اثر منفی لغو تحریمهای اقتصادی براقتصاد ایران
گروه تحلیل:اگر مشکلات ساختاری اقتصاد کشور برطرف نشوند، با برداشته شدن تحریمها، آن مشکلات ساختاری فراموش میشوند و اقتصاد ایران با همان وضعیت ناکارآمدی که در همهی این سالها داشته است، ادامه خواهد داد.
آیا تحریمهای خارجی بر اقتصاد ایران فقط زیان و خسارت تحمیل کرد؟ این سؤالی است که این روزها بعد از گذشت ۵ سال از اعمال فشارهای اقتصادی خارجی برخی از کارشناسان بهگونهای دیگر به آن پاسخ میدهند. واقعیت این است که طبق شواهد آماری و میدانی در واقع تحریمها برای ایران اثر مثبتی هم داشته است که این اثر مثبت اتفاقاً قابلتوجه بوده است. برای مثال فرض کنید وقتی شلنگ گاز را به لولهی گاز متصل میکنید، برای تست نشتی آن از کف استفاده میکنید. اگر در این کف حبابهایی ایجاد شود، معلوم است که نشتی دارد.
امروز و در وضعیت موجود، تحریمها برای اقتصاد ایران مثل آن کف برای لولهی گاز عمل کرده است؛ یعنی اکنون که تحریم هستیم، متوجه شدهایم که اقتصاد کشور سوراخها و نشتیهایی دارد که بعضاً جدی نیز هستند. دلیل اینکه قبل از تحریمها متوجه نشتیها یا ضعف اقتصاد کشور نشده بودیم این است که با دلارهای هنگفتی که از محل فروش نفت به دست میآمد و بودجهی سنگین دولت، این سوراخها پوشانده میشدند و مشخص نبودند.
در شرایط تحریمهای اقتصادی متوجه شدیم که اقتصاد کشور از نظر ساختاری مشکل جدی دارد. در واقع این تحریمها چنین مسائل و مشکلاتی را به ما نشان داد. حالا عدهای میگویند که برای حل مسائل اقتصادی باید تحریمها را برطرف کنیم. به نظر میرسد، قبل از بستن نشتیها و سوراخهای اقتصاد بهدنبال برداشتن تحریمها بودن دقیقاً مثل این است که قبل از برطرف کردن نشتی گاز بهدنبال پاک کردن کف از روی شلنگ باشیم. درحالحاضر، این کف به ما نشان میدهد که نشتی وجود دارد. لذا بهطورقطع اولویت اول در اقتصاد ایران برداشتن تحریمها نیست، بلکه اولویت اول اصلاح ساختار اقتصاد و در واقع بستن سوراخها و نشتیهای آن است
اگر مشکلات ساختاری اقتصاد کشور برطرف نشوند، با برداشته شدن تحریمها آن مشکلات ساختاری فراموش میشوند و اقتصاد ایران با همان وضعیت ناکارآمدی که در همهی این سالها داشته است، ادامه خواهد داد. بنده به چند اتفاقی که بعد از برداشتن تحریمها ممکن است در وضعیت کنونی اقتصادی کشور بیفتد اشاره میکنم. در وضعیت کنونی اقتصاد در کشور که بعداً دربارهی چگونگی وضعیت آن بحث میشود، برداشتن تحریمها چند اثر قطعی خواهد داشت. یکی افزایش صادرات نفت خام است که امروز به دلیل تحریمها محدود شده و تقریباً به یکمیلیون بشکه در روز رسیده است. بعضی از مسئولان صنعت نفت در تلاش هستند که این مقدار را به پنج میلیون بشکه در روز برسانند.
درحالیکه یکی از افتخارات اقتصاد ایران این است که فروش نفت خام را که در سال ۵۶ حدود شش میلیون بشکه در روز بوده است به جایی رسانده است که با فروش یکمیلیون بشکه نفت خام در روز نیز این اقتصاد اداره میشود.
بااینکه افزایش صادرات نفت خام در کل به ضرر اقتصاد ایران بوده است اما متأسفانه بسیاری از مسئولان و مشخصاً وزیر محترم نفت بر رساندن این عدد به پنج میلیون بشکه فروش نفت خام تأکید دارند و دلیل اینکه نمیتوانند این کار را بکنند وجود تحریمها میدانند. به نظر بنده، از این جهت تحریم بهعنوان عاملی مثبت عمل کرده است؛ زیرا فروش نفت خامِ بیشتر بههیچوجه به نفع اقتصاد ایران نیست.
آیا افزایش صادرات نفت یک دستاورد مثبت است؟ به نظر میرسد افزایش صادرات نفت خام در نتیجهی برداشتن تحریمها، اقدام و دستاورد مثبتی نیست. یکی از دلایلِ آن این است که نفت خامی که صادر میشود، سرمایهی کشور و ملت است که به ثمن بحث فروخته میشود.
