آیا قطار آموزش و پرورش در ایستگاه تصمیمات توقف کرده است؟
گروه گزارش: آموزش و پرورش مسئله اصلی کشور است و هر قدر این قطار تعلیم و تربیت کندی حرکت داشته باشد مطمئناً رسیدن به سرمنزل مقصود در آموزش و پرورش سختتر و دشوارتر میشود.
شاید انجام تغییرات تأثیرگذار در بسیاری از سازمانها و نهادهای کشور کاری بدون حاشیه و برای رفع و رجوع امور باشد، اما انجام تغییرات گسترده و با حجم بالا در جایی که با معلمان و فرهنگیان سر و کار دارد قدری تأمل و تفکر بیشتر نیاز دارد.در سالهای گذشته به واسطه اینکه با تغییر مدیران عالی و میانی در آموزش و پرورش شاهد اتفاقات و تغییرات ضربدری بودیم، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش پا به عرصه وجودی نهاد تعلیم و تربیت گذاشت تا به نوعی با این تغییرات مقابله کند.شاید سند تحول آموزش و پرورش توانست جلوی برخی اتفاقات را با تغییرات مدیران بگیرد، اما این سند توان ایستادن در جلوی برخی دیگر تغییرات و اتفاقات را نداشت و ندارد؛ قدرت این سند که ابتدا مانند کوهی در آموزش و پرورش بود اما قوام آن تقویت چندانی نشده است.
*برخی چالشهای کنونی آموزش و پرورش
این روزها آموزش و پرورش با بلاتکلیفی برگزاری آزمون استخدامی مربیان پیشدبستانی، مشخص نبودن وضعیت کلی بیمه طلایی فرهنگیان با طرف جدید قرارداد، عدم روشن بودن وضعیت رتبهبندی معلمان، مشکلات بودجهای، کمبود نیروی انسانی در ابتدایی و بسیاری دیگر از مشکلات دست و پنجه نرم میکند که برخی به اعتبارات و برخی هم به تصمیمات دولتمردان و نمایندگان مردم در مجلس ارتباط دارد.
خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش در یکی دو ماه اخیر پیگیر موضوع زمان و چگونگی برگزاری آزمون استخدامی مربیان پیشدبستانی بودند که تاکنون خبر دقیقی از این موضوع مشخص و منتشر نشده است به جز اینکه در آینده این آزمون برگزاری میشود؛ اما یکی از نکات مهم این موضوعات این است که مسئولان آموزش و پرورش در جریان باشند که خبرنگاران برای پیگیری مطالبات مردم و پیگیری مشکلات آنها با مسئولان در ارتباط هستند و در این بین برای منافع شخصی پیگیر هیچ موضوعی نیستند.
*بروز شگفتزدگی در تعلیم و تربیت
آموزش و پرورش سازمان بزرگی است که هرگونه اعمال نظر و تصمیمات مختلف چه خوب و چه بد تأثیرات خاص خودش را دارد؛ یعنی هر خبری که از سوی مسئولان آموزش و پرورش منتشر می شود بازخوردهای مثبت و منفی بسیاری به لحاظ گستردگی دارد.اما به هر حال تمام تلاشها باید به سمتی باشد که تا آنجایی که امکان دارد استرس و نگرانی را از جامعه فرهیخته فرهنگیان بکاهد.
همانطور که از نام »فرهنگی« مشخص است، یک معلم و یک فرهنگی درک معناداری نسبت به مسائل پیرامون خود و آموزش و پرورش دارد لذا باید تصمیمات به گونهای باشد که هویت فرهنگیان خدشهدار نشود که مطمئناً تمام تلاش مسئولان رفع و رجوع مشکلات است و در آن شکلی نیست.
*تعدیل نیرو در شرایط اضطراری نیاز به نیرو
نخست، تعدیل نیرو از حدود یک میلیون نفر به ۸۰۰ هزار نفر در آموزش و پرورش است؛ این اتفاق یعنی بیش از ۲۰۰ هزار نفر باید از گردونه تعلیم و تربیت کشور خارج شوند که به تبع ساز و کار این کار به درستی در نظر گرفته شده است که وزیر آموزش و پرورش آن را مطرح کرده است.اما ناخودآگاه چند سوال پیرامون این موضوع به اذهان متبادر میشود که در شرایطی که این روزها وضعیت نیروی انسانی در ابتدایی حال خوبی ندارد و قصد دارند حتی از نیروهای بازنشسته برای سال تحصیلی جدید در ابتدایی استفاده کنند، آیا این کار میتواند مفید باشد؟
هماکنون با وجود حدود یک میلیون شاغل در آموزش و پرورش و با وجود ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموز با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که به ازای هر ۱۲ دانشآموز یک معلم یا فرهنگی هماکنون در کشور وجود دارد و با تعدیل نیرویی که وزیر آموزش و پرورش آن را مطرح کرده است به ازای هر ۱۵ دانشآموز یک معلم یا فرهنگی استفاده خواهد شد.
این سوال هم مطرح میشود که آیا این موضوع تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس که هماکنون آموزش و پرورش از آن رنج میبرد را مضاعف نمیکند و مشکلاتی بعدی را به همراه نخواهد داشت؟
*افزایش حقوق با مکانیزمی همراه با تعدیل
دومین خبر، افزایش ۲۵ درصدی حقوق معلمان با انجام این تعدیلات است؛ این موضوع نیز خودش خیلی حرفها برای گفتن دارد.
