اهمیت معماری فضایی برای شاد بودن درمدارس

اهمیت معماری فضایی برای شاد بودن درمدارس

سارا شمیرانی
گروه اجتماعی: کودکان یکی از ارکان اصلی اجتماع هستند که قرار است آینده کشور را در دست گیرند. توجه به همین موضوع نشان دهنده اهمیت و ضرورت سرمایه گذاری روی این گروه اجتماعی است. از همین روست که وزارت آموزش و پرورش با تاکید بر دو موضوع اصلی تاسیس شده تا به عنوان یک ارگان فرهنگی- تربیتی مهم ترین ارگان تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه اجتماعی باشد.
یکی از رسالت های اصلی این ارگان، آموزش و در واقع آموختن از سطح خواندن و نوشتن تا آموزش علوم و دانش ها به فرزندان این مملکت است و به نظر می رسد که در آموزش سرمایه های اجتماعی با وجود بعضی نواقص و بعضا نارسایی ها حرکت کلی مثبت و موثر است، اما دیگر رسالت اصلی این ارگان، پرورش سرمایه های اجتماعی و رسانیدن آنها به سطحی از قابلیت های فردی و جمعی، رشد و بالندگی شخصیتی و مسایلی از این دست است تا در نهایت بتواند حضور آنها را در عرصه های مختلف مدیریتی و اجرایی متضمن شود.در هر دو رسالت یاد شده جدای از ملزومات و امکانات آموزشی و پرورشی که نقش بسزایی در افزایش سطح علمی و توانایی عملی و رشد شخصیتی اجتماعی افراد دارند نمی توان از تاثیر معماری غافل بود. همه ما از تاثیر محیط بر فرد آگاهیم و ضرورت وجود فضای کالبدی مناسب جهت رشد و بالندگی گروه های هدف آموزش و پرورش را می شناسیم.همچنین تاثیر محیط بر خلاقیت و رشد فکری افراد بسیار حائز اهمیت است و در همین راستا توجه به محیط آموزشی به عنوان خانه دوم می بایست به عنوان یکی از مسایل بسیار مهم مد نظر باشد. در همین راستا تلاش شد تا در این گزارش به اهمیت نقش معماری در آموزش و پرورش بپردازیم.
در ایران پس از انقلاب اسلامی با سیاست رشد جمعیت، به خصوص رشد جمعیت دانش آموزان مدرسه ای، نیاز مبرمی به فضای آموزشی ایجاد شد اما متاسفانه عمده مدارسی که تاسیس شدند در بسیاری موارد فاقد استانداردهای لازم بودند و از همین رو در سال ۱۳۵۸ با تاکید رییس جمهور وقت روی قانون تاسیس سازمان نوسازی مدارس کشور مصوب سال ۱۳۵۴ و با هدف ارتقای کیفیت فضاهای آموزشی این مجموعه شروع به فعالیت کرد.فعالیت های سازمان نوسازی در خصوص بهبود شرایط فضاهای آموزشی و بالابردن استانداردهای این فضاها بود و حتی مدل هایی را به منظور بازسازی و نوسازی و احداث فضاهای آموزشی ارائه می داد.
در بیانیه ماموریت سازمان نوسازی مدارس آمده است: “ساخت، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی استاندارد و مقاوم، متناسب با اولویتها در چارچوب طرح ساماندهی و ضوابط و معیارهای فنی، تأمین منابع و توسعه مشارکتهای مردمی و رضایت بیشتر مخاطبین، براساس نگرش مدیریت سازمان”. در این بیانیه اما اسمی از توسعه کیفی فضا آورده نشده است.در بررسی های انجام یافته در بسیاری از مدارس بازسازی شده یا احداث شده ظاهر بنا از نماهای آجری قدیم به تلفیقی از نماهای کامپوزیت آلومینیومی به همراه آجر تغییر یافته که بعضا شکل قابل قبولی برای مدرسه نیست، چراکه استفاده از نمای کامپوزیت آلومینیومی با آن سردی و خشکی ماهوی، نه تنها در نماهای شهری نامطلوب است، بلکه در فضایی همچون مدرسه با آن روح پویا و جستجوگر کودکان باعث رکود و خستگی روحی می شود.اما در سال های اخیر نمونه های قابل قبولی از مدارس در شهرهایی نظیر اصفهان احداث شده که صرف نظر از رعایت استانداردهای لازم، در جهت افزایش کیفیت فرم و فضای مدرسه نیز تلاش هایی صورت گرفته است، پویایی فرم با توجه به ماموریتی که فضاهای آموزشی دارند و همچنین افزایش جذابیت فضای داخل به منظور ارتقاء کیفیت روحی دانش آموزان از مجموعه این تلاش هاست.دبستان به عنوان فضایی که کودک بعد از خانه، به عنوان اولین فضای شهری تجربه می کند، اهمیت اساسی در شکل گیری شخصیت دارد.