به نظر میرسد از هر بشکه نفت خامی که میفروشیم در غرب هزار و سیصد دلار ارزشافزوده ایجاد میشود. درحالیکه نفت خام در شرایط فعلی پنجاه تا شصت دلار فروخته میشود. بنابراین در وضعیت فعلی فروش بیشتر نفت خام در واقع به معنی حراج کردن سرمایههای ملی است، بهتر است نفت خام را با تقویت تولید داخلی به محور توسعهی صنعتی کشور تبدیل کنیم و آن هزار و سیصد دلار ارزشافزودهای که غربیها از هر بشکه نفت به دست میآورند خود کسب کنیم. اینگونه علاوه بر اینکه رفاه بیشتری ایجاد میشود، اشتغال فوقالعادهای نیز حاصل خواهد شد. در نهایت نیز قدرت اقتصادی کشور در سطح بینالملل افزایش مییابد. اکنون در شرایط تحریم ده تا چهارده میلیارد دلار در سال واردات محصولات کشاورزی داریم. بعضی از مسئولان کشاورزی کشور میگویند بحث رسیدن به خودکفایی در زمینهی کشاورزی مزخرف است. تصور کنید که دولت با این دلارهایی که دارد میتواند واردات کشاورزی بیشتری داشته باشد. در نتیجه باید منتظر باشیم که واردات کشاورزی کشور از ده تا چهارده میلیارد دلار به بیست میلیارد دلار برسد. بهتبع آن مزارع کشور از رونق میافتد و بهرهوری کشاورزی در کشور پایین میآید. سطح زیر کشت کاهش پیدا میکند و بهرهوری آبی کاهش خواهد داشت.
به این علت که دلیلی برای تولید مواد کشاورزی دیده نمیشود؛ زیرا هرآنچه لازم است وارد میشود. طبیعتاً این روند باعث کاهش قیمت محصولات کشاورزی خواهد شد و سود کشاورز را کم خواهد کرد. بهتبع آن باید منتظر باشیم تا مقادیر زیادی از زمینهای کشاورزی کشور تعطیل شوند و دیگر در آنها کشتی انجام نشود. این اتفاقی است که درحالحاضر تا حدودی شاهد رخ دادن آن هستیم.
در حال حاضر از سیوهفت تا سیوهشت میلیون هکتار زمین قابلکشت در حدود پانزده میلیون آن با روشهای سنتی کشت میشود؛ یعنی درحالحاضر حدود بیستودو تا بیستوسه میلیون زمین قابلکشت کشور تعطیل است. در شرایط کنونی اقتصادی با بیشتر شدن واردات محصولات کشاورزی که در نتیجهی آزاد شدن دلارهای نفتی اتفاق افتاده است، باید منتظر ضعیفتر شدن بخش کشاورزی کشور و حتی شاید زمین خوردن آن باشیم.سومین تأثیری که برداشتن تحریمها در وضعیت فعلی اقتصاد ایران دارد، حضور بیشتر شرکتهای غربی در صنعت نفت و گاز کشور خواهد بود. حدود صد و شش الی صد و هفت سال است که ایران نفت خام استخراج میکند.. تقریباً در همهی ادوار شرکتهای غربی در ایران حضور داشتهاند و بهاصطلاح برای ایران و با ایران کار میکردهاند. حضور این شرکتهای غربی در دوران قبل از انقلاب بسیار جدیتر بوده است، اما در دوران بعد از انقلاب نیز کموبیش حضور اصلی در این صنعت متعلق به شرکتهای غربی بوده است.
حضور شرکتهای غربی باعث عقبافتادگی بسیار جدی در صنعت نفت ایران شده است که حتی امروز نیز احساس میشود. بااینکه سالهای مدیدی شرکتهای غربی در اقتصاد ایران حضور داشتهاند، هنوز کشوری که این همه سال نفت و گاز استخراج کرده است و دارندهی مجموع بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است، نمیتواند یک دکل حفاری بدون نقص تولید کند. به این دلیل که وقتی شرکتهای غربی در ایران حضور پیدا میکنند، اجازهی دست به سیاهوسفید زدن در صنعت نفت را به ایرانیان نمیدهند. این شرکتها خوشان چاه میزنند. خودشان استخراج میکنند. خودشان سکوی نفتی میزنند. از تجهیزات و تکنولوژی و هرچه لازم است، همراه خود میآورند. درحالیکه بحث انتقال تکنولوژی یا (Technology Transfer) در قراردادهای نفتی ایران با این شرکتهای غربی وجود داشته است. در واقع انتقال تکنولوژی جزء ثابت قراردادهاست، اما هرگز چنین چیزی اجرا نشده است.