زمانی آموزش و پرورش اعلام کرد که به دنبال افزایش ۲۰ درصدی حقوق معلمان ابتدایی است هنوز خبری از این افزایش ۲۰ درصدی حقوق نشده است و از طرفی معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش هم فقط خبر از پیگیری این موضوع داده است.
اما آیا باید با تعدیل نیرو حقوق دیگر کارکنان آموزش و پرورش اضافه میشود؟ یعنی در شرایطی که در بسیاری از حوزهها مانند ابتدایی، پرورشی، ورزشی، بهداشت و مشاور با کمبود نیروی انسانی مواجه هستیم، این کار میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات آموزش و پرورش باشد؟
*بازنشستگی پیش از موعد ۳۰ هزار نفر و پاداش پایان خدمت!
سومین خبر، بازنشستگی پیش از موعد ۳۰ هزار نفر در آموزش و پرورش است؛ این نکته بسیار حائز اهمیت است.امیدواریم که وزیر آموزش و پرورش به موضوع پرداخت سنوات پاداش پایان خدمت این ۳۰ هزار فرهنگی فکر کرده باشد و بودجه این کار را پیشبینی کرده باشد زیرا آموزش و پرورش در سالهای اخیر همواره با عدم توانایی پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان مواجه بوده است. چرا فرهنگیان که یکی از زحمتکشترین اقشار این جامعه هستند باید پس از ۳۰ سال کار و فعالیت نتوانند در هنگام بازنشستگی حقوق حقه خود را دریافت کنند؟یک ضرب و جمع ساده یک رقم بسیار هنگفت از رقم پاداش پایان خدمت این ۳۰ هزار نفری که باید بازنشسته شوند حکایت دارد.در شرایطی که وزیر آموزش و پرورش بارها و بارها اعلام کرده که چیزی حدود ۹۸ درصد از بودجه این وزارتخانه به جاری و پرداخت حقوق کارکنان اختصاص مییابد و چیزی برای انجام دیگر کارها باقی نمیماند چطور و از چه منابعی قرار است پاداش پایان خدمت آن ۳۰ هزار نفر تهیه و تأمین شود؟
*نظرات معاون سابق وزارت آموزش و پرورش پیرامون بازنشستگی پیش از موعد ۳۰ هزار فرهنگی
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق متوسطه وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه نیروی مازاد در آموزش و پرورش پیچیدگی خاص خودش را دارد، اظهار داشت: اگر به گفته وزیر کنونی آموزش و پرورش ۳۰ هزار نفر بازنشسته پیش از موعد شوند، چه اهرم تشویقی برای آنها در اختیار داریم.
وی افزود: این موضوع بدون سنوات ارفاقی یعنی اینکه در بازنشستگی پیش از موعد اگر فردی با ۲۲ سال سابقه کار بازنشسته شود، دولت برای او در ماه ۲۲ روز حقوق پرداخت میکند که در گذشته اهرمی وجود داشت و اگر فردی ۲۵ سال سابقه داشت دولت هم ۵ سال اضافه میکرد و به او ۳۰ روز حقوق میداد؛ اما این انگیزه الان وجود ندارد.سحرخیز با بیان اینکه این ۳۰ هزار نفر را از کجا میخواهند بیاورند و بازنشسته کنند، خاطرنشان کرد: در زمان وزارت علیاحمدی در آموزش و پرورش ۵۰ هزار نفر بازنشسته پیش از موعد شدند؛ آن موقع ۵ سال سنوات ارفاقی به بازنشستگان داده شد و آنها با ۳۰ سال بازنشسته شدند که الان اینطور نیست.معاون سابق متوسطه وزارت آموزش و پرورش افزود: در زمانی که ما حضور داشتیم به تمام کشور فشار آوردیم تا بازنشسته پیش از موعد شوند و در نهایت ۵ یا ۶ هزار نفر شدند. البته از این طرح خانمها استقبال میکنند و آنهایی هم که نیروی کارآمد باشند میتوانند بیرون از آموزش و پرورش از این فرصت برای خود استفاده کنند و آنهایی هم که ناکارآمد هستند در آموزش و پرورش میمانند و بازنشسته نمیشوند.
وی با اشاره به طرح پیشنهادی وزیر آموزش و پرورش مبنی بر بازنشستگی پیش از موعد ۳۰ هزار نفر، گفت: با قیمتهای امروزی فکر نمیکنم پاداش پایان خدمت هر نفر از ۴۰ میلیون تومان کمتر باشد که اگر این رقم را ضرب در ۳۰ هزار نفر کنیم حدود یک هزار و دویست میلیارد تومان نیاز دارد که فکر میکنم این رقم تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان هم برسد که در این باره مکانیزم اجبار را هم نمیتوانیم بگذاریم.
*افزایش ساعت کار اجباری برای افزایش حقوق
خبر چهارم، افزایش ساعات کار معلمان از ۲۴ ساعت به ۳۰ ساعت و افزایش حقوق آنها به تناسب این افزایش ساعت است که در نوع خود جالب به نظر میرسد؛ شاید این خبر مورد استقبال برخی قرار گیرد و در نقطه مقابل مورد استقبال برخی دیگر قرار نگیرد.ممکن است برخی معلمان که به علت مشکلات معیشتی به شغل دوم میپردازند قدری دچار مشکل شوند که البته باید منتظر بود و دید که ساز و کار صحیح و دقیق آموزش و پرورش در این باره چه چیزی خواهد بود.اما به هر حال باید به توانایی و انگیزه معلمانی که قرار است ساعت کار آنها از ۲۴ ساعت به ۳۰ ساعت افزایش پیدا کند هم توجه کافی داشت.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۱ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۸:۴۸ ق.ظ