التیام زخم کودکان بازمانده از تحصیل نیازمند عزم عمومی جامعه
گروه جامعه : وجود عارضه کودکان بازمانده از تحصیل در جامعه دانش بنیان قرن ۲۱ مانند زخمی است که بر چهره جراحی متخصص و حاذق خودنمایی کند و اولویت این جامعه باید عزم عمومی برای برطرف کردن آن باشد.
یکی از مهمترین و اساسی ترین حقوق هر انسانی بویژه در سال های متعارف ابتدایی (۶ تا ۱۲) سال حق تعلیم و تربیت و آموزش و یادگیری است، اما در برخی جوامع و کشورها عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مانع از حصول این حق و رسیدن به عنوان یکی از هدف های مهم نظام تعلیم و تربیت است. سوادآموزی تنها بخشی از مساله ای است که بازماندگان از تحصیل از آن محروم می شوند، واقعیت این است که سواد در سطوح مختلف آن (از خواندن و نوشتن ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی) در زندگی روزمره افراد، شغل، آگاهی نسبت به شرایط، بزه کاری، زندگی خانوادگی، سبک زندگی و سرمایه فرهنگی و اجتماعی به اندازه ای موثر است که ریشه کنی بیسوادی کامل مستقیم منجر به کاهش مرگ و میر، بیکاری، بزه کاری و خشونت های خانوادگی و اجتماعی می شود. منظور از کودک بازمانده از تحصیل، گروه سنی مدرسه ۶ تا ۱۸ سال است که در چرخه آموزشی کشور حضور ندارند و ۲ گروه را شامل می شوند. گروه اول، کودکان مناطق عشایری و روستاهای دورافتاده و کم جمعیت که از اول وارد سیستم آموزشی نمی شوند بجز این کودکان تعداد کمی از کودکان و بویژه دختران در روستاها و حاشیه شهرها به دلیل ناآگاهی، تعصب و فقر والدین، رنگ مدرسه را نمی بینند اینها بیسواد مطلق هستند. گروه دوم کودکانی هستند که در۶ سالگی وارد مدرسه می شوند و پس از چند سال تحصیل به دلایل مختلف ترک تحصیل می کنند این کودکان بیشتر در سن کم وارد بازار کار شده و در شرایط نامناسب و ظالمانهای بناچار به کودکان کار تبدیل میشوند. بیشتر بازماندگان از تحصیل از این گروه هستند، کودکان در محیط کار طعم تلخ تبعیض، زورگویی و انواع تجاوزها را می چشند و سرشار از عقدههای روانی به مرحله جوانی و اجتماعی ورود می کنند. یکی از علت های بازماندن کودکان از تحصیل، فقر مادی و معنوی خانوادههای شهری بویژه اقشار حاشیه نشین است، اما بسیاری از دانش آموزان خانوادههای متوسط و بالای شهری هم به دلیل ناکارآمدی سیستم آموزشی مجبور به ترک تحصیل میشوند. در میان کودکان لازم التعلیم اما بازمانده از تحصیل آسیب پذیری دختران به دلیل شرایط خاص حاکم بر جامعه شهری و روستایی بیشتر و به عنوان یک مشکل جدی آموزشی و پرورشی مطرح است. براساس بررسی ها فقر، بدسرپرستی، بچه های طلاق، مهاجرت، بی علاقه گی و بی انگیزه گی، بیماری و دیرآموزی از جمله علت های ترک تحصیل کودکان لازم التعلیم به شمار می رود. برطرف کردن این مشکلات و علت ها با همکاری همه دستگاههای ذیربط برای برطرف کردن مشکلات این قشر از کودکان برای داشتن نسلی پویا و موثر در آینده ضروری است. کودکان بازمانده از تحصیل طیف گسترده ای از کودکان با فرهنگ های متفاوت را در بر می گیرند. به همین جهت بنا به گزارش های دریافتی شاهد چالش تربیتی–فرهنگی در روابط کودکان مهاجر و ایرانی در برخی از مدارس هستیم که به صورت ناسازگاری رفتاری کودکان با یکدیگر خود را نشان می دهد، که حل این مشکل با آموزش حقوق کودک، مهارت های زندگی و ارتباطی و… توسط متخصصین حوزه آموزش کودک به مربیان ،مدیران ،کودکان و اولیای آنها در مدارس امکان پذیر است .
با توجه به مشکلات بیان شده حضور مددکار اجتماعی و روان شناس در مدارس و ارایه حمایت های لازم به کودکان امری ضروری است .در پایان با یادآوری مسوولیت دولت در اجرای این طرح ، خواستار رفع محرومیت تحصیلی از کودکانی هستیم که به انحای گوناگون از قبیل تفاوت نژادی، تبعیض طبقاتی و یا تبعیض جنسیتی از آموزش که حق هر انسانی است محروم مانده اند و بر اهمیت حل این مساله و کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از آن تاکید می_کنیم.
