ادبیات در تاریخ فرهنگی ارومیه

ادبیات در تاریخ فرهنگی ارومیه

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: نویسنده این نوشتار پیش از این نیز در موضوع ادبیات و تاریخ ادبیات و¬هنر استان و کلانشهرارومیه مطالبی چند با عنواین هویت ادبیات¬داستانی استان، تاریخ ادبیات اذربایجان و …. به قلم سپرده است. نوشتار زیر تکمله مطالب یاده شده است.
بررسی تاریخ ادبیات استان آذربایجان¬غربی و شهرارومیه دقیقا ًمتاثر از وضعیت و شرایط کلی تاریخ و ادبیات این منطقه است.به نحوی که می¬توان درعرصه تاریخ از مرز صفویه تا کنون این مسیر را ردیابی کرد. تا قبل از این تاریخ نیز ردپایی از عرفا و مشایخ طریقت و … در این دیار نمایان است. متاسفانه در خصوص ارومیه بیشتر می¬توان به دوران متاخرتر اشاره کرد و از قدما در شعر و ادبیات سندی معتبر در دست نیست. چنانکه می¬توان از صفی¬الدین اروموی که سر آمد موسیقدانان در ادوار مختلف تاریخی بوده است و یا از حسام¬الدین چلبی ارومی مرید والای مولانا جلال¬الدین محمد بلخی یعنی مولوی بزرگ نام برد که در عرفان نام آشنا ترین ِارومیه است که بعد از مراد خود به جانشینی او، و نخستین خلیفه طریقت مولویه بغداد شدن، یاد کرد.
تنها موردی که به قطعیت می¬توان از احوال او صحبت به میان آورد، طرزی افشارارموی است که هم به زبان ترکی و هم به زبان فارسی شعر می¬سروده و به عصر صفویه می¬زیسته است.
با این وصف بررسی ادبیات و شعر ارومیه بیشتردرعصرحاضر قابل طرح است و شاید بتوان از ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال به این سو را مبدا اصلی عمده فعالیت¬ها وحضور در عرصه ادب وشعردراین شهر به حساب آورد. بزرگترین وموثرترین شعرا و سخنوران ارومی بینابین در حدود همین سال¬ها تا عصر حاضر زیسته¬اند و یا حضور دارند.
با این حال از کسانی نظیر پیرقلی بیگ¬افشار ،محمدحسین افشارارموی، امیرخان بیک، افشار لطفی¬بیک و … با ارجاعات مختلف تاریخی سخن به میان می¬آید و اطلاع دقیقی از احوال اینان به دست داده نمی¬شود و ردی معتبر به جا نیست.
انقلاب مشروطیت و ورود و تأثیر¬پذیری از رویه ادبی هم زبانان معاصر درشهرها و کشورهای همجوار و هم چنین تغییرو تحول در عرصه ادبیات و شعر و نوزایی عصر مشروطیت و دست¬یابی به فنون جدید و امکانات جدید از چاپ و نشرمطبوعات و … بر ادبیات و شعر ارومیه نیز تأثیرگذار بوده است. اما چهره واقعی ادبیات و شعر ارومیه در بعد از انقلاب نمایان شد و از دهه ۶۰ و۷۰ به این سو گسترش این رویه ادامه داشته است.از نمایندگان واقعی شهر ارومیه در عصر حاضر و امروزه ادبیات و شعر آن می¬توان به محمود صادقپور، مظفر خداوندگار حیدرعلی آران، حمید واحدی، بهرام اسدی مصطفی قلی¬زاده علیار،عباس بزرگ امین، محمد رضا جراحی ،سعید سلیمان¬پورارموی، وحید طلعت، محمد صبحدل، امین گنج¬پرور و… را اشاره کرد. میر حبیب زمانی و والی گوزتن و.. نیز از شاعران و ادیبان مقیم خارج از کشور شهر ارومیه به شمار می آیند.
