انتخاب استاندار آذربایجان غربی در میانه دخالت و فشار

محمدعلی خالق نژاد
گروه سیاسی: نمایندگان آذربایجان غربی در مجلس تاکنون بیش از ده نفر را برای استاندار این استان به وزیر کشور معرفی کرده‌اند و نیز عده ای از شخصیت‌های صاحب نفوذ علاوه بر این، با معرفی افرادی همسو با خود مانع از استاندار شدن نیروهای قوی و کارآمد اصلاح طلب و اعتدال گرا در استان شده‌اند وبر گزینه‌هایی مهر تأییدزده و به دولت پیشنهاد می‌کنند که در قد و قواره‌ی استانداری استانی حساس چون آذربایجان غربی نیستند.
نمایندگان مجلس همچنین پا را فراتر نهاده و بدون مد نظر قرار دادن اصل تفکیک قوا، در مسیر استانداری گوی سبقت را از متولیان اصلی امر ربوده‌اند و در پی این هستند که از استانداری آذربایجان غربی به عنوان یک مأمن قابل اطمینان برای خودساخته و فردی را سکاندار هدایت مدیریت ارشد سیاسی استان کنند که حتی اگر ضعیف و دارای سابقه کم و غیر کارآمد هم بوده تحت نفوذشان باشد تا از این رهگذر حیاط خلوتی برای خویش دست و پا کرده تا بلکه نانی از تنور اعتماد و اعتدال دولت »تدبیر وامید« عایدشان شود.اما اینکه نمایندگان استان در مجلس تاکنون چندین گزینه را پیشنهاد کرده‌اند و هیچ یک به سرانجام نرسیده‌اند نشانه‌ی عدم شناخت بر نیروهای کارآمد و دلسوز استان بوده و از طرفی حاکی از یک سویه نگریشان می‌باشد و حتی برخی نمایندگان شهرهای جنوبی استان اقدام به کادر سازی از بین فعالان ستادهای انتخاباتی خود در شهرها برای تصدی فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها کرده‌اند و به کلی وظیفه قانون‌گذاری خویش و رسیدگی به امورات مردم منطقه و حدود وظایف و اختیاراتشان را فراموش ساخته و پا در کفش دولت کرده و اختیار انتخاب استاندار همسو با دولت را که حق مسلم آن می‌باشد از وزیر کشور و هیئت دولت سلب نموده‌اند و هر بار مانع انتخاب استاندار مد نظر دولت می‌شوند. چند فرد غیرهمسو با دولت از جمله گزینه های مد نظر نمایندگان بوده که هیچ اقبالی از سوی وزیر کشور و دولت برای تصدی مدیریت ارشد استان نیافتند. گزینه‌هایی که نشانی از هم‌سویی با دولت و داشتن روحیه اعتدالی در آن‌ها به چشم نمی‌خورد. از طرفی برخی شخصیت‌های بانفوذ و افراد خاص در استان از اینکه دکتر روحانی اعلام کرده در انتخاب و معرفی استانداران نظر مشورتی آنان نیز لحاظ شود تعبیر دیگر گونه ای کرده و با هر راهکاری که شده راه را بر استاندار شدن نیروهای مطرح و کار آمد و آزمون پس داده اصلاح طلب و اعتدال گرا بسته‌اند و چنان وانمود می‌کنند که گویی استاندار همسو با دولت و رأی مردم هیولایی است که استان را خواهد بلعید!چندین چهره مطرح وبا سابقه کلان مدیریتی به لحاظ داشتن سوابق مثبت ونیز هم‌سویی با دولت از جمله گزینه های مناسب برای استانداری آذربایجان غربی در دولت تدبیر وامید بودند که با دخالت‌های نامتعارف و البته بد میلی و سهم خواهی نمایندگان مجلس، ورود آنان به جمع استانداران کشور تاکنون منتفی و موجب شده تا تکلیف مدیریت ارشد این استان پس از گذشت سه ماه از عمر دولت یازدهم بلاتکلیف بماند! این دخالت‌ها، سنگ اندازی ها و فشارهای انحصارطلبانه در راه انتخاب استاندار آذربایجان غربی نشانه ای قوی از سهم خواهی، چرخش‌های ناشیانه سیاسیون ونیز تمامیت خواهی مخالفان دیروز و یاوران غیر راستین امروز روحانی و دولت تدبیر وامید است چرا که از میان نمایندگان استان آذربایجان غربی تنها یک یا دو نماینده حامی دکتر روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد بودند بقیه در ستادهای سایر رقبا فعالیت می‌کردند.چه اینکه تمام گزینه های پیشنهادی ایشان از ابتدا تاکنون غیر همسو با دولت بوده و هیچ یک توانایی انجام تغییرات مد نظر دولت را نداشته و قادر به تحقق اراده و خواست مردم نخواهند شد. حتی آخرین گزینه مورد توافق نمایندگان مجلس و برخی افراد در مرکز استان که به ادعای یکی از نمایندگان ارومیه مورد توافق دولت نیز هست از گزینه‌هایی است که کمترین امید را می‌توان به وی برای ایجاد تغییرات و تحولات لازم در استان داشت. چرا که گزینه مطرح اصلاح طلب و اعتدال گرا که به بهانه های واهی و از سر تمامیت خواهی مورد غضب صاحبان شش دانگ استان آذربایجان غربی قرارگرفته‌اند بسیار و بسیار از لحاظ سوابق سیاسی و مدیریتی و هم‌سویی با دولت از این گزینه و تمام گزینه های مد نظر نمایندگان استان و صاحبان نفوذ سیاسی و… قوی‌تر و مورد وثوق‌تر بوده و هستند.اصرار نمایندگان بر انتخاب استانداری همسو با خود شائبه‌هایی را به دنبال دارد چه اینکه آیا بدون وجود اهداف خاص، این تأکیدات و سفارشات آمرانه آن‌ها چه معنایی خواهد داشت؟ مگر هدف قرار دادن انتخابات مجلس دهم!؟ هراس شخصیت‌های برجسته سیاسی و…و نمایندگان مجلس از استاندار شدن افراد باسابقه مفید و خوش نام همسو با دولت و از میان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان چه دلیلی می‌تواند داشته باشد جز ضدیت با ایجاد تغییرات سیاسی، فرهنگی و…در سطح استان!؟آیا القای این هراس ساختگی، محروم کردن مردم استان از توانمندی‌های نیروهای کارآمد اصلاح طلب و اعتدال گرا که بخش اعظمی از طرفداران دولت تدبیر وامید را شامل می‌شوند، نیست!؟چرا فضایی در سطح استان به وجود آمده که خالقان حماسه سیاسی ۲۴ خرداد و مدیران برجسته و لایق این جریان سیاسی بعد از اینکه جهت استاندار شدن آن‌ها در آذربایجان غربی سنگ اندازی و کارشکنی می‌شود به عنوان گزینه‌هایی بسیار مناسب برای سایر مناصب دولتی و حتی مدیریت سایر استان‌ها مطرح می‌شوند؟ آیا آذربایجان غربی تافته ای جدا بافته است؟ یا اینکه انگار رایی از این استان به دکتر روحانی داده نشده است؟ آیا این‌گونه دخالت‌ها و فشارهای غیرمعقول و غیر منطقی و پیغام و سفارش فرستادن‌ها و لیست دادن‌ها و…سوءاستفاده از مشی اعتدال گرایی دولت و نجابت رئیس دولت به شمار نمی‌رود!؟ چرا که این سوال مطرح می‌شود اگر این‌گونه اقدامات فرصت‌طلبانه و مدعی گونه چنانچه سوء استفاده و تمامیت خواهی نباشد پس چه عنوانی بر آن می‌توان گذاشت که مشاهده می‌شود شکست خوردگان انتخابات این‌گونه به صرافت انتخاب استاندار هم طیف و مد نظر خود افتاده‌اند!؟ گویی که »نه خانی آمده و نه خانی رفته«.انتخاب استانداری هم‌سو با دولت و رأی مردم و حامی و وفادار به برنامه های وعده داده شده دکتر روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی، حق غیر قابل انکار مردم آذربایجان غربی است همان‌گونه که حق مردم آذربایجان شرقی و زنجان و…بود و تحقق نیز یافت.سوال دیگری مطرح است اینکه آیا پس از انتخاب استاندارانی اصلاح طلب یا اعتدال گرا و همسو با اهداف دولت در استان‌های هم‌جوار نظیر آذربایجان شرقی و زنجان فاجعه ای در این استان‌ها رخ داد که این آقایان مدعی، از هم‌سو با دولت بودن استاندار آذربایجان غربی چنان بیمناکند که عدد افراد معرفی شده آنان برای ممانعت از تحقق خواست عموم به مرزی رسیده که بعضا گزینه‌هایی بسیار ضعیف و ناآشنا به وزارت کشور و مدیریت سیاسی را صرفاٌ به بهانه های هم‌سویی با خود همچنان تأکید و تأیید می‌کنند؟همان‌طوری که دکتر روحانی رئیس جمهور محترم چند روز پیش در جلسه رأی اعتماد سه وزیر باقیمانده در صحن پارلمان اعلام کرد: »دولت من از مواضع خود عقب نشینی نخواهد کرد« بهتر است در برابر خواست تمامیت خواهان و مدعیان فردای انتخابات نیز عقب نشینی نکرده و ضمن پاسداری از آرای مردم آنچه را که قاطبه هیئت دولت به خیر و صلاح تشخیص می‌دهد تصمیم گرفته و بدون در نظر گرفتن فشارهای نمایندگان مجلس و یا توصیه های انحصارطلبانه برخی اشخاص غیر همسو با دولت، استاندار آذربایجان غربی را منطبق بر خواست و اراده رأی دهندگان به خود و مطابق اهداف و برنامه های دولت تدبیر وامید انتخاب کنند. چه اینکه همان‌طوری که بیان داشته‌اند نمایندگان محترم حق دارند به وزرای پیشنهادی دولت رأی ندهند، این حق راهم دارند که وزرای دولت را هم استیضاح کنند اما بر اساس اصل تفکیک قوا و قانون، انتخاب مدیران ارشد استان‌ها و دخالت در این امر جزو حقوق نمایندگان و مستأجران قوه مقننه (البته قوه مقننه و نه مجریه!!) نیست و مشورت پذیری و احترام دولتمردان به نمایندگان و مد نظر قرار دادن آرا و نظریات مشورتی آن‌ها نباید برایشان ایجاد حق نماید. حق احترام و حتی تعارفی که رئیس دولت‌های نهم و دهم علیرغم هم‌سویی با اصولگرایان به نمایندگان مجلس و حتی نمایندگان محترم ولی فقیه در استان‌ها قائل نشده تا جایی که آیت الله علم الهدی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد مقدس پس از هشت سال گفت «در این هشت سال دریغ از یک بار نظرخواهی و مشورت با من. حتی یک بار هم نظر مرا نخواستند» تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
انتظار مردم و رای دهندگان به دکتر روحانی در آذربایجان غربی از دولت «تدبیر وامید» این است که حلاوت و شیرینی پیروزی در انتخابات را با انتخاب استانداری که همسو با دولت و همراه با تفکرات حامیان واقعی ایشان نیست، تلخ نکنند.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار ?

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۵:۲۸ ق.ظ

دیدگاه


7 − پنج =