حرف معلم ار بود زمزمه محبتي

آنهایی که تخته سیاه را به تلویزیون آوردند

آنهایی که تخته سیاه را به تلویزیون آوردند

محمد جلیلوند
گروه فرهنگی: ویژگی مهم همه این برنامه ها این بود که تخته سیاه را به محیط تلویزیون آورده بودند.
مثلا راستگو توانست کلاس های معروفش را تشکیل دهد و مفاهیم دینی را به شکل ساده و در عین حال جذاب به مخاطبان کم سن و سال خویش عرضه کند.
او در این راه از بخشهایی همچون بازی با کلمات و راز دایرهها بهره گرفت و وجه سرگرم کننده برنامهاش را تقویت کرد. قصهگویی یکی از مهمترین نقاط قوت کار راستگو بود که با بیانی شیوا برای مخاطب کودک و نوجوان قصههایی را روایت میکرد که بسیاری از آنها نوشته خود او بود.
یکی از نکاتی که مخاطبان کمسن و سال آن سالها از شیوه اجرای راستگو به یاد دارند نوشتن با دو دست بود که در آن مهارت خاصی هم داشت و برای مخاطبانش بسیار عجیب و سوالبرانگیز بود.
به موازات آن در همان ایام محسن قرائتی، سلسله برنامه های درسهایی از قرآن را بنیان گذاشت که همچنان پس از گذشت بیش از سه دهه عصرهای پنجشنبه روی آنتن شبکه اول سیما میرود؛ برنامهای که طیف سنی بزرگسال را هدف قرار داد و در آن هنوز که هنوز است قرائتی همچون یک خطیب زبردست به مفاهیم دینی و اخلاقی می پردازد. او در این برنامه در برابر انبوهی از مخاطبان نشسته و اجرای مسلطی را ارائه میکرد؛ شیوه ای که تا هم اکنون نیز ادامه یافته است.
برای مثال می توان به حکایتهای طنزآمیز کوتاه وی در هر برنامه اشاره کرد که از جمله جذابیتهای برنامه درسهایی از قرآن برای مخاطب عام به شمار میرود.
زنده یادحسن نیرزاده نیز یکی دیگر از معلمهای بنام تلویزیونی است که در اوایل دهه۶۰ برنامه ای باعنوان بروبچههای پشت پنجره را روی آنتن شبکه اول سیما برد؛ کاری ساده که بازهم همچون دو برنامه قبلی در آن تخته سیاه نقش ویژهای داشت .
این معلم کهنهکار که کارش را از سال ۱۳۳۳آغاز کرده بود، با استفاده از روش تدریس باغچه‌بان به روش تدریس جدیدی برای یادگیری الفبای فارسی دست پیدا کرده بود و همان را در یک برنامه تلویزیونی اجرا میکرد که با استقبال خوب مخاطبان کودک و نوجوان مواجه شد.
در این میان آنچه که شیوه ابداعی نیرزاده راجذاب‌تر کرد، چهره خاص، صدای گرم و گیرای او بود که حتی مخاطب بزرگسال را نیز مجذوب خویش میساخت. پس از او کمتر معلمی با این چنین ویژگیای در قاب کوچک ظاهر شد.
در نیمه دوم دهه ۷۰ دکتر فردوس حاجیان که تالیفاتی هم در زمینه آموزش کودکان داشت، برنامهای تحت عنوان شهرک الفبا را روی آنتن برد.
او هم به نوعی تخته سیاه را به تلویزیون آورد.
شهرک الفبا برنامه ای برای آموزش الفبای فارسی به کودکان با استفاده از شعر،قصه،موسیقی و عروسک بود که به شکلی جذاب برای کودکان ساخته شده است. حاجیان در تولید این برنامه بخوبی از تخصص خود در حیطه نمایش بهره گرفت و مخاطب خردسال را از فضای سختگیرانه آموزشی خارج کرد و دنیایی از قصه و نمایش و … را پیش روی آنها قرار داد.
در این میان ایرانیان خارج از کشور بشدت از شهرک الفبا استقبال کرده و آن را برای یادگیری الفبای فارسی توسط فرزندان خردسالشان مناسب و مفید تشخیص دادند.
همچنین در دورهای کوتاه علیرضا خمسه نیز برنامه بشین، پاشو، بخند را با محوریت کودکان روی آنتن شبکه دو برد ولی آن گونه که باید مورد توجه قرار نگرفت.
او که لیسانس روان شناسی و دانش آموخته پانتومیم از فرانسه است، از هردوی این تخصص ها در تولید برنامه یادشده بهره گرفته و بزرگسالان را نیز به یادگیری بیشتر فراخواند. ریتم شاد برنامه همراه با اجرای راحت و گرم خمسه از نقاط قوت آن برنامه بود که هنوز برخی کودکان آن سالها کاملا به یاد دارند.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۵:۲۳ ق.ظ

دیدگاه


2 × شش =