امروزه یکی از نکات مهم در شیوه های نو آموزشی، “فضای آموزش” است که در کنار سایر عوامل، نقشی موثر در بهبود فرآیند یادگیری دارد. حال این فضا چگونه می تواند از یک فضای خشک و بی روح خارج شود و از یک سو فضایی پویا، سرزنده و آرام در اختیار کودک گذارد تا به بروز خلاقیت و توانایی اش بینجامد و از سوی دیگر، به عنوان یک بنای عمومی در سطح محله و بدنه شهری به عنوان عنصری نشانه ای، معرف نقش و هویتش شود؟با توجه به حجم زیاد ساخت و ساز فضای آموزشی، کوشیدیم به اصولی دست یابیم که بتواند به سادگی قابل تعمیم به سایر فضاها باشد:به کارگیری احجام ساده و قابل فهم برای کودک و پرهیز از هرگونه پیچیدگی در سازماندهی فضایی.استفاده از رنگ به گونه ای که در نمای بیرونی معرف نقش و شخصیت شود و در درون به ایجاد حس آرامش، همراه با سرزندگی و طراوت بیانجامد.نفوذ بصری در بدنه مرتبط با شهر به منظور ارتباط شهر و مدرسه و ایجاد حرکت و پویایی در بدنه شهری و کاهش حس محصور بودن درون بنا.برای بررسی بیشتر موضوع بهتر دیدیم روند شکل گیری فضاهای آموزشی در خارج از کشور را نیز ارزیابی کنیم. در خارج از ایران و در کشورهای اروپایی و آمریکا توجه به خصیصه هایی مدنظر است که فراتر از الگوهای فرمی و شکلی مدرسه است. توجه به موقعیت قرارگیری زمین مدارس یکی از این موارد است که حائز اهمیت فراوانی است، مدرسه عمدتا در محدوده ای آرام و در زمین های حاشیه ای شهر و در مواردی در نزدیکی فضاهای سبز طبیعی و مصنوع استقرار می یابد.
تفکیک عرصه های سواره و پیاده به منظور تسهیل در ایاب و ذهاب کودکان توسط والدین یا سرویس به مدرسه محل های مناسب برای پیاده کردن کودکان تا رسیدن به فضای مدرسه تفکیک عرصه های سواره کارمندان و معلمان و ایجاد فضاهای دلباز و شاد در داخل مدرسه، توجه به استفاده از نور طبیعی و نور خورشید در حیاط ها و فضاهای داخلی تا حد ممکن و در عین استفاده بجا از نور مصنوعی جهت افزایش تمرکز و بالابردن سطح یادگیری از موارد بسیار مهم است.فضاهای بازی، ورزش و کتابخانه و همچنین آمفی تئاتر با احجام بسیار پویا و جذاب و رنگ های مناسب عملکرد فضا و روحیه دانش آموزان همواره مورد توجه است. برخی از فضاها نظیر بازی و مطالعه دارای سطوحی برای نشستن و دراز کشیدن است تا سطح آرامش و آسایش کودکان را به حداکثر برساند.فضای مربوط به غذاخوری با کیفیات مناسب طراحی برای کودکان نیز قطعا مدنظر قرار می گیرد.در مجموع به نظر می رسد بکارگیری مناسب از پتانسیل های معماری باعث تهییج یا آرامش یا تمرکز در کودک و افزایش و ارتقای کارآیی او در این فضا می شود.اما در ایران رویکرد ساخت مدارس، عمدتا در جهت توسعه کمی فضاست و توسعه کیفی با توجه هزینه های مترتب معمولا جزو اولویت سیاست های ساخت و نوسازی مدارس نیست و به همین دلیل این فضاها در طول زمان با توجه به وقتی که کودک در طول روز در آن می گذراند، به طور طبیعی باعث دلزدگی و دلسردی کودک می شود.حیاط مدرسه که به عنوان یکی از فضاهای اصلی و در عین حال باز شناخته می شود فضایی عمدتا محصور در بین ساختمان هاست که فاقد فضای سبز و بی ارتباط با فضاهای سبز بیرونی است. در واقع براساس سیاست توسعه کمی، مساله محل استقرار مدرسه عمدتا از اولویت جدی ای برخوردار نیست و به همین لحاظ بحث ارتباط مدرسه با فضاهای بیرونی و استفاده از پتانسیل های این فضاها به همراه ضعف در کنترل فضاهای باز و حیاط مدرسه در حاشیه قرار می گیرد.در بسیاری از این مدارس تناسبات و استانداردها صرفا در جهت رفع حوائج و نیازهای اولیه است و این مساله فضای مدرسه را تبدیل به مجموعه ای می کند که کودک نمی تواند با آن ارتباط مناسبی برقرار کند و این فضا را متعلق به خود و خود را متعلق به آن نمی بیند و ماحصل این رویکرد کودک را تشویق به هنجارشکنی و در نهایت تمایل به خروج از این فضا می نماید.الگوی پلانی فضای مدرسه عمدتا راهروی بلند میانی است که در طرفین آن یا یک طرف آن کلاس ها استقرار می یابند، در در محل ورودی به این راهرو فضایی به منظور نظارت بر کلیه فضاها مربوط به ناظم قرار می گیرد و عمدتا پله های دسترسی به طبقات بالا براساس ضوابط استانداردهای آتش نشانی و فرار در انتها یا مرکز راهرو تعبیه شده اند.این مدل در عین رعایت ضوابط، مدلی کسالت بار و خسته کننده برای روحیه پرنشاط کودک است و مضاف بر آن باعث از بین رفتن نورگیری طبیعی مناسب به عرصه های عمومی داخلی و حذف دیدهای مطلوب از داخل به خارج می شود که می تواند نقش تعیین کننده ای در ارتقای کیفیت فضا داشته باشد.استفاده از رنگ های مناسب، ماتریال ها و بافت های مناسب برای پوشش سطوح باعث بهبود کیفیت شده و مجموعا باعث ایجاد آرامش روانی در کودک می شود و قرابتش با فضا را افزایش می دهد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۵:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


7 + = هشت