آشیق محبوبترین هنرمند مردمی
میرهدایت حصاری
قسمت دوم
گروه فرهنگی:اشعار و ترانههای داستانهای آشیقی اکثرا یازده هجائی هستند که آنها را »قوشما« مینامند معمولا در قالب مسمطهای مربع و گاهی مخمس است و تعداد بندهای آنها ۳ یا ۵و یا ۷ تا است و یا هشت هجائی هستند که »گرایلی« نامیده میشوند که آن نیز مسمط مربع بوده و ۳ یا ۵ یا ۷ بندی هستند. انواع دیگری نیز از نظر قالب شعری و صنایع بدیعه و غیره وجود دارد مانند استادنامه, تجنیس و قفل بند و غیره که برای احتزاز از اطناب کلام از ذکر و شرح آنها میگذریم. آشیقها در همه مجالس شادی خصوصا عروسیها حضور دارند بدون وجود آنها شادی معنی و مفهومی پیدا نمیکند, یک آشیق در درجه اول شاعر است و شعر میسراید, آهنگساز است زیرا برای اشعاری که سروده است آهنگ میسازد, داستانگویی ماهر و بذلهگویی خوش بیان است.
اکتور و هنرپیشه است زیرا ژست و اداهای قهرمانان داستان را مجسم میکند و نوازنده و خواننده است که همراه با ساز سنتی خود آهنگهای دلنشین فولکلوری را میخواند, موسیقیشناسی است که با بیش از ۷۰ آهنگ آشیقی آشنایی دارد. بطور کلی جامع همه این هنرهاست. اغلب اشعاری که آشیقها با مردم عادی در روستاها میخوانند معمولا ساخته آشیقهای مشهور و اساتید این فن در گذشته میباشد که آهنگ نیز از خود آنها (سرایندگان) شعر) میباشد و بدین ترتیب آشیقهای ماهر و مشهور و آثار آنها برای همیشه جاودانه میمانند.
همه مردم آنها را یاد میگیرند و کسانی که دو دانگ صدا دارند در مجالس و محافلی که آشیق حضور ندارد یا در حضور آشیق همراه با نوای ساز او, آنها را میخوانند به همان دلیل آشیقهای ماهر گذشته هرگز فراموش نمیشوند و تعداد اینگونه آشیقهای معروف بسیار است و اینک به نام چند نفر از آنها اشاره میکنیم. آشیق قربانی (معاصر شاه اسماعیل) آشیق عباس توفارقانلی (توفارقان دهخوارقان, آذر شهر فعلی) معاصر شاه عباس ـ خسته قاسم اهل قریه تیکمه داش بستانآباد) ـ آشیق علسگر ـ آشیق واله ـ آشیق شمشیر و آشیق آلی (علی) که استاد بیش از صد آشیق معروف از آن جمله آشیق علسگر فوقالذکر بوده است! آشیقهای معاصر نیز بعضی در محل و بعضی در سطح ملی و برخی حتی بیشتر شهرت و محبوبیت دارند و برای اینکه حقی از کسی ضایع نشود از ذکر نام آنان خودداری میکنیم.
هنر آشیقی از طریق استاد شاگردی نسل به نسل منتقل میگردد, چاشنی اصلی داستانهای آشیقی همانا عشق است و قهرمانان داستان غالبا سمبل جامعه و فریادگر مبارزات و عصیان تودههای مردم بر علیه ظلم و ستم فئودالها و اربابان و سلاطین دولتمردان خودکامه هستند که مردانه بر علیه زورگوئیها و بیدادگریهای آنها برپا خواستهاند ولی همواره شیرینی تلاش آشیق در راه وصال به معشوقه است که در سرتاسر داستان سایه افکنده است.
