آشفته‌بازاری به نام کلیه‌فروشی

آشفته‌بازاری به نام کلیه‌فروشی

هانیه حقیقی
گروه اجتماعی: وجود آگهی‌هایی در سطح شهر که یک گروه خونی و یک شماره تلفن و مختصر اطلاعاتی از سن و اوضاع جسمانی فرد روی آن حک شده، سوژه نخ‌نمایی است که بارها و بارها درباره آن صحبت شده اما گویا تکرار این موضوع تنها باعث عادی شدن آن در نظر مردم جامعه و مسئولان مربوطه شده است. شیوع بالای بیماری‌های غیرواگیر همچون دیابت که منجر به تخریب کلیه و سایر اعضای بدن می‌شود، باعث شده تا آمار بیماران دیالیزی و نیازمند پیوند کلیه در کشور افزایش پیدا کند. بیمارانی که دچار تخریب کلیه می‌شوند، بدنشان همیشه به دیالیز جواب نمی‌دهد و می‌بایست پیوند شوند.
در چنین وضعیتی است که تقاضا برای دریافت کلیه بالا می‌رود و از سوی دیگر پیوند ناشی از مرگ مغزی در کشور به اندازه‌ای نیست که بتواند به تمامی درخواست‌ها پاسخ دهد. طبق ادعای مسئولان، اهدا و پیوند کلیه زیر نظر مستقیم انجمن حمایت از بیماران کلیوی انجام می‌‏گیرد اما به علت فراوانی متقاضیان دریافت کلیه که در کشور براساس آمارها به بیش از ۲۰ درصد می‌‏رسند، برخی ترجیح می‌‏دهند با خرید کلیه منتظر نوبت نمانند و از رنج دیالیز رها شوند این موضوع همان نقطه شروع گرمی بازار فروش کلیه در کشور است.
دلیل ورود خریداران کلیه به این بازار نامانوس کاملا معلوم است؛ انتظار طولانی در نوبت انجمن حمایت از بیماران کلیوی و رنج طولانی دیالیز و تبعات آن. در آن سوی این معامله هم مسئله‌ای به نام فقر وجود دارد که پای برخی را به بازار سیاه فروش اعضای بدن باز کرده است. کلیه‌فروشی جزو معضلات اجتماعی جدی است که سال‌ها قشر فقیر جامعه را وسوسه کرده تا برای جبران بخشی از هزینه‌های جاری زندگی، یکی از حیاتی‌ترین اعضای وجودشان را در بازار به فروش برسانند.
*آمار‌هایی مربوط به پیوند کلیه
بر اساس آمار، سالانه به طور متوسط دو هزار پیوند کلیه انجام می‌‌‌شود که ۲۰ درصد آن از افراد دچار مرگ مغزی تامین و بقیه پیوندها از طریق فروش کلیه انجام می‌شود. به طور دقیق‌تر، آمار رسمی نشان می‌دهد سالانه نزدیک به دو هزار و ۳۰۰ مورد پیوند کلیه انجام می‌شود که از این تعداد تنها ۵۹۵ مورد، از طریق بیماران مرگ مغزی انجام می‌شود. ۲۰ درصد از جمعیت یعنی ۱۵ میلیون نفر مبتلا به بیماری‌های کلیوی هستند که ۳۵ هزار نفر از آن‌ها ناچارند هفته‌ای دو تا سه بار دیالیز شوند. مشکل وقتی حادتر می‌‌‌شود که بدن فرد به دیالیز جواب ندهد و فرد نیازمند پیوند کلیه شود. همچنین، بر اساس نظر متخصصان حوزه رشد بیماری‌های کلیوی، ۱۵ تا ۲۰ درصد رشد را نسبت به سال‌های گذشته نشان می‌دهد و همین موضوع انگیزه اهداکنندگان و فروشندگان کلیه را که بر اساس اظهارات انجمن بیماران کلیوی اغلب افراد ۲۵ و ۲۶ ساله هستند مشخص می‌‌‌کند. در حال حاضر حدود ۲۵ هزار نفر در فهرست انتظار پیوند کشور قرار دارند که روزانه هفت تا ۱۰ نفر از آن‌ها جان خود را از دست می‌دهند.
*کلیه چقدر قیمت دارد؟
در حال حاضر یک کلیه با روش قانونی و از طریق مراجع ذی‌صلاح به قیمت حدود هفت میلیون تومان به فروش می‌رسد و یک بیمار که نیاز به پیوند کلیه دارد، با محاسبه سایر مخارج پیوند باید حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان هزینه درمان بپردازد؛ اما در بازار سیاه این عضو از بدن وضعیت به گونه دیگری است تا جایی که گاهی این عضو بدن تا ۸۰ میلیون تومان هم خرید و فروش شده است، بر اساس اظهارات یک دلال خرید و فروش کلیه گروه خونی O منفی به دلیل محدودیت پیوند از همه گروه‌های خونی گران‌تر است.
*دلالان فروش کلیه
