از »وی چت« تا »وایبر و واتساپ« ؛ کجای کار میلنگد؟
جعفر محمدی
گروه اجتماعی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته است: “حدود ۵ میلیون نفر از مردم در کشور از شبکه های ارتباطی چون وایبر و واتس آپ استفاده میکنند ،بنابراین در مورد فیلتر یا رفع فیلتر این قبیل شبکهها که مورد اقبال میلیونی مردم قرار گرفتهاند، باید با احتیاط برخورد کرد و تصمیمات پخته تر و دقیقتری با حضور همه اعضای اصلی این کمیته گرفت.” (خبرگزاری مجلس شورای اسلامی۹۳/۴/۲۸)
آذر ۱۳۹۲ ، اپلیکیشن موبایلی “وی چت”فیلتر شد. در آن زمان، تقریباً همه ایرانیانی که از اپلیکیشن های موبایلی برای ارتباطات همراه استفاده میکردند، عضو “وی چت” بودند و بقیه اپلیکیشین ها ، چندان مورد اقبال نبودند. بعدها وزیر ارتباطات فاش کرد که در ۴۸ ساعت اول فیلتر شدن “وی چت” ، ۲ میلیون نفر بر روی گوشیهای خود فیلتر شکن نصب کردند و قطعاً بعد از این ۴۸ ساعت اولیه هم ، افراد دیگری به سمت فیلتر شکن رفتند تا بتوانند همچنان از وی چت استفاده کنند.
طبیعتاً برنده این فیلترینگ ،نه نظام بود (که هزینه معنوی داد) و نه مردم (که دچار مشکل شدند) ،بلکه فروشندگان فیلتر شکن ، برندگان بزرگ ماجرا بودند که در ۲ روز ، ۲ میلیون مشتری به سمتشان روانه شدند
از »وی چت« تا »وایبر و واتساپ«از »وی چت« تا »وایبر و واتساپ«از »وی چت« تا »وایبر و واتساپ«موضوع بحث حاضر واکاوی “آنچه بر وی چت گذشت” نیست. بلکه نگاهی به ماجراهای بعد از آن و سپس نیم نگاهی به آینده، دغدغه این نوشتار است.واقعیت این است که بعد از برخورد سلبی با وی چت ،نه تنها این اپلیکیشن بر نیفتاد ،بلکه میلیونها نفر که تا آن لحظه نیازی به نصب فیلترشکن بر روی گوشیهای خود نداشتند، گوشیهایشان را به انواع فیلترشکن مجهز کردند و بدین ترتیب علاوه بر وی چت، امکان دسترسی آسان به سایر سایتهای فیلتر شده نیز برایشان فراهم شد.از آن مهمتر این که بعد از فیلترینگ وی چت ، مردم از صرافت استفاده از تکنولوژی جدید اپلیکیشن های ارتباطی نیفتادند و به سادگی سراغ جایگزینهای وی چت رفتند. بدین ترتیب، فیلترینگ ایران، مفت و مجانی به رقبای وی چت کمک کرد تا آنان هم در کنار فیلترشکن فروشان، برندگان دیگر این قصه باشند.
نکته اینجاست که نه تنها از تعداد استفاده کنندگان از نرم اپلیکیشن های موبایلی کاسته نشد، بلکه بر تعدادشان افزوده شد چه آن که پاییز گذشته ،مهمترین اپلیکیشن موبایلی یعنی وی چت ،۴ میلیون کاربر داشت و امروز دو جانشین اصلی آن ، یعنی وایبر و واتساپ ، ۵ میلیون کاربر دارند (در هر دو مقطع زمانی ، کاربران سایر اپلیکیشن ها، نادیده گرفته و فقط به اپلیکشین های اصلی -اولیه و جایگزین- اشاره شده است تا مقایسه، صحیحتر باشد).
رواج روز افزون استفاده از اپلیکیشن های موبایلی خارجی ، نشانه ای از شکست سیاست گذاریهای فضای مجازی در کشور است. مختصر و مفید این که در این کشور ، نهادهای مختلفی بودجه های هنگفتی را میبلعند تا فضای امروز و آینده اینترنت را بکاوند و بر اساس نیازها موجود و آتی ، برنامه ریزی کنند ولی همیشه عقب میمانند و فقط زمانی میفهمند که کاربر امروزی موبایل ، نیازمند اپلیکیشن های ارتباطی است که خارجیها آمدهاند و همه بازار ایران را گرفتهاند.در چنین شرایطی هم، تنها کارشان این میشود که وارد دور باطل فیلترینگ شوند و کاربران ایرانی این اپلیکشین ها را از این شرکت خارجی به سمت شرکت خارجی دیگر هل دهند و خودشان هم دنبال کاربران راه بیفتند!این “دیر فهمی” ، فقط در حوزه اپلیکشین ها خلاصه نمیشود و در همه عرصهها جاری و ساری است. به عنوان مثال ،چند ماه پیش ، بزرگترین تهدید اینترنتی تاریخ شکل گرفت و میلیونها سایت ایرانی از جمله نهادهای دولتی و بانکها و … را آلوده کرد. این واقعه به حدی گسترده ،عمیق و خطرناک بود که از آن به عنوان “حمله قلبی” یاد شد ولی هیچ کدام از مراکز رصد تهدیدات اینترنتی ،متوجه این آسیب جدی نشدند و فقط یک شرکت بخش خصوصی آن را فهمید و در کشور اعلام وضعیت خطر کرد و راهکارهای عبور از این خطر امنیتی را در سایتش نوشت!
نکته بعدی درباره اپلیکیشن های موبایلی این است که حتی اگر امروز اپلیکیشن های ایرانی خوبی هم به بازار عرضه شوند، بسیاری از کاربران ایرانی – که اکثراً جوان هستند – رغبتی به استفاده از آن نخواهند داشت. علت را نه در مسائل فنی که باید در موضوع مهمتری به نام “اعتماد” جست و جو کرد.
نظیر این وضعیت را میتوان در میزان استقبال ایرانیها از شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی سراغ گرفت. بی تعارف و صریح باید اذعان کرد که سرمایه اجتماعی “اعتماد” در کشور ما به شدت آسیب دیده است و عدم استقبال از فضاهای داخلی اشتراک گذاری اطلاعات، تنها یک مصداق است.به راستی چرا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ، رهبر معظم انقلاب شخصاً وارد عرصه شدند و با آن تعابیر تاریخی، به مردم اطمینان دادند که از آراء شان حراست خواهد شد؟ آیا جز این است که ایشان خواستند اعتماد آسیب دیده مردم را بازسازی کنند؟ و آیا جز این است که اگر آن اعتماد سازی صورت نمیگرفت، میزان مشارکت در انتخابات ۹۲ بسیار پایینتر بود؟آنچه در سطور بالا گذشت، اهمیت تعامل عاقلانه با پدیده های تسهیل کننده ارتباطات اجتماعی را گوشزد میکند تا همان طور که وزیر ارشاد نیز گفته است ” در مورد فیلتر یا رفع فیلتر این قبیل شبکهها که مورد اقبال میلیونی مردم قرار گرفته با احتیاط برخورد شود” چه آن که بی توجهی به خواست میلیونی مردم، فقط هزینه دارد.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۴۳ ق.ظ