اختصاصي آرازآذربايجان //

اردیبهشت و این همه برف!

اردیبهشت و این همه برف!

وحید حاج سعیدی
آدم وقتی جزئیات بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۸ و به نوعی عنایت دولت فخیمه را نسبت به فرهنگیان و دانش آموزان می بیند دلش می خواهد به قول نقی معمولی زوزه بکشد و از شغف زمین را گاز بگیرد و به قول شاعر اردیبشهت و این همه برف!
به هر حال تصویب دو هزار میلیارد تومان برای طرح رتبه بندی فرهنگیان که سال_هاست فرهنگیان را به آن مشغول کرده اند و تا صحبت از ارتقاء معیشت فرهنگیان می شود زونکنش را از کشوی وزیر بیرون می آورند و گرد و خاکش را می گیرند، خودش گام مثبتی محسوب می شود.
فقط قبلاً موقع اجرا که فرا می رسید ، یک نفر از کله اش را پنجره حسابداری وزارتخانه بیرون می آورد که بودجه ای برای طرح در نظر گرفته نشده است!
البته امسال داستان فرق می کند و دوستان ۲۰۰۰ میلیارد تومان برای رتبه بندی در نظر گرفته اند و حتی قول داده اند با این پول حوادثی مثل غرب تهران تکرار نشوند!
علی ای حال از آنجایی چاه ویل مشکلات آموزش و پرورش با این مبالغ قابل پر شدن نیست و وجود ۴۵ هزار مدرسه با کمتر از ۴۰ دانش آموز، به صرفه نبودن آموزش با حقوق میانگین دو میلیون و ششصد هزار تومان برای دولت، مدارس غیر استاندارد و فرسوده، نبود سیستم گرمایشی و سرمایشی و … کار را برای اداره این سیستم دشوار کرده است، چند پیشنهاد سوفسطایی و راهبردی برای این وزارتخانه عریض و طویل افاضه می کنیم علی برکه الله… مگر ما از گاج و قلم چی چه چیزی کم داریم که نتوانیم دلسوز نظام آموزشی باشیم!
الف) زوج و فرد کردن: در جریان هستید که در حدود ۷۰ درصد مدارس مملکت استیجاری، درب و داغون، فاقد استانداردهای اولیه و … هستند.
پیشنهاد می شود مدارس را زوج و فرد برگزار کنیم.
یعنی روزهای زوج پسران و روزهای فرد دختران به مدرسه بروند. اگر ساعت مدرسه را نیز به ۸ ساعت افزایش بدهیم می شود هفته ای ۲۴ ساعت که فقط ۶ ساعت از ساعت فعلی کم دارد که به مزایای بی شمار آن می_ارزد!
تحصیل در مدارس استاندارد، شیر مدارس ، کاهش ترافیک، صرفه جویی در حامل های انرژی و سوخت، عدم تکرار حوادث آتش سوزی یا چپ شدن دیوار و … مابقی آموزش را هم در این سه روز می توان گردن رسانه ملی انداخت که دلش غنج می ورد برای این مدل آموزش های پایه ای و همواره پایه است!
ب) واگذاری آموزش و پرورش به گاج و قلم چی: دغدغه برخی موسسات آموزشی و حساسیت آنها حتی مشق بچه ها قابل ستایش ( نرگس ، کیمیا، اوکنیو) است .
فلذا پیشنهاد می شود کل آموزش وپرورش را به صورت یکجا و فله ای در اختیار این دو موسسه قرار بدهیم.
چطور خودروسازی را در اختیار سایپا و ایران خودرو قرار دادیم و همه چیز به خیر و خوشی روی غلتک افتاده است.
این بار هم بهتر است از صفر تا صد آموزش را به این دو موسسه واگذار کنیم و فرش انداز با دیلم تحویل بگیریم!
تغییر ساختار حقوق: خدا همه رفتگان شما بیامرزد، خدا بیامرز پدر عمو سیفی (سرایدار مفخم مدرسه ما) ، مرده شور بود. اما انصاف را رعایت می کرد.
مثلاً اگر مرده ها نوزاد یا جمع و جور بودند، آنها را عددی می شست.
اگر مرده چاق بود، کیلویی حساب می کرد و اگر مرده دراز بود، متری دستمزد می_گرفت!
اما متاسفانه در آموزش و پرورش این طور نیست و حقوق معلمی که در روستا به دو دانش دانش آموز درس می دهد با حقوق معلمی که در شهر به ۳۸ دانش آموز درس می_دهد برابر است!
فلذا توصیه می شود حقوق معلمان نیز با توجه به تعداد دانش آموزان متغیر باشد و به قولی هر که شاگردش بیش ، حقوق و مزایایش بیشتر!

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


3 × چهار =