ادبیات چگونه می تواند باعث تثبیت هویت وشخصیت شود

ادبیات چگونه می تواند باعث تثبیت هویت وشخصیت شود

گروه فرهنگی:بحث کتاب کودک و نوجوان، مسئله ای نیست که بتوان آن را ساده گرفت و از آن گذشت. ادبیات کودک، پایه و ستونی برای ادبیات بزرگسال ایران است. بهتر است با همت و دقت همگانی هر چه بیشتر در محکم کردن ستون_های ادبی کشور کوشا باشیم.
در آغاز باید دید که ادبیات کودکان چیست؟ به تعبیری می توان گفت ادبیات کودکان متون نو و تازه ای هستند که دربردارنده درون و محتوای راستین واژه ها برای کودکانند. واژگانی که به منظور تربیت فردی و اجتماعی آنان به گونه ای زیبا و هنری بیان می شوند و افزون بر این، به رشد علمی و فکری و گسترش واژگان و نیز تخیل کودکان کمک می کنند. چنین کاری با گزینش واژگانی که متناسب سن کودک و توان درک و دریافت وی باشد، البته با بهره وری از شیوه ای زیبا مناسب و رغبت انگیز به فرجام می رسد.
نکته دیگر آن که ادبیات کودکان چگونه می_تواند شخصیت آنان را شکل داده یا تثبیت کند؟ پاسخ این پرسش آن است که این مهم به گونه ای درونی و درمیان لایه های مسائل تربیتی اخلاقی، علمی، فردی و اجتماعی و به شکل زیبایی که عرضه می شود، پدیدار می گردد. این موارد را به گونه ای فهرست وار چگونه می توان برشمرد:امکان رسیدن به جامعه ای سالم از طریق تربیت صحیح کودکان- رشد ذوق ادبی، هنری و زیبایی شناسی آنان- رشد حس و نیروی نقادی کودکان- جایگزین سازی واژه های درست و تقویت و ماندگارسازی گنجینه واژگان بچه ها- آموزش شیوه های درست سخن گفتن- آگاهی دادن به کودکان نسبت به مسائل پیرامون خودشان- توانمندسازی آنان برای دسته بندی دانش های مربوط به تاریخ، جغرافیا و به طور کلی علوم گوناگون و به تعبیری ارائه دانش ها به گونه_ای شایسته به آنها- شناساندن شخصیت های برجسته ای که می توانند الگوهایی برای کودکان به شمار روند- ارائه نمونه هایی از درست اندیشی در لابه لای مطالب مربوط به شخصیتهای داستانی یا نمایش نامه ای – تقویت نیروی ابداع و نوآوری در کودکان- آماده سازی بچه ها برای نشان دادن تعهد در دنیای آینده، ازطریق شکل گیری وجودی انسانی فعال، اندیشمند و نوآور در عرصه های گوناگون زندگی- کاشتن نهال رفتارسالم و تشکیل عادت های درست اجتماعی- رشد توانایی شناخت کودک از پیرامون خویش در لابه لای پرورش قدرت دید دقیق- تقویت توانایی سخن گفتن، نوشتن و حفظ کردن مطالب- توجه دادن کودکان به انجام کارهای نیک و اعتلا بخشیدن به جایگاه آنان- تکیه بر ادبیات به عنوان ابزاری مهم در بهبودبخشیدن به برخی از نابسامانی های روانی هم چون خجالت یا دشمنی ورزیدن بیهوده و بی سبب- آموزش کودکان در زمینه چگونگی به کارگیری درست واژگان در گفتار و نوشتار- رشد نیروی تخیل وتقویت توان یادآوری کودکان- تثبیت اندیشه ها و اعمال دینی خالص و سالم- کمک به ایجاد و تثبیت جهت گیری های درست کودکان در زمینه های گوناگون- مددرسانی به شکل گیری عادات صحیح مطالعه- مشارکت در پرورش و رشد عقلی، روانی و اجتماعی کودکان- آماده سازی بچه ها برای برخورداری از استقلال شخصیت و پذیرش مسئولیت های گوناگون اجتماعی- ایجاد روح همکاری، همبستگی و هماهنگی و تقویت روحیه دوست یابی و ابراز علاقه به میهن و رشد انسان هایی برجسته و ممتاز- کمک به دوری از پلیدی ها و هواهای نفسانی و ایجاد لذت و آرامش روانی در کودکان- پرورش توانایی منطقی اندیشیدن و پی بردن به نتایج اندیشه ها و کردارها- پیشبرد اهداف و ایجاد نظم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دینی با دنیای تازه ای که از کودکی آغاز می شود- کسب آگاهی از فلسفه ها و نظام هایی که قادرند دنیا را تغییر داده و بهبود بخشند…
از نظر محتوایی قصه باید به کودکان در زمینه پاسخ یابی نسبت به پرسش هایی که دارد، شامل آگاهی های گوناگون، تفسیر مسایل طبیعی به گونه ای درست و علمی و دیگر پرسش های آنان، کمک کند.
هم چنین قصه باید تخیل کودکان را تقویت کرده و آنان را در فهم مسایل یاری برساند. قصه عموماً باید پایان خوشی داشته باشد، نسبت به زمان و مکانی که قصه در آن اتفاق می افتد ساکنان آن منطقه، فرهنگ، آداب و رسوم آنان آگاهی های مطلوبی در اختیار کودکان قرار دهد.
موضوع قصه نیز باید به گونه ای باشد که ضمن وجود پیوستگی های لازم میان عناصر داستانی ویژگی های فرعی قصه، فکر اصلی و هدف اساسی آن را تحت الشعاع قرار ندهد. هم چنان که قصه نباید به مبالغه بیش از حد در زمینه دشواریها اندوه شدید و بیش از اندازه بپردازد.
