امپراتوری گوک‌ترک‌ها ترکان آسمانی

امپراتوری گوک‌ترک‌ها ترکان آسمانی

قسمت سوم
گروه تاریخ:شاهزادگان مزبور هم براى مقابله با نیروى تحت فرمان سنباط دست یارى به سوى ترکان دراز کردند و خاقان ترک قشونى تحت فرمان چمبوه (جمبو) به سوى ایران گسیل داشت. سپاهیان ترک به یارى هیاطله ارتش ایران را شکست دادند و سنباط را وادار به فرار کردند و بدون برخورد با مانعى عمده تا حدود رى و اصفهان در داخل خاک ایران پیش آمدند و با غنایم سرشارى به سرزمین خود بازگشتند. رقابت و اختلاف و درگیرىهاى پیاپى بین گوک‌ترکانهاى شرقى و غربى باعث ضعف هر دو خانات و فروپاشى تدریجى آن‌ها بود. در این میان سیاست تفرقه افکنانه چین بین این دو دولت و شوراندن قبایل عضو اتحادیه بر ضد خاقان‌هاى آن‌ها، این اختلافات و جریان ضعف و فروپاشى هر دو اتحادیه را تسریع کرد. گوک‌ترکان شرقى که استقلال خود را در برابر تجاوزات امپراتورى سوئى چین حفظ کرده بود، بعد از برافتادن آن امپراتورى در سال ?۶۱۸? م. و برآمدن امپراتورى تانگ (?۹۰۶?-?۶۱۸ م.) به جاى آن و در نتیجه ضعف ناشى از ناخشنودى توده‌هاى تحت تبعیت و قیام‌هاى طوایف، سرانجام در سال ?۶۳۰ م. از سربازان امپراتورى تانگ شکست خورد و استقلال خود را از دست داد. در دورانى که گوک‌ترکان شرقى درگیر نبرد با سلسله‌هاى سوئى و تانگ چین بودند، گوک‌ترکان غربى که اکثر اراضى مفتوحه خود را در اوایل سده?۷ م. از دست داده بودند، در دوره خاقانى شگویه (?۱۸?-?۶۱۰ م.) و مخصوصاً تئونگ یبغو ??(?۳۰?-?۶۱۸ م.) در پرتو اتحاد با چین و بیزانس و گرفتارىهاى ایران در جنگ با بیزانس در زمان سلطنت خسروپرویز، مرزهاى خود را در آلتاى و حوضه جیحون دوباره احیا کردند. بعد از کشته شدن تئونگ یبغو در بین سالهاى ?۶۲۸ و ?۶۳۰م. به دست گوک‌ترک‌هاى شرقی، اندکى قبل از تسلیم شدن خودشان به امپراتورى تانگ، گوک‌ترکان غربى نیز که با امپراتورى چین هم‌مرز شده بودند، بر اثر علل داخلى و فشار ستوه‌آور نیروهاى استیلاگر در سراشیب سقوط افتاد. گوک‌ترکان که در این هنگام نفوذ خود را در قفقاز از دست داده بودند، ناگزیر از آن‌جا عقب نشستند.گوک‌ترکان در واپسین سال‌هاى حیات سیاسى خود که مقارن با سده‌هاى نخستین هجرى بود، یک بار دیگر به مرزهاى شرقى ایران که خود عرصه تاخت و تاز عرب‌ها بود، حمله کردند؛ اما کارى از پیش نبردند و با نیروهاى تازه نفس و پر تحرک اعراب برخورد کردند. در این هنگام شهرهائی که در پرتو تساهل گوک‌ترکان به حیات خود ادامه داده و در نتیجه ضعف آن‌ها به استقلال رسیده بودند، وجود داشتند، علاوه بر دولت-شهرهاى یاد شده، قبایل ترک متفرّق هم در سراسر آسیاى میانه پراکنده بودند.
در چنین احوالى بود که اعراب در آسیاى میانه به پیشروى پرداختند. گوک‌ترکان شرقى بعد از یک دوره فترت سیاسى، یک بار دیگر در حدود سال ?۶۸۰ م. در صحنه تاریخ ظاهر گردیدند. آنان در دوره فترت یاد شده با وجود حفظ هستى، زبان، اعتقادات، رسوم و سنن و به طور کلى هویت قومى خود، از داشتن دولت مستقل خود محروم بودند و تحت فرمان چین بودند. در سال یاد شده قوتلوق نامى که نسب از خاندان آشینا می برد، بر ضد استیلاى چین قیام کرد و در حدود سال ?۶۸۲م. دولت گوک‌ترک را در ئوتوکن تشکیل داد و خود را ایلتریش خاقان نامید. در این هنگام قلمرو دولت تازه احیا شده گوک‌ترک در غرب از آلتاى فراتر نمىرفت؛ اما در زمان خاقانى کاپقان (?۷۱۶?-?۶۹۱ م.) حدود متصرفات گوک‌ترکان از آلتاى گذشت و در اوایل سده ?۸ م. از منچورى تا سیحون گسترده شد؛ ولى در همین هنگام اعراب نیز از سوى دیگر وارد ماوراءالنهر شدن بودند و گوک‌ترکان تحت فشار آن‌ها عقب نشستند.
در این هنگام گوک‌ترکان در میان فشار دو قدرت بزرگ چین و عرب قرار گرفته بودند و بیلگه خاقان (?۳۴?-?۷۱۶ م.) و برادرش کول تیگین (گول تکین) (۷۳۱-۶۸۵م.) در رأس نیروهایى که از جنگاوران در حدود سی قبیله عضو اتحادیه گوک‌ترک دوم گرد آمده بودند، از استقلال خود دفاع مىکردند. آثار یادبود و کتیبه‌هاى حوضه اورخون به این دو برادر تعلق دارد. در نتیجه شدت‌یابى فشار و شوریدن اغوزها، که از عمده‌ترین قبایل تشکیل دهنده اتحادیه سیاسى بودند، بر ضد خاندان حاکم، روند فروپاشى و اضمحلال اتحادیه سرعت گرفت و با مرگ بیلگه خاقان به اوج خود رسید و سرانجام در سال ?۷۴۵م. متلاشى شد و جاى به خانات اویغور (?۸۴۰?-?۷۴۵ م.) سپرد. پایان

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۶:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


8 + = شانزده