ارومیه بافرهنگمان را توسعه دهیم
پروانه کرامتی
گروه اجتماعی:نام هنر که میآید،همه ما ناخودآگاه به یاد نقاشی، طراحی، خطاطی، سینما و تلویزیون میافتیم؛ اما در هنر قسمتی به نام مویسقی وجود دارد؛ که هر کس با هر سلیقهای طالب و خواهان آن است.
موسیقی هنری است که با آن میتوان تمام نیازها، نوع تفکر و چالشها، دغدغه ها و از همه مهمتر فرهنگ و اصالت یک ملت را بیان کرد مانند سرود ملی هر کشور که بیانگر شخصیت فرهنگی یک کشور با تمام اقلیتها و قومیتهای مختلف است، با موسیقی میتوان فرهنگ، آداب رسوم و زبان مردمان یک قوم را با گوش جان شنید و با آن خو گرفت؛ همانند موسیقی مقامی و نواحی و یا به زبان سادهتر همان موسیقی محلی.
موسیقی میتواند عاشقانه زبیا و بامفهوم باشد و در نهایت میتواند غذای روح باشد اگر درست، به جا و با مفهوم خوانده یا نواخته شود.
موسیقی یعنی شکل آهنگین حرف هایی که ما در دل خود داریم و حال سوال در این جا است که آیا ما موسیقی را به درستی درک کردهایم؟
که موسیقی خوب میتواند یک جامعه را متحول کند و یک ابزار مهم فرهنگسازی در یک کشور باشد که اصولا به موسیقی مناطقی از جمله موسیقی عاشیقلر ارومیهای توسط عدهای از مردم اهمیت داده نمیشود اما در همین رابطه باید بگویم در جنگ جهانی دوم رئیس جمهور وقت آمریکا برای بازسازی شیلی به آن کشور به لحاظ مالی کمک فراوانی کرد، اما رئیس جمهور وقت شیلی همه آن کمک ها را صرف بازسازی و یا ساختن سالن سینما، تئاتر، سالنها برگزاری موسیقی و خلاصه صرف هنر کرد و رئیس جمهور وقت آمریکا از او پرسید چرا با آن همه پول کشورتان را بازسازی نکردید و رئیس جمهور وقت شیلی در پاسخ به وی گفت: با توسعه هنر میتوان کاری کرد که با هیچ ابزاری نمیتوان آن کار را به آن صورت انجام داد، وی در ادامه گفت: با زبان هنر میشود به آسانی با مردم ارتباط برقرار کرد و فرهنگ بازسازی را به آنها به بهترین نحو یاد داد که در این حوزه ما هیچ کمکی از مسئولان وقت برای توسعه موسیقی آذری خودمان ندیدیم ولی هم اکنون این هنر تا اندازه زیادی در مسیر رشد و معرفی شدن قرار دارد.
اما نکته اساسی و قابل تامل در این جا است که کشوری همانند ایران ما که غنی از موسیقیهایی است که هر کدام حرفی برای گفتن دارد چرا این قدر دارند خاک می خورند همانند موسیقیهای آذر بایجانی، کرمانجی، بلوچی، لری و عربی کردی و…به طوری که باز هم جای شکرش باقی است که در موسیقیهای کرمانجی و کردی پیشرفت هایی داشته ایم تا جایی که شهرام ناظری و پسر رشید وی حافظ ناظری چکیده موسیقی کردی کرمانشاهی میشود این یعنی موسسههای موسیقی در استان کرمانشاه آن گونه که باید تلاش خود را کردهاند و سرانجام این تلاش میشود پیشرفت موسیقی اصیل ایرانی، که طنین انداز شدن نواهای ایرانی در سر تا سر جهان میشود آلبوم ناگفته میشود که ۱۵ سال برای آن زحمت کشیده شده تا جایی که بزرگترین و مطرحترین آهنگسازان آهنگ ان را ساختهاند.
اما پیشرفت های حافظ متوقف نشد تا جایی که ساز زیبا و گوش نواز حافظ را ساخت، این نشاندهنده پیشرفت موسیقی در یک خانواده هنری است حافظ جان دمت گرم که ما را در جهان سربلند کردی.ما هم آرزو مان این است که یک روز از شهرمان یک چنین خانواده هایی پا به عرصه موسیقی بگذارند هم آبروی استانمان باشند و هم آبروی کشورمان.
