ازدواج تجربه ای که با خامی های دو طرف تلخ می شود

ازدواج تجربه ای که با خامی های دو طرف تلخ می شود

گروه خانواده وسلامت:ازدواج و آغاز زندگی مشترک، نقطه عطف زندگی هر آدمی میباشد. ازدواج شیرین ترین تجربه زندگیست که با خامی های دو طرف این اتفاق شیرین به یک رویداد تلخ بدل میشود. بیشتر افرادی که تن به ازدواج نمیدهند، از بی تجربگی خود میترسند و فکر میکنند با ازدواج، خود را در دردسر می اندازند؛ ولی ما در این مطلب نکاتی را آماده کرده ایم که به شدت در داشتن زندگی مشترک موفق به شما کمک میکنند.
متاسفانه خیلی از زوج‌ها پس از گذشت چند سال و با داشتن فرزند باز هم با هم اختلاف دارند و زندگی پرتنش و آزار دهنده‌ای را سپری می‌کنند. در ابتدا آنها یکدیگر را دوست داشتند، قول و قرار‌هایی با هم گذاشتند و عهد کردند که به آنها پایبند بمانند. حالا مدام تحت استرس و فشار عصبی هستند و زیر این فشار فرسوده و خسته و درمانده شده‌اند.
مسأله اینجاست که آنها حتی نمی‌دانند مشکلی که پیش آمده چیست و چرا همسری که عاشقانه دوستش داشتند، حالا به موجودی ناراحت‌کننده تبدیل شده که حتی گذراندن روزی با او هم آزاردهنده است. آنها می‌دانند که یک جای کار می‌لنگد، ولی نمی‌دانند این مشکل از کجاست و کجای کارشان اشتباه است.
شاید بارها برای پیدا کردن این نقطه مجهول با هم به گفت و گو هم نشسته باشند، ولی هربار یکی یا هردوی آنها برآشفته می‌شود و گفت و گویی که قرار بود سازنده و نتیجه‌بخش باشد، بی‌حاصل پایان می‌یابد و کدورت و تنش میان آن دو نفر را بیشتر می‌کند. در اینجاست که باید از یک مشاور کمک بخواهند تا کمک‌شان کند و به جای اینکه از اول سراغ کوتاه‌ترین و بدترین راه یعنی طلاق بروند، با توجه به راهنمایی‌های او زندگی مشترک‌شان را نجات دهند.
البته در بسیاری اوقات اگر این فرد یک فرد عادی از اطرافیان آنها باشد، مراجعه به او سودی نخواهد داشت. در این موقعیت کمک یک حرفه‌ای مورد نیاز است. در ضمن، درخواست کمک و مشاوره باید بموقع باشد و نگذارند کار به جایی برسد که دیگر کاری نتوان کرد. باید همان زمانی که اولین نشانه‌‌های بروز مشکل را می‌بینند و متوجه می‌شوند یکی از آنها از وضع کنونی راضی نیست، دست به کار شوند و کمک حرفه‌ای درخواست کنند.
اکثر مواقع مشکلاتی که بین زوج‌ها ایجاد می‌شود، به خاطر این است که زن و شوهر نمی‌توانند درست با هم ارتباط برقرار کنند. در واقع، آنها نمی‌توانند به حرف‌های هم گوش دهند و مهارت گوش دادن موثر را ندارند و نمی‌توانند منظور‌شان را درست به هم تفهیم کنند.
همه در روز عروسی بسیار شادند و دوران ماه عسل هم اکثرا به خوبی سپری می‌شود؛ ولی گاه بعضی از زوج‌ها نمی‌توانند در زیر یک سقف با هم درست رفتار کرده و زندگی پربار و بدون تنشی را سپری کنند. به راستی چه اتفاقی می‌افتد که چنین حالتی به وجود می‌آید؟
زمانی که شما دوران پیش از ازدواج یا نامزدی را می‌گذرانید، انتظاراتی از همسر آینده‌تان دارید که با انتظارات‌تان در زیر یک سقف تفاوت دارد. مثلا ممکن است در دوران نامزدی شوهر دانشجو باشد، ولی حالا که زندگی مشترک شروع شده، همسرش انتظار دارد برای گذران زندگی‌شان درآمد کافی داشته باشد.
زوج‌های موفق پیش از اینکه عروسی کنند و زیر یک سقف بروند، به صراحت درباره انتظارات‌شان از یکدیگر با هم گفت و گو می‌کنند. هرگز در این موقعیت رو دربایستی نکنید و همه خواسته‌ها و انتظارات‌تان را مطرح کنید. هرگز با این فکر که پس از ازدواج همسرتان مطابق میل شما رفتار خواهد کرد، ازدواج نکنید؛ چون در بسیاری مواقع این طور نیست.
همین سهل‌انگاری می‌تواند بنای تنش و فشار عصبی را در زندگی بگذارد. گاهی اوقات هم یکی از همسران به خواسته دیگری تن می‌دهد؛ ولی این موافقت اجباری موجب احساس سرخوردگی در او می‌شود و حس می‌کند زیر سلطه همسرش قرار گرفته و مورد ظلم واقع شده است و همین باعث تیرگی روابط می‌شود.
زوج‌های موفق استقلال فردی خود را حفظ می‌کنند
هر قدر هم که شما پیش از ازدواج مستقل بوده باشید، ازدواج، شما را به همسرتان وابسته می‌کند؛ چرا که زندگی‌تان از زندگی شخصی به زندگی مشترک تغییر کرده‌ است. این وابستگی به خصوص اگر شما صاحب فرزند شده باشید بیشتر هم خواهد شد. ولی زوج‌های موفق می‌دانند که هرقدر هم زوجی یکدیگر را دوست داشته باشند و به یکدیگر عشق بورزند، هرکدام برای خود حریم شخصی دارد و شرط دوام ازدواج این است که هرکدام به حریم و زندگی شخصی دیگری احترام بگذارند.