گستردگی قصه و محتوای آن نباید فراتر از درک و دریافت عقلی کودکان باشد. بدیهی است هرگاه در قصه ای در این زمینه ها، نکته ومطلب یا فرجام نامناسبی وجود داشته باشد، والدین یا مربیان می توانند به تغییر آن مبادرت ورزند یا از کودکان بخواهند که خودشان آن بخش ها یا پایان قصه را بسازند و تصویر کنند.هم چنین محتوای قصه باید در بردارنده مسایل مورد توجه و علاقه کودکان و مبتنی بر تجربه های روزانه آنان باشد. به همین گونه محتوای قصه نباید آموزه های اسلامی را نفی کند و سرانجام محتوای یک قصه مناسب برای کودکان باید چنان باشد که آنان را به پرسش و بحث و کنجکاوی و اندیشه وادارد و تنها به شکل یک خطابه و سخن رانی ارائه نشود.
بعضی از نویسندگان کتاب های کودک و نوجوان به جای سادگی به سطحی نگری روی آورده اند و این موضوع موجب نگرانی است در چند سال اخیر، تبلیغات بسیاری برای بالا بردن میزان مطالعه خانواده ها انجام شده و خوشبختانه با مسجل شدن ارزش کتاب و مطالعه برای خانواده ها، والدین حتی اگر خود علاقه ای به مطالعه ندارند، فرزندان خود را علاقه مند به این محصول فرهنگی می کنند. از این رو شاید کتاب کودک و نوجوان بیشتر از هر کتابی در هر رده سنی در سبد خرید خانواده ها قرار گرفته است. اما متأسفانه در این میان عده ای تنها به بعد سودآوری این محصول فرهنگی توجه کرده و با انتشار کتاب های نازل از توجه مردم به خرید کتاب برای کودکانشان سوء استفاده می کنند. کتاب هایی با موضوعاتی پیش پا افتاده، سطح پایین با کلمات و عبارات نادرست که به ذهن و روان کودک آسیب می رسانند. هر چند عده ای مخالف آموزش در ادبیات هستند اما کودکان نیاز به آموزش دارند و این آموزش باید در جای جای زندگی آن ها گنجانده شود که بی شک مطالعه از مهم ترین بخش های زندگی یک کودک است.
حتی قصه های عامیانه ایرانی هم در این آشفته بازار انتشار و سودآوری از کتاب های کودک بی نصیب نبوده اند. قصه هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه فرهنگ ایرانی را نشانه گرفته اند. خاله سوسکه_ای که در عصر اینترنت و بی شوهری! زندگی می کند از آن جمله است.
محمد میرکیانی نویسنده کودک در این باره می_گوید: »اینکه عده ای که با ادبیات آشنا نیستند و برای جاذبه و ایجاد کشش در داستان به سمت فضاهایی می روند که اصلا مناسب گروه سنی کودک و نوجوان نیست، باعث نگرانی است. بدگویی، زشت گویی و ناپسندگویی جایی در ادبیات کودک ندارد حتی اگر به بهانه شخصیت پردازی برای کودکان یا شناخت جایگاه یک کاراکتر در رمان باشد و به همین علت است که نوشتن برای کودک و نوجوان کار دشواری است چرا که شما باید تمام ابعاد و ویژگی های موجود روحی روانی کودک و نوجوان را در نظر بگیرید. مطلب ساده به معنی مطلب سطحی و آسیب رسان نیست. یک مطلب ممکن است در عین سادگی عمیق و پربار باشد. بعضی در نگارش برای کودکان و نوجوانان به جای سادگی رو به سطحی نگری آورده اند و این آسیب می رساند.«
در این مشکل فرهنگی به وجود آمده نمی توان یک عامل را مقصر دانست. خانواده، نویسندگان و ناشران کودک و هیأت نظارت بر کتاب کودک همگی در به وجود آمدن این معضل نقش دارند.
خانواده ها باید در هنگام خرید یک کتاب دقت بسیاری داشته باشند و کتابی را به صرف داشتن ظاهر و یا عنوان جذاب خریداری نکنند. همان طور که کتاب های خوب بزرگسال را با شناخت تهیه می کنیم، باید این حساسیت در خرید کتاب کودک و نوجوان نیز وجود داشته باشد.
میرکیانی خانواده را مهم ترین عامل در گسترش تعداد کتاب های ضعیف می داند و می_گوید: »خانواده نباید هر اثری که شکل و عنوان کودک و نوجوان داشت را تهیه کنند. بلکه باید نویسنده و ناشر را بشناسند و این کار با جستجو در اینترنت به راحتی امکان پذیر است. باید قبل از خرید کتاب درباره نویسنده تحقیق کنند که آیا او ادبیات کودک را می شناسد و با حوزه کاری خود آشناست؟ همان طور که حاضر نیستیم فرزندمان را هر رستورانی ببریم، هر چند اگر کیفیت یک وعده غذا خوب نباشد تأثیرش همان روز است هر کتابی را هم نباید در دسترس کودکمان قرار دهیم. کتاب محصول فرهنگی و غذای روح است. اگر روح فرزند آسیب ببیند در بزرگسالی چطور این مشکل را درمان کنیم؟«

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۵:۲۵ ق.ظ

دیدگاه


8 − = هفت