اشرافی گری میوه اقتصاد عاریتی

اشرافی گری میوه اقتصاد عاریتی

سید محمد سادات اخوی
گروه اقتصادی: پس از ورود ادبیات الگوی اقتصاد مقاومتی به ادبیات اقتصاد ما، معنای این عبارت به صورت تدریجی تکمیل شد.
مولفه های مختلف آن از سوی اقتصاددانان کشور مطرح و نسبت اقتصاد مقاومتی با بسیاری از حوزه های مختلف تعریف شد. اما نکته مهمی که در تعریف اقتصاد مقاومتی نادیده گرفته شده بود، شناخت اقتصاد مقاومتی از طریق شناخت ضد آن بود. بر اساس قانون طبیعت، اشیا از تضادها بهتر شناخته می شوند.
»یعرف الاشیا باضدادها«همه چیز با ضد آن چیز شناخته می شود. مزیت نسبی یکی از مولفه‌های مقبول ادبیات اقتصاد لیبرال است. بر این اساس هر کشوری باید نقش مشخصی در اقتصاد بین الملل ایفا کند که امکانش برای او وجود دارد. بر اساس این تقسیم بندی، مزیت نسبی کشورهای در حال توسعه فروش مواد اولیه و مصرف محصول نهایی است. محصول نهایی نیز محصولی است که در کشورهای توسعه یافته تولید می شود.
طبق این تقسیم بندی ظالمانه، کشوری مثل ایران باید به عنوان یک کشور مطیع تمام ثروت‌های زیرزمینی و منابع طبیعی اش را بفروشد چیزی به اسم تولید ملی نداشته باشد و کالای مورد نیاز خود را از جایی تهیه کند که ارزانتر است.
ظلم مضاعف زمانی اتفاق می افتد که کشورهای دارای منابع طبیعی حق تعیین قیمت کالای خود را ندارند. آنچه که امروز در قیمت جهانی نفت و طلا شاهد آن هستیم. کشورهای توسعه یافته براحتی می توانند قیمت خرید نفت و قیمت فروش کالای مصرفی را تعیین کنند.
اقتصاد عاریتی در بحث پیشرفت، نگاه صرف به سرمایه گذاری خارجی دارد و معتقد است اگر سرمایه خارجی به سمت کشور نیاید، اقتصاد پیشرفت نخواهد کرد. مبانی حاکم بر این الگو نیز جذب سرمایه گذاری را منوط به تغییر در سیاست خارجی می داند.
اگر عریان بخواهیم اندیشه اقتصاد عاریتی را در این مقوله بیان کنیم، می توان گفت که جمهوری اسلامی برای پیشرفت نیاز به سرمایه گذاری خارجی دارد و این مهم اتفاق نمی افتد مگر با کنار آمدن با امریکا و تغییر در سیاست خارجی. اگر امریکا در ایران سرمایه گذاری کند خودش به عنوان حافظ منافع مادی، از ایران دفاع خواهد کرد و دیگر تهدیدی برای ایران نیست.اقتصاد عاریتی در بحث پیشرفت، برای تامین نیازهای تکنولوژی، باز هم نگاهش به سمت غرب است. در حالیکه روح حاکم براقتصاد مقاومتی، تولیدات دانش بنیان را به عنوان راه تامین تکنولوژی می داند.
از آنجا که اقتصاد عاریتی به واردات تکنولوژی معتقد است، توجه چندانی به پیشرفت علمی و تکنولوژی بومی ندارد. توقف شتاب رشد علمی در کشور در دو سال گذشته سندی بر این ادعاست. احساس ضعف در مقابل غرب بر طبل ناتوانی در رسیدن به تکنولوژی های برتر می‌کوبد.
ماندگاری و رقابت پذیری تکنولوژی های بومی، یک واقعیت غیر قابل انکار است. اما اقتصاد عاریتی به تکنولوژی و دانش هم نگاه وارداتی دارد. ناگفته هم پیداست در دنیای پررقابت امروز غربی ها تکنولوژی های روز را به ما نخواهند داد بلکه تکنولوژی های مستعمل پرهزینه و از رده خارج به ایران راه پیدا خواهند کرد. خواندن تاریخچه ایران خودرو، سندی براین ادعاست. همچنین حضور غربی ها در اقتصاد ایران، حضوری از نگاه ایجاد بازار مصرف خواهد بود نه حضور تولید محور.
