اهمیت آموختن فرهنگ و آموزه های دینی به فرزندان

اهمیت آموختن  فرهنگ و آموزه های دینی به فرزندان

گروه خانواده وسلامت:بهتر است والدین آموزش های دینی را از طریق عملی و به وسیله رفتارهای خود به فرزندشان آموزش دهند و به وسیله غیرمستقیم اهمیت دادن به آن ها را در امور زندگی به فرزندشان نشان دهندبه این وسیله اطفال پی به ارزش واقعی این آموزه ها خواهند برد.
با توجه به تاکید اسلام بر مساله امر به معروف و نهی از منکر این مقوله تنها در مسایل اجتماعی خلاصه نمی شود و باید این فریضه را از بنیاد مهمی مانند خانواده آغاز نمود اما این مساله دغدغه همیشگی خانواده ها و خصوصا والدین بوده است که فرزندان در سنین مختلف واکنش های متفاوتی را در برابر تعلیمات به خصوص تعلیمات و فرایض دینی از خود بروز می دهند از همین جهت کار برای آانان سخت شده است.
یک استاد دانشگاه معتقد است که برای تربیت فرزندان و هدایت آنان به سمت مسیری متعالی والدین باید از خود شروع کنند تا به نتیجه مطلوب دست یابند.اهمیت فریضه امربه معروف و نهی از منکر به اندازه کافی در مجامع مختلف بحث شده و آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام نگاه ویژه ای به این موضوع بسیار مهم دارند که از بیان آن به دلیل کمبود وقت اجتناب می کنم.در تربیت فرزندان در جامعه باید کارهای ریشه ای و اساسی صورت گیرد و از انجام کارهای مقطعی زودگذر پرهیز شود و خانواده ها باید در تربیت صحیح و اسلامی فرزندان خود نهایت دقت و تلاش را داشته باشند و به عبارت بهتر باید خانواده ها و جامعه به فکر انجام کارهای پایه ای باشند و این بهتر است از اینکه اقدام به انجام فعالیت هایی از موضع انفعال نمایند. می توان از روش های نو و ابتکاری در تربیت فرزندان استفاده کرد و برای آموزش فرزندان از هنر و ابزارهای رسانه ای بیشترین بهره را برد.البته متاسفانه فریضه امربه معروف و نهی از منکر در جامعه ما مغفول واقع شده و در واقع متولی مشخصی ندارد و هر شخص یا ارگان تکلیف را به دیگری واگذار می_کند و خود را از زیر بار مسئولیت بیرون می_برد. درباره چگونگی امربه معروف و نهی از منکر می توان با فراهم نمودن تجربیات و الگوهای موفق و معرفی آن به اقشار گوناگون جامعه، شیوه های صحیح را به همگان انتقال داد.عموما فرزندان در مقابل نصایح پدر و مادر جبهه گیری دارند باید والدین از تربیت خود شروع کنند و بعد به تربیت فرزندان بپردازند. گاهی مشاهده می شود فرزند در برابر رفتار والدین و گفتارش تناقض های آشکاری می بیند و طبیعتاً در مقابل نصایح آنان جبهه گیری خواهد کرد. پس باید پدر و مادر خود الگوی عملی برای فرزندانشان باشند؛ به عنوان مثال وقتی فرزند خود را از انجام برخی گناهان مانند دروغ بازمی دارند،‌ باید خود ابتدا عامل به توصیه های خود بوده و بعدا به فکر اصلاح فرزند باشند. بنابراین اگر والدین خودساخته باشند و از شیوه های مناسب و جذاب به انتقال آموزه های صحیح به فرزندان استفاده کنند، امید بسیار زیادی می رود که از سوی فرزندان پذیرش ایجاد شود. طبق روایات باید در نصیحت افراد مختلف از صراحت گویی و سرزنش دوری کرد و غالبا به صورت غیرمستقیم به نصیحت پرداخت.