از ساخت و ساز منطقی شهری تا ویرانی فرهنگ_سازی ترافیکی
علی رزمآرای
گروه فرهنگی: هر قدر عبور و مرور در قالب یک شهر سهل و آسان و از نظر زمانی با کمترین وقفه و پرت زمانی و هزینه اضافی انجام گیرد شهرسازی و معماری آن شهر روی اصول و زمانمند انجام گرفته است. خیابان¬کشی و احداث شوارع محلی و منطقهای (خیابان کشی¬های اصلی و فرعی) پیاده¬روهای مناسب با ابعاد عرضی و طولی به جا، پلهای عابر پیاده و عابر گذرهای متناسب با محل¬های تجمع انسانی (مانند بازارها و میادین اصلی شهر، محلهای شلوغ و پررفت و آمد)، پیش¬بینی محل پارک و احداث پارکینگهای مناسب و اجرای کامل قانون ساخت و ساز شهری در این مورد و… از جمله شاخصههای عبور و مرور در شهر سازی و عمران یک شهر میتواند باشد. به این ترتیب پیش بینی همه موارد گفته شده به عنوان شاخصه در شهرسازی و عمران در یک شهر از ضروریات آن به شمار میآید. همچنین یک شهر سازی مبتنی بر اصول و قاعده و برخاسته از نیازهای متنوع شهری، آینده-نگر نیز هست و آیندهی شاخصههای فوقالذکر را نیز در نظر گرفته و بر اساس آن برنامه ریزی میکند. اما در این میان مؤلفه کمیاب و نایاب دیگر نیز تعیین کننده کف دیگر ماجرا و مکمل اصلی آن است. این مؤلفه فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه و در یک کلام فرهنگ رانندگی است. متأسفانه فهم عمومی از استفاده بهینه از وسایل نقلیه در بزرگ¬شهر ارومیه منطق استفاده و مصرف را دارد. مردمان شهر ارومیه وسایل نقلیه عمومی و خصوص خود را مصرف میکنند تا استفاده! این مبحث را باید در متن فرهنگ سازی مبتنی بر توسعه پایدار شهری بررسی کرد؛ آن هم در مبحث و موضوع ترافیک!؟
پیرامون موضوع ترافیک از زوایای مختلف، آن هم در خصوص جامعه شهری ارومیه بسیار قلم فرسایی شده است. شناسایی علل و ارائه راهکارها، مرسومترین نوع قلم فرسایی در این مورد به خصوص بوده است. گه گداری مطالبی نیز از حیث انتقاد و خالی کردن دق و دلی از وضعیت هر روزه خیابان¬های شهر ارومیه در تندباد ترافیک نیز، گوشه دیگر ماجرای قلم فرسایی در این موضوع در مطبوعات شهر ارومیه است. متأسفانه و به هر دلیل شهر ارومیه با همه طول و عرض جغرافیایی، مردمی و مدیریتی با مفهومی به اسم کار کارشناسی غریبه است. اصلا ً لفظ کارشناس و متخصص در این شهر فقط برای پز دادن است نه انجام کار مفید به فایده! سر این غربت را بگیرید از طرح مسئله در مطبوعات و یا در بین مسئولین امر و مربوطه در ماجرای ترافیک تا عملیات اجرایی برای اموری که باز هم مربوط است به ترافیک و… همه با زمینه و لفظ کارشناسی غریبه هستند. در نوشتار حاضر سعی خواهد شد که از منظری کارکردی¬تر و با تأکید بر توسعه فرهنگی و فرهنگسازی مربوط، حوزه ترافیک و موضوع عام ترافیک مورد پردازش قرار گیرد. فرض کنید یک روز بارانی را، ترافیک سنگین خیابانها به پارکینگی بزرگ تبدیل شدهاند و چهره شهر صحنهای را به نمایش گذاشته که فقط به درد سوژههای خبری مطبوعات و رسانه میخورد و بس! آب گرفتگی معابر، سرریز شدن آب جدولها در خیابان، البته به همراه انواع و اقسام زبالههای رنگارنگ موجود در آن، عبور افراد از عرض خیابان در حالی که کفشهایشان در آب غوطه ور است و نمیتوان آنها را دید مشاجره رانندگان با یکدیگر، بوق زدنهای متوالی، چهره معصوم کودکان به همراه والدین خود در حالی که گونههایشان از سردی هوا به سرخی گرائیده و مرتب دستانشان را گرم میکنند و منتظر روان شدن ترافیک هستند تا به مقصد برسند و…»ترافیک« گاهی با نزول باران این رحمت الهی، همراه میشود ولی آیا هنگام نزول این رحمت و نعمت با ارزش، »رفتارهای اجتماعی« نیز مطابق با ارزشها و فرهنگ جامعه صورت میگیرد؟ با توسعه و پیچیده شدن روابط بشری، جامعه نیز به شدت نیازمند رویکردهای »فرهنگی« و به عبارت دیگر »فرهنگسازی« است. توسعه رفتارهای مثبت، پرهیز از خشونت توجه به حقوق دیگران، توجه به بهداشت روانی و سلامت عمومی، مراعات قوانین شهروندی توجه به مسائل شهری از قبیل ترافیک، حمل و نقل، تبلیغات شهری و هزاران هزار موضوع دیگر در حوزه فرهنگ عمومی و شهری قرار دارند و بیتوجهی به هر یک از این موارد در این شرایط پیچیده میتواند آثار زیانباری را بر توسعه شهری ما برجای گذارد.صرفنظر از جایگاه و میزان اثرگذاری عوامل فرهنگی بر رفتار افراد، آنچه در این میان حیاتی به نظر میرسد، میزان تأثیرگذاری ارزشهای مورد احترام افراد و جامعه و رفتار مبتنی بر این ارزشها است که بر تصمیمات و انتخابهای فردی نیز تأثیر بسزایی خواهند داشت. کارشناسان ترافیک بر این باورند که حدود ۴۰ درصد از مشکلات ترافیک ناشی از عدم آشنایی شهروندان با فرهنگ رفت و آمد در شهر است.در بزرگ شهری مانند ارومیه که فاقد ساختارهای اثرگذار فرهنگی در جهت مسیردهی به عموم است طبیعی است که به »فرهنگ ترافیک« کمتر اهمیت داده شود. این در حالی است که فرهنگ و آموزش (یا همان ساختارهای اثرگذار فرهنگی) میتواند نقش مؤثری در حل معضل ترافیک داشته باشد. روشن است که سه عامل »انسان، راه، وسیله نقلیه« از عوامل تأثیرگذار بر ترافیک یک شهر هستند. متأسفانه ترافیک شهر ارومیه نیز به مانند ترافیک کلان شهرها و بزرگ شهرهای دیگر کشور به دلیل عدم همخوانی با مدلهای تعریف شده جهانی!، در هر سه مورد گفته شده در بالا دچار ضعف و مشکل است. متخصصان ترافیک تاکنون با بررسی علل بروز ترافیک و لاینحل ماندن آن در موارد بیشماری به نقد دو عامل تأثیرگذار بر آن یعنی »راه« و »وسیله نقلیه« پرداخته و از کنار عامل قابل نقد یعنی عامل »انسانی« به سطحی گذر کردهاند، در حالی که عامل »انسان« نقش بسیار مهمی بر ایجاد ترافیک دارد. در این راستا (طرح و پذیرش عامل سوم یعنی عامل انسانی)، علت اصلی لاینحل ماندن مشکل ترافیک شهر ارومیه را باید همزمان با دو عامل دیگر در خلأ فرهنگی آن در شهر ارومیه جستوجو کرد.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۰۶ ق.ظ