- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
اعتراف و اقرار به تقصیر اولین گام برای توبه
Posted By admin On مرداد ۷, ۱۳۹۶ @ ۷:۰۵ ق.ظ In گوناگون | No Comments
بهمن شریفزاده
گروه دین و زندگی: توبه به معنای بازگشت است انسانی که به واسطه گناه از خداوند فاصله گرفته و به سوی خداوند باز می گردد, را »تائب« می خوانیم, یعنی کسی که توبه کرده است .
علت فاصله گرفتن از خدا، ندیدن واقعیت و حقیقت و مبتلا و گرفتار شدن در پندارها و اوهام است. انسان وقتی چشم بر واقعیت باز میکند و درمییابد که از خواهش فطری خود فاصله گرفته و به جای آب، در پی سراب برآمده، پشیمان میشود. بزرگان فرمودهاند حقیقت توبه، همین پشیمانی است، چون این پشیمانی یعنی چشم برداشتن از سراب و اوهام و چشم گشودن بر حقیقت. از این رو حقیقت توبه را این حال قلبی معرفی کردند. اگرچه گفتهاند برای رسیدن به این حال ندامت و پشیمانی به علم نیاز است، علم یعنی همان آگاهی.انسان آگاه میشود که از حقیقت فاصله گرفته و به دنبال پندار بوده است. با این آگاهی است که حال پشیمانی و ندامت در دل انسان پدید میآید و با پیدایش این حال نوبت به رفتار و فعل میرسد.
فعل و رفتار یعنی جبران مافات. جبران آنچه انسان بهواسطه این خطا مرتکب شده است. انسان آنچه را باید انجام میداده ترک کرده و آنچه را نباید انجام میداده مرتکب شده است. از اینرو فرمودهاند در توبه علم است و حال است و فعل.
یعنی توبه تشکیلشده از این ۳ جزء؛ ولی بعد تصریح کردند بر اینکه حقیقت توبه همان حال است. یعنی حال ندامت و پشیمانی.
علم، مقدمه است و فعل ثمره است، آن پشیمانی وقتی حاصل میشود، علم را به دنبال میآورد. فعل، یعنی جبران.
در گناه حقی از حقوق پایمال میشود. این حق یا حق خداست به تنهایی یا حق خداست به همراه بندگان خدا که از آن به حقا… و حقالناس تعبیر میکنند.
توبه از گناهانی که در آن فقط حق خدا پایمال شده و پس از پشیمانی است، جبران آن حق پایمال شده است. اگر واجبی انجام نشده و آن واجب قابل تدارک و قضاست، باید قضای آن به جا آورد. اگر به جا آورده نشود، معلوم است که پشیمانی واقعی حاصل نشدهاست. اگر توبه تائب ثمر نداشته باشد یعنی به جبران نینجامد، معلوم است پشیمانی او سطحی است.
پشیمانی عمیق باید جبران به بار بیاورد. اگر حق پایمال شده حق خداست، جبران حق خدا به قضای مافات است و اگر حرامی را مرتکب شده که همان پشیمانی از رفتار حرام است اما اگر حقی از حقوق مردم پایمال شده، این حق و حقوق مردم به ۳ دسته تقسیم میشود، یا حق مالی است یا حق جانی یا حق آبرو.
اگر حق مالی است به جبران نیاز دارد با ویژگیهایی که در کتابهای فقهی مشخص شده است. اگر صاحب حق پایمال شده برای گناهکار معلوم و شناخته شده است، باید حق مالی او را به او عودت بدهد. اگر شناخته شده نیست، باید از طرف او رد مظالم بکند. انفاق داشته باشد. گاهی این حق مالی مربوط به یک نفر است یا مربوط به عموم مردم و اگر به عموم مردم مربوط باشد، کار دشوارتر میشود. یعنی پایمال کردن حقوق مردم و بیتالمال و اما اگر حق، حق جانی باشد و لطمهای به جان کسی زده باشد که در فقه آمده یا به قصاص یا به دیه، این حق باید عودت داده بشود و اما اگر حق آبروست، بسیار دشوار است. چون به قول معروف آب ریخته شده است که دیگر نمیشود آن را جمع کرد و کار بسیار دشوار میشود. باید حلالیت طلبید و برخی گفتهاند باید از کسی که آبروی او را ریختهای زین پس تجلیل کنی و تعریف کنی و مدحش کنی شاید خداوند از این گناه بگذرد.