در هر شرایطی پدر و مادر موظف به امر به معروف هستند.طبیعتا انجام این فریضه شرایط خاصی دارد و تحت هر شرایطی نمی_توان امر به معروف و نهی از منکر نمود. پدر و مادر می توانند به ریشه یابی ترک معروف و انجام منکر از سوی فرزندان بپردازند و سپس به علاج آن فکر کنند و راهکارهای انجام صحیح امر به معروف و نهی از منکر را با توجه به اقتضائات مورد نظر یافته و مبادرت به انجام آن نمایند. والدین ضمن آگاهی کامل از مسائل مختلف در حوزه امر به معروف و نهی از منکر، باید دقت کنند که اگر فرزند از انجام کار بدی که از او سر زده، پشیمان است، دیگر اینجا صلاح نیست والدین او را نصیحت و سرزنش و تادیب کنند. زمان ها و مکان های مناسب برای امر به معروف و نهی از منکر کاملا رعایت شود تا تاثیرگذاری خوبی روی فرزند داشته باشد.
مثلا نصیحت در جمع یا زمان هایی که فرزند آمادگی روحی و ذهنی ندارد، اصلا صلاح نیست. همچنین والدین باید نصایح خود را دلسوزانه و با نهایت احترام و تکریم فرزند انجام دهند و هیچ گاه از موضع برتر و با دید تحقیرآمیز به رفتارها و افکار و سخنان فرزندان خود نگاه نکنند.تنبیه و یا خشونت در این امر کاربردی خوبی ندارد.اساسا باید همیشه از تشویق و راه های ایجابی به مسائل نگریست و باید از انجام کارهای سلبی همراه با خشونت خودداری کرد. تنبیه به معنای آگاه بخشی خوب است اما به معنای عرفی آن در جامعه امروزی بویژه با مشکلات و اقضائات دنیای امروز پیشنهاد نمی شود. اصولا تنبیه آخرین راه اصلاح فرزندان است و جایی می توان از آن استفاده کرد که دیگر هیچ راه عملی وجود نداشته باشد.
خانواده ها و جامعه (بویژه مدارس و دانشگاهها) باید فرزندان را طوری تربیت کنند که همواره در برابر سخنان منطقی پذیرش داشته باشند و خواسته های خود را به صورت واقع بینانه مطرح نموده و با در نظر گرفتن شرایط خانواده و فرهنگ جامعه وفق دهند. در صورتی که فرزند در برابر سخنان صحیح و منطقی والدین ایستاده و همچنان بر خواسته های غیر منطقی خود اصرار بورزد، می توان با افرادی که تاثیرگذاری خوبی بر فرزند دارد (از جمله دوستان صمیمی یا معلم و استاد تاثیرگذار و…) صحبت نمود تا آنان به صورت مناسب ضمن تعامل با فرزند، مشکلات را حل و فصل کنند.
نکته پایانی اینکه ما باید در جامعه خود به فکر ارتقای وجدان جمعی باشیم و این گونه نباشد که همیشه در همه عرصه های زندگی دنبال درمان بگردیم؛ بلکه باید همواره راه های پیشگیرانه ای را برای مقابله با آسیب های روحی و روانی و جسمی دنبال کنیم. از سوی دیگر باید یک بار به صورت دقیق معروفات و منکرات جامعه در دنیای امروز تبیین و ترویج گردد تا در مواجهه با موضوعات مختلف، تناقضی در معروف یا منکر بودن مسأله ای پیش نیاید.
همچنین نهادهای تاثیرگذار جامعه باید در این عرصه، برنامه جامع در سطح عالی را با در نظر گرفتن تمام شرایط جوامع به عنوان منشور جهانی امر به معروف و نهی از منکر تدوین نموده و ابلاغ و اجرای آن را به صورت جدی پیگیری نمایند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۰ ق.ظ

دیدگاه


− 3 = سه