جالب است بدانید که در مقاطعی در همین سالهای اخیر، قبل از شدت تحریمها و خروج شرکتهای غربی از ایران، همین شرکتهای غربی در سرزمین ما و برای چاههای نفتیما قطعات تولید میکردند، اما تابلو میزدند و حصار میکشیدند که «ورود ایرانی ممنوع». بنابراین مهمترین خسارت شرکتهای نفتی به ایران این است که باعث این شدند صنعت نفت ایران صنعتی پیشرفته نباشد. درحالیکه علم آن را داریم، دانشمندان و کارشناسان قوی نیز داریم که اگر به آنها اجازه داده شود خودشان صنعت نفت ایران را خودکفا میکنند.
مسئلهای که باعث ناراحتی بنده شده است این است که همین چند روز پیش چند شرکت نفتی آمریکایی به شرکت نفت ایران نامهای نوشته بودند با این مضمون که اگر تحریمها برداشته شود، برای سرمایهگذاری در ایران آماده هستند. دوستان وزارت نفت، ظاهراً یکی از معاونان، پاسخ داده بود که هیچ مانعی ندارد. شرایط رقابتی است. در واقع تولیدکنندهی داخلی قطعات نفت و تولیدکنندهی آمریکایی و غربی هرکدام قطعات بهتر و با قیمت کمتری ارائه دهد، از آن استفاده خواهیم کرد.
بنابراین امروز فضای رقابت بهگونهای ایجاد میشود که تولیدکنندهی داخلی با تولیدکنندهی آمریکایی رقابت کند. دستاوردهایی که در صنعت نفت ایران به دست آمده و بسیاری از قطعات پیشرفتهای که ساخته شده، در این چندسالهی تحریم بوده است. در این مدت، دستگاه هیپس ساخته شده است. دستگاه هیپس دستگاه فشارشکن سر چاهی است که بسیار دستگاه پیشرفتهای است. به دلیل تحریمها و اینکه فقط سه یا چهار کشور در دنیا تولیدکنندهی آن بودهاند، بچههای ایران آن را ساختهاند. همینطور میتوان به ساخت فلکهی بستن مخزن چاه نفت در عمق چند هزار متری و بعضی تجهیزات دیگر مانند لولههای دوجدارهای که داخل چاه نفت قرار میگیرد و علاوه بر تزریق گاز برای استخراج نفت و گاز نیز استفاده میشود، اشاره کرد.
تأثیر بعدی حاصل از برداشتن تحریمها، بیماری هلندی در اقتصاد ایران است. بیماری هلندی در بعضی کشورها اینگونه است که وقتی دلارهای نفتی مقدار قابلتوجهی افزایش پیدا میکند، قیمت زمین و مسکن در آن اقتصادها بالا میرود. علت نیز این است که کالاهای دیگر وارد میشوند، اما زمین و مسکن واردشدنی نیستند. در حقیقت زمین و مسکن داراییهای غیرمنقول و ثابتی هستند که در شرایطی که قیمت دلارهای نفتی در اقتصاد افزایش یابد، افزایش قیمت خواهند داشت.
بر اثر افزایش قیمت زمین و مسکن تورم القایی ایجاد خواهد شد. به این معنی که با گران شدن زمین و مسکن چیزهای دیگر نیز گران خواهند شد. بااینکه ربطی به یکدیگر ندارند اما به دلیل ناکارآمدی ساختار اقتصاد کشور این اتفاق خواهد افتاد.
بخش اعظمی از این ناکارآمدی در اقتصاد کشور به دلیل اشکالاتی است که در مدیریت اقتصادی وجود دارد. قبلاً نیز اینگونه بوده است. وقتی قیمت بنزین افزایش مییافت، قیمت گوجهفرنگی نیز افزایش پیدا میکرد. وقتی قیمت دلار افزایش داشت، کرایهی تاکسی نیز افزایش پیدا میکرد. به این تورم القایی میگویند. این تورم با مدیریتی مناسب کنترلشدنی است؛ زیرا توهمی است و واقعی نیست. متأسفانه وقتی مقامات پولی، بانک مرکزی و مقامات دولتی کشور به این موضوع توجه نمیکنند، این مدیریت نیز اتفاق نمیافتد. لذا وقتی قیمت یک کالا افزایش بیابد، قیمت بقیهی کالاها نیز افزایش مییابد.
در وضعیت فعلی و در الگوی مدیریت اقتصادی فعلی کشور قطعاً بیماری هلندی اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی با افزایش قیمت زمین و مسکن، قیمت بسیاری از کالای دیگر نیز افزایش خواهد داشت. در واقع بهجای اینکه شاهد شکستن تورم باشیم، تورم جدیدی اتفاق خواهد افتاد. مگر اینکه برآیند این تورم با افزایش شدیدتر واردات کالا جبران شود که در واقع این به معنای ذبح کردن تولید ملی خواهد بود.
آیا در صورت لغو تحریمها با افزایش تورم مواجه خواهیم بود؟ برداشتن کلی تحریمها اثری مثبت و منفی بر تورم خواهد داشت که درحالحاضر نمیتوان مشخص کرد برآیندها چه خواهد بود.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۴:۵۱ ق.ظ