طبق بند ماده ۳۲ پیمان نامه جهانی حقوق کودک که ایران نیز از امضا کنندگان آن است باید حقوق کودک را برای برخورداری از حمایت در برابر بهره کشی اقتصادی و انجام هرگونه کاری که ممکن است زیان بار باشد خللی در تحصیل اش وارد آورد و به سلامتی یا رشد جسمانی، ذهنی و اخلاقی او آسیب برساند به رسمت شناخت. سالهای سال است در لابهلای خبرهای مربوط به دانشآموزان و فرهنگیان مطالبی هم به کودکان خارج از چرخه تحصیل اختصاص پیدا میکند اما گویی توجه به این کودکان در حوزه مسئولان نیست زیرا که زود به فراموشی سپرده و در جامعه رها میشوند. کودکان بازمانده از تحصیل واقعیتی خاموش در جامعه هستند، واقعیتی که شاید در بسیاری از اوقات به چشممان میآید اما همواره راحت از آن چشمپوشی میشود. آمار واقعی از کودکان بازمانده از تحصیل در کشور وجود ندارد و مسئولان مربوط آمارهای متفاوتی ارائه میدهند طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران تعداد ۴میلیون کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. منظور از کودک بازمانده از تحصیل، آن گروه سنی از جمعیت است که در سنین مدرسه یعنی بین شش تا ۱۸سال باید در طول سال تحصیلی در چرخه آموزشی کشور حضور داشته باشد اما به هر دلیلی وارد چرخه آموزش نشدهاند یا بعد از مدت کوتاهی از آن خارج شدهاند. البته آمار دقیقی از ترک تحصیل کودکان در پایههای تحصیلی نیز وجود ندارد و برخی از مسئولان نیز نرخ گذر از دوره ابتدایی به راهنمایی و راهنمایی به متوسطه را با عددهای متفاوت اعلام میکنند اما با این وجود میتوان گفت که تعداد زیادی از دانشآموزان هستند که یا در دوره ابتدایی مدرسه را ترک میکنند یا با اتمام ابتدایی وارد دوره راهنمایی نمیشوند. براساس یافتههای پژوهشی بیش از ۲۵ درصد از دانشآموزان سالانه از مدارس ترک تحصیل میکنند که این آمار بسیار نگرانکننده است و سرنوشت این دانشآموزان معلوم نیست. یکی از علل بسیار مهم خارج شدن کودکان از چرخه تحصیل این است که خانوادهها به درآمد کودکان خود نیاز دارند.
براساس سرشماری اخیر در گروه سنی بالای شش سال، ۹ میلیون و ۷۱۹ هزار نفر در کشور، خود را بیسواد مطلق اعلام کردهاند. حدود سه میلیون و ۴۵۶ هزار نفر از این تعداد یعنی بیشترین آمار بیسواد، در گروه سنی ده تا ۴۹ سال قرار دارند که بخشی از جمعیت مولد جامعه محسوب میشوند و قرار است فعالیت سوادآموزی روی آنها متمرکز شود. بر اساس گزارشی که در سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شده است، در شاخص «نرخ بیسوادی» در بین ۲۴ کشور منطقه، ایران در رتبه ۱۵ قرار دارد. همچنین در میان ۱۳۹ کشوری که سند آموزش برای همه را امضا کرده و در این عرصه متعهد به برداشتن گامهای بلند در سوادآموزی شدهاند ایران در رتبه ۸۶ ایستاده است.
بر اساس همین گزارش بیش از ۶۰ درصد از کل جمعیت بالای شش سال کشور، تحصیلاتی حداکثر در حد دوره راهنمایی و ابتدایی دارند و نه میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از ایرانیان بیسوادند. معنای این همه کمسواد و بیسواد این است که چند میلیون نفر از ایرانیان توانایی خواندن کتاب و روزنامه و استفاده از اینترنت را ندارند و رسانه اصلی آنها شایعه و شفاهیات است. البته اگر به همین منوال، این کودکان بازمانده از تحصیل، وارد گردانه آموزش نشوند، به تبع این میزان آمار و ارقام از بیسوادی در کشور بهبود چندانی نخواهند داشت.Xبا این حال، به گفته مسئولان آموزش و پرورش پوشش تحصیلی کودکان واجب علمآموزی در ایران ۹۸ درصد است. اگر منظور ورود کودکان شش سال تمام به دبستان است، این آمار را میتوان با کمی اختلاف پذیرفت، اما اگر منظور از کودکان واجب علمآموزی باشد، همه کودکان ۶ تا ۱۸ ساله است، آمار ۹۸ درصد پوشش تحصیلی درست نیست. چرا که همیشه تعدادی از دانشآموزان در طول سالهای تحصیلی از چرخه آموزش خارج میشوند به همین دلیل هم آمارهای متفاوتی از کودکان بازمانده از تحصیل ارائه میشود.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۲۸ ق.ظ