آشیقها در گذشته در حضور جمع با هم مسابقه میدادهاند و اشعاری موسوم به »دئییشمه« (مناظره) بین آنها رد و بدل میشده است که اغلب متضمن معماهایی بوده که طرف دیگر باید آن را بگشاید و با همان شعر و قافیه جواب او را بدهد. کسی که در این مسابقه متوقف شود مجبور است که ساز خود را تسلیم آشیق دیگر کرده و دست از این هنر بردارد. از جمله اینها مناظرات بین خسته قاسم و لزگی احمد داغستانی میباشد که نشانگر نبوغ و ذکاء و وسعت معلومات و مهارت شاعری هر دو آشیق بوده است. در سالهای اخیر درباره آشیقها تذکرههایی نوشته و آثار آنها ضبط گردیده است. زیرا گفتیم یک آشیق شاعر نیز میباشد با این تفاوت که اگر اشعار شعرا خوشآیند طبقه خاصی باشد اشعار آشیقی به خاطر زیبائی و ظرافت و نازک اندیشیهایی که در آنها بکار رفته است خوشآیند همه میباشد. قهرمانان داستانهای آشیقی خود نیز عموما آشیق میباشند حتی اگر شاه اسماعیل با شاه عباس و یا هر کس دیگری باشد.
آنها شمشیر و ساز را با هم دارند. در جایی شمشیر بکار میبرند و در جایی نیز ساز را روی سینه گرفته به مناسبت حال اشعار نغزی میخوانند در حالی که منصفان اصلی این اشعار سازندگان و داستانها بهیچوجه شناخته نیستند, در بند آخر شعرها نیز نام قهرمان داستان مثلا کوراوغلی یا کرم و غیره بعنوان تخلص آورده میشود گویی که خود آنها سراینده این اشعار بودهاند ولی در اشعار مستقل دیگر تخلص خود آشیقهای سراینده شعر آورده میشود.
هنر آشیقی از تأثیر مذهب نیز بر کنار نیوده است و با آن در رابطه نزدیک میباشند فیالمثل تقریبا در همه داستانهای آشیقی قهرمان داستان, حضرت علی (ع) را در خواب میبیند و جامی را از دست او گرفته و مینوشد و حضرت تصویر معشوقه و مکان وی را به او نشان میدهد و از آن لحظه او خود را مکلف میبیند که هر کاری که دارد رها کرده و برای یافتن معشوقه راهی دیار او گردد. در عین حال همزمان با آن معشوقه نیز خواب مشابهی را میبیند و مهر عاشق را بدل میگیرد و بیصبرانه در انتظار آمدن او دقیقهشماری میکند. بدین ترتیب عشق در این داستانها جنبه تقدسی به خود میگیرد گاهی نیز که آشیق در راه وصال در مهلکه غیرقابل نجاتی گیر میکند حضرت علی(ع) بر وی ظاهر میشده و او را از آن ورطه هلاک نجات میدهد غالبا آشیقهای واقعی با عنوان »حق آشیقی« یعنی (عاشق حق) نامیده میشوند. در بین آشیقها کسانی نیز بودهاند که تحصیلات دینی داشته لقب ملایی گرفتهاند مانند »ملا جمعه« که از آشیقهای معروف میباشد و نیز خسته قاسم یکی از معروفترین چهرههای آشیقی مدتها در نجف اشرف مشعول تحصیل علوم دینیه بوده است. همانطور که اشاره شد هنر آشیقی در قدیم جنبه تقدسی داشته و آشیقها مورد احترام همه بودهند و کشیدن شمشیر بر آشیقی که ساز همراهش بوده حرام شمرده میشده است. در خاتمه این قسمت از بحث مربوط به آشیقها دو بند از شعر معروف آشیق علیعسگر را در صفات و مشخصاتی که یک عاشق باید داشته باشد, سروده نقل میکنیم: آشیق اولوب ترک وطن اولانین/ازل باشدان پر کمالی گرکدیر
اوتوروب, دورماقدا, ادبین بیله /معرفت علمینده, دولو گرکدیر
خالقا حقیقتدن مطلب قاندیرا /شیطانی اؤلدوره, نفسین یاندیرا
ائل ایچینده پاک اوتورا, پاک دورا/دالیسینجا خوش صدالی گرکدیر
هومانیستی (واقع گرایانه و انساندوستانه) بودن محتویات آنهاست که از خرافات و خیالبافیهای غیرملموس بدور بوده و از زندگی واقعی صحبت میکند و نامردمی و ستمگری را تقبیح و از مظلومان و زحمتکشان جامعه حمایت میکند.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۱ دی ۱۳۹۴ ساعت ۷:۴۴ ق.ظ