اشاعه فرهنگ شایعه سازی با شبکه های اجتماعی

اشاعه فرهنگ شایعه سازی با شبکه های اجتماعی

گروه فرهنگی:گوش شنیدن شایعات را همگی داریم؛ وقتی پای شایعه در میان است گوش‌ها تیز و زبان‌ها باز می‌شود، اگرچه بارها و بارها از این شایعات ضربه دیده‌ایم، اما گویی بدون شایعه روزمان شب نمی شود.
در این میان در سال های اخیر با اضافه شدن شبکه های اجتماعی و شبکه های پیام رسان موبایلی گویی شایعات شکلی جدید به خود گرفته اند، خیلی دقیقتر! هوشمندانه تر و البته سریعتر. چه شایعاتی که در این شبکه های اجتماعی منتشر نمی‌شود، شاید که نه! قطعا این روزها برای شما هم اتفاق است با انواع و اقسام شایعات در فضای مجازی روبرو شده باشید.شایعه یکی از کارکردهای منفی و بحران زای مدیریت رسانه ای است که با کمک گرفتن ابزارها و اهرم های نوین، افکار عمومی جامعه و جهان را می تواند تحت تأثیر قرار دهد. رسانه ها با بهره مندی از راهبردها و فرا راهبردهای جدید در عصر حاضر در ایجاد شرایط بحرانی (شایعه) می توانند در تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در سطح وسیع و گسترده نقش آفرینی خاصی بکنند. و موجب شکل دهی مناسب و نامناسب بر اساس ساختار نظام سیاسی و اجتماعی، افکار عمومی گردند. امپراتوری رسانه ای، در حال حاضر با بهره مندی از امکانات بسیارتکنولوژیکی و نوین، نوعی استبداد اطلاعاتی بر اساس ابزار شایعه، از طریق گزینش و انحصار اطلاعاتی خاص منتشر می کند؛ بر این اساس، استبداد رسانه ای با تأکید بر ارائه چهره ی مخدوش برخی نظام های مختلف سیاسی و فرهنگی با نظام حاکم بر امپراتوری، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد. رسانه ها با اشکال سامانمند شایعه و شایعه پراکنی به جهت دهی افکار عمومی، گرایش ها، عقاید و نگرش ها و رفتارهای یک ملت می پردازند، که این مسئله امروزه در جهان، یک نوع جنگ جهان فرهنگی و نوعی جنگ نرم تلقی می گردد؛ و این جنگ در واقع اشاره به گزینش اطلاعات، ارائه پیام های شائبه انگیز در عرصه جهان می کند. گفته می شود که شدت انتشار یک شایعه درباره یک موضوع به دو عامل اصلی بستگی دارد:اهمیت موضوع و ابهام موضوع. یعنی هر مقدار که اهمیت یک پدیده بیشتر باشد، احتمال ایجاد شایعه درباره آن قوت می یابد و ازسوی دیگر هر مقدار که آن پدیده دارای ابهام بیشتر باشد و اطلاعات کمی از آن در دسترس همگان باشد، شایعه با سرعت و قدرت بیشتری منتشر می شود.
حقیقت دیگر آن است که فضای خبری در اتمسفری که جریانات مختلف سیاسی در حال جدال هستند، چندان فضای صادق سالمی نیست؛ و این را اضافه کنید که وجود معارضان و معاندان داخلی و خارجی نیز باعث بی اعتمادی هرچه بیشتر در فضای خبری می شود.این البته تنها مخصوص ایران نیست و بارها در رسانه های جهانی شاهد انتشار اخبار رسمی و غیر رسمی بوده ایم که بعدها معلوم شده شایعه ای بیشتر نبوده است.سالم نبودن فضای خبری به معنای آن خواهد بود که ازصحت و سقم بسیاری از خبرها نمی تون مطمئن بود و باید درباره درستی و نادرستی آن تحقیق بیشتری کرد.البته این امر درمورد خبرگزاری ها و منابع خبری رسمی کمتر دردسرساز می شود و معمولا اخبار این منابع دارای صحت و اسناد معتبری است؛ چرا که اگر این گونه نباشد از لحاظ حقوقی برای خود آن منابع خبری مشکل آفرین خواهد بود.اما در مورد خبرهای غیر رسمی که توسط منابع ناشناس یا منابع خبری دشمن منتشر می شود، دیگر نمی توان به راحتی به صحت خبر اعتماد کرد.منابع خبری غیر رسمی از آنجا که مشکل حقوقی برایشان پیش نمی آید، و خبرگزاری ها دشمن از آن رو که دسترسی حقوقی به ایشان وجود ندارد، در انتشار اخبار کاملا آزادانه عمل می کنند وعملا هیچ فرد یا نهادی در داخل ساختار حکومتی به این منابع دسترسی ندارند تا جلوی شان را بگیرد یا با آنها برخورد کند.