بحث خرید و فروش کلیه تنها مختص به کشور ما نیست ولی نحوه برخورد در دیگر مناطق با ایران متفاوت است. در کشورهای دیگر جهان مثل چین، هند و برزیل فروش کلیه به صورت قانونی ممنوع است ولی در عوض بازار سیاه تجارت اعضا رونق دارد. نحوه کار دلالان فروش کلیه به این صورت است که آن‌ها در بیمارستان‌ها یا در اطراف انجمن حمایت از بیماران کلیوی بیماران یا نیازمندان را پیدا و آن‌ها را شناسایی می‌‌‌کنند. واسطه‌ها وقتی متوجه می‌‌‌شوند که فروشندگان کلیه نیاز مبرمی به پول دارند، از این نقطه‌ضعف استفاده می‌‌‌کنند و به هر شکلی که هست آن‌ها را راضی می‌‌‌کنند و با قیمت دو یا سه برابر بالاتر کلیه آن‌ها را به نیازمند واقعی آن می‌‌‌فروشند. اصلا مشخص نیست این واسطه‌ها کجا پیدا شده‌اند.
هر کسی یک شماره موبایل داشته باشد می‌‌‌تواند به طور ناشناس با فروشنده‌ها تماس بگیرد و با آنها وارد معامله شود و قابل پیگیری هم نباشد. مبالغی نجومی که گفته می‌شود بیشتر به جیب دلالان واریز می‌شود و فرد اهداکننده، تنها بخش اندکی از آن (بین‌۵ تا ۷ میلیون تومان) را دریافت می‌کند.
*انگیزه فروشندگان کلیه
یافتن فروشندگان کلیه کار دشواری نیست. کافی است به عنوان خریدار با یکی از شماره موبایل‌هایی که روی آگهی‌هاست تماس بگیری تا بتوانی با آن‌ها صحبت کنی. رضا ۲۵ ساله صدای دورگه‌ای دارد به محض اینکه می‌‌‌فهمد مشتری هستم گویا حرف‌هایش را حفظ کرده باشد سریع می‌‌‌گوید: بدنم سالم سالمه، اهل هیچ خلافی نیستم، گروه خونی AB +، کلیه‌ام رو ۵۰ میلیون می‌‌‌فروشم. آماده هر نوع آزمایش هم هستم. می‌پرسم چرا می‌‌‌خواهی کلیه ات را بفروشی؟ با بی‌حوصلگی جواب می‌‌‌دهد: بدهکارم، اگه خریدار نیستی وقت منو نگیر و تلفن را قطع می‌‌‌کند.
مریم ۳۰ ساله یکی دیگر از فروشندگان کلیه است که در انجمن حمایت از بیماران کلیوی با او آشنا می‌‌‌شوم، از او می‌‌‌پرسم چرا می‌‌‌خواهی کلیه‌ات را بفروشی؟ نگاهم می‌‌‌کند و می‌‌‌گوید خبرنگاری؟ بعد بدون اینکه منتظر پاسخ من بماند ادامه می‌‌‌دهد: حتما احتیاج دارم دیگه به این انجمن مراجعه کردم تا شاید سریع‌تر کارم راه بیفته اما این جا هم می‌‌‌گن نوبت‌ها پر شده و باید ثبت‌نام کنم که خیلی هم طول می‌‌‌کشه و باید منتظر بمونم تا خبرم کنن. شماره بعدی که با آن تماس می‌‌‌گیرم متعلق به یک استاد دانشگاه است که به گفته خودش ۲۵ سال در آموزش عالی خدمت کرده است. بسیار مودب و متین صحبت می‌‌‌کند می‌‌‌گوید: از نظر جسمی سالم هستم. گروه خونی من O + هست. او نیز در رابطه با انگیزه فروش کلیه‌اش توضیح بیشتری نمی‌دهد.
*بررسی حقوقی فروش کلیه
ایران تنها کشور جهان است که خرید و فروش اعضای بدن در آن قانونی است. آن‌طور که از شواهد پیداست در دو کشور فیلیپین و هند چنین معامله‌ای تا مدت‌ها قانونی بوده است اما بعدها مورد انتقاد قرار گرفته و غیرقانونی شده است.
مهم‌ترین استدلال کسانی که می‌‌‌گویند تجارت عضو باید غیرقانونی شود این است که این موضوع در حیطه قاچاق انسان جای می‌‌‌گیرد. در عین حال ملاحظات پزشکی و اخلاقی هم در این مخالفت نقش دارد.
اینکه به هر حال فقر نباید باعث شود فردی عضوی از بدن خود را بفروشد و از آن پس تا آخر عمر با مشکلات احتمالی نداشتن آن عضو یا آن عمل جراحی دست و پنجه‌نرم کند و اینکه اساسا غیراخلاقی است که انسانی بخواهد عضوی از بدن خود را دستمایه معامله تجاری قرار دهد.
در مقابل این افراد کسانی هستند که می‌‌‌گویند چنین کاری باید قانونی باشد. از منظر آنان قانونی بودن این کار باعث می‌‌‌شود این کار تحت نظارت و به صورت سالم و بهداشتی صورت گیرد و در عین حال که نیاز مالی فردی را (ولو به صورت غیرمناسب) تامین می‌‌‌کند باعث سلامت افراد دیگر شود.
این استدلالی است که باعث شده در ایران فروش کلیه قانونی تلقی شود. در هر حال آنچه مسلم است این است که کمبود اهداکننده کلیه زمینه بروز پدیده کلیه‌فروشی را به وجود آورده بنابراین، باید با ارتقای سطح رفاه اجتماعی ایجاد اشتغال، ارتقای فرهنگ اهدای کلیه در جامعه و نهادینه کردن اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی با کاهش مدت نوبت‌دهی به بیماران متقاضی دریافت کلیه از سوی انجمن راه برای سوءاستفاده دلالان کلیه در ایران بسته و وضعیت پیوند این عضو بدن ساماندهی شود.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۸:۳۸ ق.ظ

دیدگاه


× 3 = دوازده