توبه واقعی، یعنی پشیمانی. معمولا کسانی که از لغت »استغفار« استفاده میکنند ولی پشیمان واقعی نمیشوند، مرتب همان گناه را تکرار میکنند ولی ممکن است انسان به ندامت واقعی برسد اما دوباره در معرکهای پایش بلغزد.
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا راه بازگشت مجدد برای او وجود دارد؟ بله، باب توبه همیشه باز است و هرگز بسته نمیشود. تا آخرین نفس امکان توبه برای انسان وجود دارد ولو در آخرین نفس نمیتواند رفتاری انجام بدهد که این هم خودش بحثی است که در آخرین نفس اگر کسی واقعا پشیمان شد و توبه کرد، آیا توبه او واقعا مقبول است؟ بله. ولی چون نمیتواند در آن موقع جبران بکند، تکلیف چیست؟ در این مورد مطالبی گفته شده که بحث ما را در اینجا به درازا میکشاند و از آن میگذریم فقط همین اندازه میگویم که تا آخرین نفس امکان توبه برای هرکسی وجود دارد ولی توبه یعنی ندامت واقعی. حتی اگر بارها انسان نادم بشود ولی دوباره به خاطر هیجانات نفسانی دوباره به خطا مبتلا بشود و بلغزد باز هم امکان توبه برای او وجود دارد ولی انسان وقتی دوباره بلغزد، امکان بازگشت بعدی گویی برای او سختتر میشود.گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است، بنابراین وقتی انسان گناه میکند کار را برای خودش دشوار میکند. بازگشت دشوار میشود. آن هم با آفات گوناگونی که نفس دارد. مثل آفتی که پیوسته انسان را میفریبد که حالا فرصت داری و توبه را به تاخیر میاندازد تا وقتی که توفیق توبه را از انسان کاملا سلب میکند.
در پایان با توجه به اینکه در آستانه شبهای قدر هستیم، شبهایی که همه ما از گناهانی که کردهایم، توبه میکنیم، چند توصیه میکنم.
اعتراف به گناه و اقرار به تقصیر، حرکت بسیار مهمی است. انسان باید در درگاه خداوند به صورت دقیق اقرار و به گناهش اعتراف بکند. ما این را از ذکری که حضرت یونس گفته میآموزیم که در دل گفت من از ستمگران هستم.
باید اقرار به گناه را یاد بگیریم. یعنی از گناه استنکاف نکنیم. دوری نکنیم. نگوییم که حالا گناه کردهام خدایا توبه! باید بنشینیم به درگاه خدا دقیقا اقرار و اعتراف بکنیم که خدایا من چنین و چنان کردهام.