نتیجه آنکه دیگر دراین فضای خبری:اولا تک گویی وجود ندارد. یعنی دیگر شما متکلم وحده نیستید که از انتشار اخبار ناخوشایندتان جلوگیری کنید یا آن را تغییر دهید؛ بلکه بازیگران دیگری نیز وجود دارند که به ارزش های خبری شما پایبند نیستند.این بازیگر دیگر نمی تواند رقیب سیاسی شما باشد یا دشمنی خارجی که با کل ساختار حکومتی مشکل دارد و نه با برخی جریانات سیاسی.ثانیا احتمال انتشار هرخبری وجود دارد.یعنی هر خبر درست یا غلط، درجهت مصلحت جامعه یا درخلاف جهت مصلحت جامعه، در راستای اهداف انقلاب اسلامی یا مخالف آن، می تواند در فضای اجتماع منتشر شود وبه گوش آحاد جامعه برسد؛ بدون آنکه دروازه بانی برای اخبار وجود داشته باشد.حال باید گفت که در این فضای خبری پرضد ونقیض که اقیانوس خبر است و همه نیز دارای رسانه هستند، یک حکومت چگونه باید آن مدیریت کند و چگونه تهدیدات آن را به فرصت تبدیل کند.و سوال دیگر آن است که آیا ما تاکنون در این زمینه موفق بوده ایم؟با بررسی آنچه گفته شد، می توان به چند نتیجه ساده رسید؛ اگرچه همیشه جای تعجب است که با این همه استاد روزنامه نگاری و ارتباطات و مدیریت رسانه و این همه دم و دستگاه های اطلاع رسانی و تبلیغی و روابط عمومی و …، باز چرا مسئولان دولتی و غیردولتی در برابر برخی اخبار و شایعات، آچمز می شوند!
اگر فهمیده ایم که دیگر در فضای خبری کشور، تنها این رسانه های رسمی نیستند که صاحب خبر هستند و منابع غیر رسمی وحتی دشمنان نیز به راحتی به اخبار محرمانه و پشت پرده دسترسی دارند، دیگر صحبت از کنترل رسمی رسانه ها بی معنی است.دیگر نمی توان سر مسائل و اخبار مهم، ازطریق بخشنامه به همه اعلام کرد که فعالان خبر را منتشر نکنید یا بهمان شایعه را نشر ندهید! دیگر نمی توان انتظار داشت که مردم اخبار را تنها از»ما« بگیرند وگوش خود را به روی دیگرمنابع ببندند! به عبارت دیگر می شود آن ضرب المثل قدیمی را به روز رسانی کرد که در دروازه را می توان بست! در دهان شبکه های اجتماعی و تلگرام را نمی توان بست! اگر پدیده یا خبری مهم باشد و اشتیاق به کسب اطلاع از آن وجود داشته باشد، همه در آب گل آلود آن ماهیگیری خواهند کرد.بعید به نظر می رسد که اهمیت یک موضوع یا پدیده را بتوان در نظر مردم ایران، تا حد زیادی تغییر داد؛ به خصوص درمیان نخبگان که رادیو تلویزیون بخشی اندکی از مواجهه رسانه ای ایشان را تشکیل می دهد.اگرچه صدا و سیما قدرت زیادی دراین زمینه در افکارعمومی دارد اما درعین حال ضریب نفوذ ماهواره میان همین اقشار جامعه نیز کم نیست! میان خواص ونخبگان و خبرسازان و خبرنگاران جامعه نیز، صدا و سیما و نهادهای حکومتی اطلاع رسانی، ضریب نفوذ کمی دارند.پس نتیجه اول آنکه تغییر میزان اهمیت یک خبر در اذهان عمومی مردم، کار چندان ساده ای نیست.اما زمینه دوم تولید و انتشار یک شایعه را، که همان وجود ابهام در قضیه است، می توان به راحتی برطرف نمود تا هم از تولید شایعه اشتباه جلوگیری نمود و سرعت ومیزان انتشار آن به شدت کاهش داد.درهمگی مواردی که اخیرا رخ داده شاهد بودیم که ضعف دراطلاع رسانی سریع باعث شد که هر خبری که صاحبان خبر و صاحبان تلگرام! اراده می کردند تبدیل به یک خبر پربازدید می شد که اگر حتی نادرستی آن نیز اثبات شود، تغییر اذهان مردم تقریبا ناممکن خواهد بود.به نظر می رسد که امروز بیش از همه چیز، باید به ضعف در اطلاع رسانی سریع اعتراف کنیم بدانیم ضرباتی که به پیکره نظام به خاطر اطلاع رسانی نادرست وارد شده است، کمتر از ضرباتی که دشمنان وارد کرده اند نیست.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۵:۵۴ ق.ظ

دیدگاه


شش + = 14