لازم به ذکر است که مؤلف این نوشتار درپی تحقیق در موضوع تاریخ ادبیات آذربایجان از آثار و منابع موجود نظیر تذکره شبگرد که تحت نام خود تمامی هنرمندان استان را در زمینه¬های شعر خطاطی وخوشنویسی، موسیقی وعرفان تا حد امکان شامل می¬شود و یادیگر مجموعه های و معرفی مشاهیر استان و ارومیه و نیز از منابع کلی و پراکنده¬ی دیگر نظیر کتاب از صبا تا نیما و کتاب سخنوران چند زبانه ایران استفاده کرده است که متؤسفانه درشناسایی رویه شعر وادب ارومیه و استان آذربایجان غربی از لحاظ تاریخی و تشریح روش کار و فکر صاحبان اثر در این حوزه مثمر ثمر واقع نشد و نگارنده به قصد واقعی خود نایل نیامد. تحقیقات و کاوشهای شخصی نیز راه گشا نبود.
در شکل کلی در چهار سوی استان آذربایجان ¬ربی مناطق دیگر به نسبت ارومیه از لحاظ کیفی و اثر گذار، سهمی بیشتر در تاریخ ادبیات ایران و آذربایجان داشته اند. خوی: دکتر عباس زریاب خویی ، دکتر محمد امین ریاحی خویی، سید منصور دیبا و صدها نمونه دیگر….
میاندوآب:دکتر بهروز ثروتیان، یدا…. مفتون امینی و….مهاباد:محمد قاضی و…
اشنویه: سید تاج الدین اشنویی ،شیخ احمد اشنویی ،شیخ صدر الدین محمد اشنویی وشیخ تاج الدین محمود اشهنی(اشنویی- که با شیخ شهاب الدین سهرودی زنجانی “شیخ شهید – شیخ اشراق” مجالست داشته است) و…با این اوصاف که در نوشتار حاضر آمده است باید اذعان کرد که در شناخت¬شناسی و تاریخ شناسی ادبیات و شعر ارومیه و حتی دیگر زمینه¬های معاصر و متأخر آن اقدامی درخور و مؤثر تا کنون انجام نشده است.
گرچه مطالعات و تحقیقات درخوری در گستره آذربایجان در پهنای کشور ایران در آذربایجان شرقی و غربی و دیگر نقاط ترکی وآذری نشین ایران از زنجان تا اردبیل تحت نام کتاب و رساله و تذکره و.. در مجلدات مختلف انجام شده¬است ، ولی با این همه از ارومیه در این بین خبرواثری نبوده و یا لااقل نویسنده این سطور موفق به یافتن آثاری از این دست نشده است. گوییا دست تاریخ نیز در ایجاد گمنامی ادبی و فرهنگی ارومیه در گستره خود بی¬نقش نبوده و وضعیت جنگ و گریز تاریخی ومحل عبور مرور بودن این شهر وهمچنین ظن ویرانی این شهر و ساخت مجدد آن با تغییر مکان جغرافیایی در تشکیل نشدن هسته یا مکتب ادبی عرفانی و …. در آن مؤثر بوده¬است.
به گواه تاریخ و هجرت کسانی نظیر حسام¬الدین چلبی ارموی از آن به تبریز و وجود محلی به نام او یعنی محله چلبی در این شهر وسپس پیشامد آشنایی با مولانا شمس¬تبریزی ومولاناجلال¬الدین ¬بلخی و سیر تاریخی ماجرا این احتمال که ارومیه زیر سایه و نام شهر تبریز به عنوان قطب ادب و علوم و هنر و معماری و… درزمان¬های مختلف، قرار داشته است و در زیرسنگینی این سایه دچار عدم زایش ادبی و فرهنگی شده است، قوی می¬نماید.
این ویژ¬گی شهرارومیه متأسفانه در حال حاضر نیز در زمینه¬های مختلف معاصر از تئاتر تا سینما و از نقاشی تا موسیقی و…. دست از دامان این شهر خشک نماد (نمادش را دریاچه¬اش می¬دانند) برنداشته است.
نکته آخر اینکه انجام یک تحقیق مفصل تاریخی و علمی در خصوص فرهنگ و ادب شهر ارومیه لازم و ضروری می نماید. در این راستا تألیف کتب و یا طراحی نرم افزارهای مرتبط در امر شناخت و اطلاع رسانی از ابعاد مختلف هنر و ادب این شهر بسیار حائز اهمییت است.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۰ ق.ظ

۱ نظر

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 
  1. 0

    درباره زبان باستانی ارومیه اطلاعیی است ؟

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 

دیدگاه


+ 4 = پنج