اما در موسیقی کرمانجی هم پیشرفت میبینیم تا جایی که در اعیاد این موسیقیهای کرمانجی را به خوانندگی محسن میرزاده میشنویم.
اما موسیقی اصیل آذربایجان غربی چه شد؟ آن موسیقی شیرینی که همه آذریها با آن خاطره داشتند کجا رفت؟ ارومیه عاشیقها و درویشهایی را داشت که دیگر از آنها سالها است که خبری درعرصه موسیقی نیست ارومیه_ای که مردمش هر صبح با نوای موسیقی درویشلر و عاشیقلر کارشان را آغاز کردند دیگر طنین نوای مورد علاقه شان را دارند به سختی میشنوند.
اما اتفاقی که برای عاشیقهای ما در صدا و سیما افتاد جای تاسف دارد چون با آن که موسیقی عاشیقلر همیشه با اصالت و با فرهنگ برگزار میشد با کاری که در صدا وسیما صورت گرفت هیچ کاری جز تاسف خوردن به حال خودمان نمیشود کرد.
نوع موسیقی یک قومیت یعنی فرهنگ و اصالت آن قوم است وقتی بخشی از ترانه یک قوم را از آن میگیرند یعنی بخشی از فرهنگ یک قومیت را از آنان گرفتهاند و این یعنی کم کم موسیقی درویشلر باید پا به سرزمین افسانهها بگذارد.
در این عرصه هم نباید کم کاری مسئولان در دورههای گذشته را از یاد ببریم چون هنگامی که در وزارت فرهنگ و ارشاد به خانم ها مجوز خوانندگی میدهند باید هم مومسیقی های محلی به خصوص موسیقی عاشیقلر ارومیه به دست فراموشی سپرده شود.
هنگامی که در فکر مجوز دادن به خانمها بودند موسیقی استان آذربایجان غربی داشت با سرزمین خود یعنی ارومیه وداع میکرد.استان آذربایجان_غربی استانی است که با ۳ کشور همجوار است و مسئولان باید بدانند چون ما یک استان مرزی هستیم پس باید بیشتر به فرهنگ استان ما اهمیت بدهند چون گردشگرها اول از استانهای مرزی عبور میکنند و بعد به شهر دلخواه خود سفر میکنند در واقع کشورها با مرزهایشان شناخته میشود کاش به جای مجوز دادن به رپرها کمی به استان آذربایجانغربی که واقعا غریب واقع شده اهمیت میدادید.
ارومیه ی با اصالت و موسیقی با فرهنگش با این همه بیتوجهی چه آینده ای در پیش خواهد داشت.
موسیقی شهرمان اگر درست پرورانده شود میشود این موسیقی را به عرصه دید عموم حتی گردشگر ها گذاشت، و شاید با این روش بتوان گردشگر داخلی و خارجی جذب کرد.
نکته این جاست وقتی نوحههای محرم آذری را کسی میشنود به شدت نسبت به آن ابراز علاقه می کند اگر نگاه درستی در این رابطه اتخاذ شود شاید عاشیقهای ما هم بتوانند در دل مردم جا باز کنند.
یادمان نرود که آذر بایجان مهد شاعران و هنرمندان است و اشعار بامعنی و آهنگین بسیاری دارد پس همه این اشعار می توانند با یک خوانند خوب خوانده شود، در یکی از شهرهای کشور آلمان که بعد از جنگهای جهانی خسارت بسیاری دیده بود مردم آن شروع به بازسازی شهرشان کردند حال آن شهر پیشرفتهترین شهر دنیا شده پس یک نتیجه مهم از این داستان میگیریم که مردم آن شهر خودشان تلاش کردند و منتظر کمکهای دیگران نمادند چون آنها خودسازی را بلد بودند هم استانیهای مهربانم به خصوص ارومیهای های عزیز یادمان باشد تا خودمان نخواهیم هیچ اتفاق و پیشرفتی برای ما رخ نخواهد داد.
پس باید خودمان تلاش کنیم اما این دلیل نمیشود، که برای برخی از مسئولان مانند آقای استاندار که حتی وقت پاسخ دادن به سوالات خبرنگاران را ندارند از آنها سلب مسئولیت شود پس بیایید از همین امروز شروع کنیم تا ارومیه بافرهنگمان را توسعه دهیم .
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۵:۱۷ ق.ظ