اختصاصي آرازآذربايجان//

آذربایجان غربی، زادگاه بزرگان فرهنگ و ادب

آذربایجان غربی، زادگاه بزرگان فرهنگ و ادب

دکتر ناصر خدایاری
ناگفته و نانوشته پیداست که آذربایجان غربی از استان های توانمند در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. نقش بی بدیل و تأثیرگذار بزرگان فرهنگی، مذهبی و سیاسی این منطقه در ادوار مختلف تاریخی به ویژه در دوران معاصر شایان توجّه است. از مشاهیر و مردان نام آور فرهنگی و هنری گرفته تا مبارزان و مجاهدان نستوه، از سرداران دلاور گرفته تا قهرمانان میادین ورزشی. همه اینها، در عین حال که جزو افتخارات ماندگار در حافظه ی تاریخی ایران بزرگ است؛ در واقع، تربیت یافته مکتب مردمی هستند که به جهت تنوّع زبانی و دینی و البتّه به پشتوانه پیشینه ی مفید و مثبت تاریخی که دارند، همیشه زبانزد عام و خاص بوده اند و سرتیتر خبرها و زینت بخش مجالس و عناوین خیابان و کوچه و بلوار شهرها و استان های مختلف کشور.
زندگی و خدمت در چنین استانی برای اینجانب همواره مایه ی افتخار بوده، زین پس نیز چنین خواهد بود. حال که با عنایت حق تعالی، مصلحت مسوولان و درخواست دوستان فرصت خدمتگزاری در این مجموعه فراهم شده است، تمامی همّ و غم بنده ضمن ارائه ی خدماتی شایسته، استفاده از تمام توان خود در راه شناساندن پتانسیل های فرهنگی، تاریخی، هنری و ادبی این استان و همچنین ایجاد وفاق، تعامل و دوستی در بین فعّالان فرهنگی و رسانه ای که بالطّبع از قومیّت ها و مذاهب مختلف هستند، خواهد بود.
چه بسا در راستای این اهداف و بر اساس برنامه ریزی های قبلی، نشست های مشورتی و جلسات تخصّصی با اصحاب رسانه و هنرمندان برگزار شده است .که مهمترین و خاطره انگیزترین آن، نشست هم اندیشی با مدیران مسوول رسانه های استان بود در تاریخ سی ام خردادبرگزارشد
در این نشست صمیمی و دوستانه نیز تأکید کردم که وجود قومیّت ها، ادیان و مذاهب مختلف در استان یک فرصت خدادادی است و ما اهل فرهنگ و رسانه باید بنا بر همین شرایط زمانی و مکانی و با مدّنظر قراردادن حسّاسیّت های موجود، در امر حیاتی اطّلاع رسانی و ارائه ی خدمات فرهنگی و هنری بر وحدت اقوام صحّه بگذاریم و از حقوق مادّی و معنوی تمامی اقوام و مذاهب به طور یکسان و به دور از افراط و تفریط دفاع کنیم.هرچند که، به مصداق سخن ارزشمند مولانا، که فرموده اند: »هر کسی از ظنّ خود شد یار من / از درون من نجُست اسرار من«؛ متأسّفانه از یک عبارت مطرح در آن نشست: »آذربایجان به مفهوم تُرکستان نیست«، برداشت های خوبی نشد و کسی نیز با خود بنده در میان نگذاشت که منظور شما از این جمله چیست؟!
در همان جلسه به روشنی و شفّاف بیان شد که نباید به اقوام نگاه انحصاری و قومی داشته باشیم. ما وقتی از آذربایجان سخن می گوییم، منظورمان تمامی اقوام و ادیان ترک و کرد، مسیحی و آشوری و …است که در این استان سالیان سال به طور مسالمت آمیز زندگی می کنند.
با وجود اینکه بنا بر گواهی تاریخ و اسناد متقن و معتبر موزه ای و کتابخانه ای، مناطق مختلف »آذربایجان غربی«و از جمله حومه ی »دریاچه ی ارومیه«، مهد تمدّن ترکان قدیم بوده و به تأیید آمار، ترکیب جمعیّتی این استان در مقایسه با مردمان سختکوش و مرزدار کُرد، اکثریّت با تُرکان است؛ لیکن هنوز هم بنده بر این عقیده ام که سکونت دو قومیّت تُرک و کُرد در اقصا نقاط استان، امروزه به یک واقعیّت تاریخی و جغرافیایی غیرقابل انکار تبدیل شده است؛ لذا هرگونه تفرقه افکنی و حرکت ناشیانه چه در حوزه ی رسانه و چه در سایر تریبون ها به نوعی، آب به آسیاب دشمن ریختن است. و نکته ی آخر اینکه، یادمان نرود همه اعم از مسوولان و مردم در قبال نسل فردا پاسخگو هستیم. قبول کنیم که وظیفه ی انسانی حکم می کند تا بیش و پیش به تعامل اقوام و تعاطی افکار بیندیشیم و همزیستی مسالمت آمیز امروزین را غنیمت بشماریم. چرا که ما حاملان پیام آسمانی »یا ایّها النّاس انّا خلقناکُم مِن ذکر و اُنثی و جَعلناکُم شُعوباً و قبائلَ لِتعارفُوا إنّ أکرَمکُم عِندالله اتقیکُم إنّ اللهَ علیمُ خبیر« هستیم و اینکه، این سخن روحبخش و دلنواز حضرت مولوی را که تفسیر زلالی از الهامات غیبی و معنویّات محتوم است، آویزه ی گوشمان سازیم و بس:
»ملّت عشق از همه دین ها جداست
عاشقان را ملّت و مذهب خداست
هر کسی را سیرتی بنهاده ام
هر کسی را اصطلاحی دادهام
ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را
تو برای وصل کردن آمدی
نِی برای فصل کردن آمدی! «

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۷ ق.ظ

دیدگاه


5 × = بیست پنج