دوم اینکه توصیف خداوند به آمرزندگی هم باید به دقت انجام بشود تا انسان به یأس و ناامیدی مبتلا نشود. خودش را به گناهکاری کاملا شفاف توصیف کند و خدا را هم کاملا و شفاف به بخشندگی و آمرزندگی توصیف کند، یعنی به تفکیک بگوید من این کار را کردم و تو این کار را کردی. همان کاری که در دعای عرفه از حضرت سیدالشهدا (ع) میآموزیم که در یک صفحه خدا را معرفی میکند و در یک صفحه هم خودش را. خودش را به قصورها و تقصیرها معرفی میکند و خدا را به کمال و بزرگی و بخشندگی. این رفتاری است که ما باید در شبهای قدر اگر بتوانیم به نحو احسن انجام بدهیم که زمینه پشیمانی را در دل ما فراهم میکند.اینها که گفته شد فقط برای آن حقیقت توبه است. جبران که همان رفتار است، مبحث بعدی است که ثمره این پشیمانی است اما آن خلوتهای شب در حقیقت بهترین موقعیتها برای نزدیک شدن به حقیقت توبه است. یعنی پشیمانی و برای دست یافتن به این حقیقت توبه اقرار به قصور و تقصیر خود و توصیف خداوند به بخشندگی آن هم به نحو کامل و دقیق نیاز است.انسان گناهکار حین گناه و بعد از آن وجدانش او را میآزارد و اگر در رحمتی بر وی گشوده نشود او مایوس و منزجر از خود باقی میماند. توبه و احتمال قبولی آن موجب ایجاد روحیه امیدواری شده و حالت یاس را میزداید. درد اثر گناه از سویی و امید به دریای کرم الهی از طرف دیگر وی را در حالتی بین خوف و رجا قرار میدهد و راه قرب به خداوند و کمال و ترقی را هموار میسازد.افزون بر آثار روانی، توبه میتواند سیئات را نابود و حتی تبدیل به اعمال شایسته و حسنه نماید. خداوند در آیه ۷۰ سوره فرقان میفرماید: کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند گناهان آنها را تبدیل به حسنات مینماید و خداوند همیشه آمرزنده و مهربان بوده است.
بخشی از آثار گناه، آثار تکلیفی است و آن اثر گناه در ارتباط با عذاب و عقاب گنهکار میباشد. توبه خود یک عمل واجب است و بیپاداش نخواهد بود، اما بخش دیگری از آثار گناهان، آثار وضعی آنها میباشد و آن آثاری است که طبیعت گناه میتواند ایجاد کند. این آثار گاهی در جسم ظاهر میشود و گاهی در روح و روان آدمی. بیتردید پیراهن آلودهای که شسته شود همانند پیراهن غیرآلوده نیست.
توبه مطلق به این معناست که انسان از گناه پشیمان شود و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه را داشته باشد و توبه نصوح توبهای است که خداوند مردم را به مثل آن دعوت کرده چون دارای آثار نیک ظاهری در وجود توبه کننده است، یعنی این قسم از توبه مردم را ترغیب به توبه مینماید چون تائب را فرد خالص و بیغل و غش مشاهده میکنند. در عروةالوثقی اثر آیتالله سید محمد کاظم یزدی پشیمانی را به تنهایی برای توبه کافی میداند و بسیاری از مراجع هم آن را پذیرفته اند. البته این فتوا طبق روایاتی است که وارد شده است. در بیش از هشتاد آیه قرآن از توبه نام برده شده و در فضیلت و لزوم آن سفارش شده است. از جمله آیه ? سوره تحریم میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! به سوی خدا توبه کنید توبه خالص. همچنین آیه ۳۲ سوره مبارکه نور میفرماید: ای مومنین! همه به سوی خدا توبه نمایید، امید است رستگار شوید.آیه ۵۴ سوره مبارکه بقره حالات حضرت موسی(ع) با قومش را بیان میکند و میفرماید: و هنگامی که موسی به ملت خود گفت؛ ای مردم به راستی که شما بر نفس خود به گوساله پرستی خود، ستم نمودید.
پس به سوی خدای خود بازگشت نمایید و خود را بکشید که آن برای شما در نزد پروردگارتان بهتر است خداوند توبه شما را میپذیرد، زیرا او پذیرنده مهربانی است.
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%81-%d9%88-%d8%a7%d9%82%d8%b1%d8%a7%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d9%82%d8%b5%d9%8a%d8%b1-%d8%a7%d9%88%d9%84%d9%8a%d9%86-%da%af%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%8a-%d8%aa/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.