در اندیشه اقتصاد عاریتی رونق اقتصادی و توسعه مقدم بر عدالت است. در حالیکه اقتصاد مقاومتی عدالت را مقدمه توسعه پایدار می داند. اقتصاد عاریتی تنظیم بازار را صرفا مرتبط با عرضه و تقاضا می داند و برای دخالت دولت هیچ نقشی قائل نیست. اما اقتصاد مقاومتی معتقد است در مسیر پیشرفت اقتصادی، سهم عوامل در زنجیره تولید تا مصرف باید به صورت عادلانه داده شود. نتیجه نگاه اقتصاد عاریتی، سهم کم تولید کننده، خرید گران مصرف کننده و سود سرشار دلال است.
اقتصاد عاریتی به مقوله کنترل بازار و تنظیم عرضه و تقاضا بی اعتناست و بازار آزاد را به عنوان یک خود تنظیم گر می شناسد. در حالیکه این اندیشه حتی در لیبرالترین اقتصادهای دنیا ناکارآمدی اش را نشان داد و امروز دولت امریکا بیشترین کمک های مالی را به نهادهای مالی می_کند تا از ورشکستگی نجات یابند.اقتصاد مقاومتی، رونق اقتصاد بی توجه به بسط عدالت را بر نمی تابد و عدالت را زیرساخت توسعه می_داند.
در شرایط فعلی کشور و وقوع کم آبی، برخی دلبسته گان اقتصاد عاریتی نسخه می پیچند که برای مقابله با کم آبی باید به سراغ الگوی “نکاشت” برویم و محصولات کشاورزی را از کشورهای دیگر وارد کنیم. در حالیکه راهکار حل مشکل کم آبی، پاک کردن صورت مسئله نیست. اما نگاه به برون در اقتصاد عاریتی، راهکار را وابستگی و واردات می داند.اشرافی گری، تجمل گرایی مصرف آزاد و بدون حد، مصرف کالای خارجی بهتر، میوه اندیشه اقتصاد عاریتی است در حالی که اقتصاد مقاومتی اصلاح الگوی مصرف و مصرف به اندازه را تبلیغ می کند. ترجیح کالای داخلی بر خارجی ولو با اندکی کیفیت پایین تر در اندیشه اقتصاد مقاومتی جای دارد.
در اقتصاد عاریتی با حرفهای دهان پر کن گفته می شود که مردم لایق مصرف بهترین کالاهای خارجی هستند و نباید واردات محدود شود، اما اقتصاد مقاومتی معتقد است که تاحد امکان باید کالای ایرانی مصرف کرد تا جوان ایرانی بیکار نشود.
اقتصاد عاریتی مبلغ و منادی “ما نمی توانیم” است. کم نشنیده ایم که با این همه فناوری های برتر در دنیا، کجا توان رقابت داریم؟ اما نگاه اقتصاد مقاومتی حرکت به سمت تولید با کیفیت صادراتی است تا هرچه سریعتر چرخ تولید داخلی بچرخد. در واقع شتاب گرفتن صادرات منجر به حرکت شتابان چرخ دنده های تولید داخلی خواهد شد.
حرکت قطارگونه کشورهای خارجی به ایران در این اواخر در حالتی شتاب گرفته است که هیچ هیئت بازرگانی و تجاری از سوی ایران به کشورهای مختلف فرستاده نشده است.
اینگونه سفرها در واقع بازاریابی برای کشورهایی است که اقتصادشان ورشکسته شده است. فروش کالای مصرفی راه نجات اقتصادهای ورشکسته ای مانند ایتالیا، اسپانیا یونان، لهستان و… است.
توسعه و ایجاد پرشمار مناطق آزاد جدید نیز خروجی تفکر اقتصاد عاریتی است. ایجاد پاساژها، مراکز خرید گسترده، ورود انبوه کالای وارداتی به مناطق آزاد از نتایج توسعه این مناطق است. در حالیکه در دنیا مناطق آزاد محلی است تا تعرفه واردات مواد اولیه صنایع حذف شود و بدین ترتیب سرمایه گذار خارجی جذب شود اما در ایران مناطق آزاد، محل توزیع کالاهای وارداتی در بازار ایران است.
در شناختن اقتصاد عاریتی شاید بتواند مؤلفه_های بسیار دیگری نیز برشمرد. اما آنچه که مسلم است سرچشمه تمام اندیشه های مربوط به اقتصاد عاریتی، وابستگی به غرب است. این وابستگی از مسیر تغییر در سیاست خارجی می_گذرد. بررسی ابعاد مختلف این وابستگی و تغییر، راه را برای تحلیل این جمله آسانتر می_سازد که پس از سی سال وقت آن رسیده است که از سیاست به اقتصاد یارانه بدهیم.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۰ ق.ظ

دیدگاه


− چهار = 3