اگر زوج‌ها مدام بگویند ” ما‌” و برای خود من” قائل نشوند، از سرگرمی‌ها و علایق ” من “، ناراحتی‌های ” من” و مشکلات ” من” صحبت نکنند، علاقه‌ای که بین آنها وابستگی ایجاد کرده است، به مرور زمان کمرنگ خواهد شد؛ چرا که حس می‌کنند مدام وقف خانواده و همسرشان هستند و خودشان نادیده گرفته شده مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و موجودیت شخصی خود را از دست داده‌اند. همین احساس در درازمدت می‌تواند به سرد شدن روابط بین زوج‌ها بینجامد…
شاید مهم‌ترین اتفاق زندگی هر فرد ازدواج او باشد. زمانی که یک زندگی مشترک شروع می‌شود، زن و شوهر در موقعیت خاصی قرار می‌گیرند که قبلاً آن را هرگز تجربه نکرده‌اند و هر دو در ابتدای کار بی‌تجربه و مبتدی هستند.
پیش از ازدواج و در دوران نامزدی، همسران جوان مدام به یکدیگرتعارف می‌کنند. وقتی به رستوران می‌روند، یکی صندلی را برای دیگری بیرون می‌کشد، اول غذا را به او تعارف می‌کند، در اتومبیل را برایش باز می‌کند و به حرف‌هایش با دقت گوش می‌دهد؛ ولی پس از ازدواج، انگار این رفتارها فراموش می‌شود و مانند کار، بچه، اتومبیل و بر همسر اولویت پیدا می‌کنند. همسران موفق یکدیگر را در اولویت اول قرار می‌دهند.
همیشه بین دو نفری که زیر یک سقف زندگی می‌کنند، تفاوت عقیده و سلیقه پیش می‌آید و گاهی اوقات این تفاوت‌ها باعث دردسر و تنش هم می‌شوند. در این حالت زوج‌ها دو رفتار را در پیش می‌گیرند: یا تحمل کرده سعی می‌کنند تعارض به وجود آمده را حل کنند و یا تحمل نمی‌کنند و فورا به آخرین راه فکر می‌کنند و با فکر کردن به جدایی، دست از تلاش می‌کشند و امید به بهبود اوضاع و حل مشکل را از دست می‌دهند.
البته اشتباه نکنید تحمل اعتیاد، خشونت و همسرآزاری درست نیست و نباید تحمل این شرایط ظالمانه را با صبر و بردباری اشتباه کرد؛ ولی اگر همسر شما فقط کاری را انجام می‌دهد که مطابق میل شما نیست یا عقیده‌ای مخالف عقیده شما دارد، باید تلاش کنید تا به تفاهم برسید.
پس از گذشت چندین سال از ازدواج، همسر شما همانی نیست که در گذشته به دست او حلقه ازدواج کرده‌اید؛ بلکه به خاطر حوادث گوناگونی دارای شخصیتی متفاوت از پیش است. در واقع خود شما هم چنین شده‌اید. زوج‌های موفق می‌دانند که اکنون شرایط فرق کرده‌ است و همسرشان دیگر همان آدم قبلی نیست و قواعدی که با هم برای زندگی خانوادگی‌شان وضع کرده بودند باید تغییر کند.
برای اینکه زندگی همچنان پایدار بماند و به خوشبختی خانواده آسیبی نرسد، باید هر دو انعطاف‌پذیر بوده خودشان را با شرایط جدید وفق دهند و قوانین جدیدی برای زندگی مشترک‌شان وضع کنند.
زن و شوهر‌های موفق، مراقب زندگی مشترک‌شان هستند
گاهی اوقات ممکن است شمایی که سال‌هاست زندگی خوبی با همسرتان دارید، فکر کنید که زندگی خوشبخت شما تا ابد دوام خواهد داشت و هیچ چیز نمی‌تواند رابطه پایدار شما را خدشه‌دار کند. ولی این را بدانید که تغییرات آهسته و پیوسته شرایط و صدمه‌های جزئی وارد آمده به زندگی که طی سال‌ها روی هم انباشته می‌شوند، می‌توانند پایدار‌ترین عشق‌ها را هم نابود کنند.
برای پیشگیری از چنین اتفاق دردناکی باید هر چند وقت یکبار با همسرتان بنشینید و زندگی و شرایط کنونی را مرور کنید و ببینید که کجای زندگی مشترک‌تان هستید با این گفت‌وگوها از احساسات یکدیگر باخبر شده و مطمئن خواهید شد که هر دو از زندگی‌تان راضی هستید. هرگاه یکی از شما ناراضی باشد یا به مشکلی در رابطه‌تان برخورده باشید، باید برای برطرف کردن آن تلاش کنید. به این ترتیب مشکلات روی هم انباشته نمی‌شوند و رابطه شما از گزند آسیب‌ها در امان خواهد بود.اگر دیدید که نمی‌توانید از پس حل مشکل برآیید، حتما از یک فرد حرفه‌ای کمک بخواهید و برای درخواست کمک خجالت نکشید. یادتان باشد که اگر این کار را پشت گوش بیندازد ممکن است بی آنکه خود بفهمید، جلوی میز دادگاه و برگه‌های طلاق قرار گیرید. اگر ازدواج کردن مشکلاتی داشته باشد، حفظ زندگی مشترک بسیار دشوار‌تر است.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۶:۳۳ ق.ظ

دیدگاه


+ 2 = سه