آثار مخرب فحاشی مجازی بر فرهنگ جامعه

آثار مخرب فحاشی مجازی بر فرهنگ جامعه

گروه جامعه: رواج بی اخلاقی در شبکه های اجتماعی پدیده مذموم و نامطلوبی است که در کنار مزیت های استفاده از فناوری های نوین ارتباطی گریبانگیر کاربران خاص و عام این عرصه شده است. یکی از نمودهای این شکل ازبی¬اخلاقی، رواج استفاده از عبارات توهین آمیز و رکیک در قالب کامنت هاست که به ویژه در خصوص برخی شخصیت های شناخته شده یا همان سلبریتی ها بیشتر دیده می شود.
این اقدام به ویژه زمانی که جنبه بین المللی پیدا کرده و یک چهره مشهور خارجی را هدف قرار می دهد، بسیاری از کاربران ایرانی را شرم‌زده معدودی از هم‌ زبانان خود می کند. اتفاقی که پس از همگروه شدن تیم های ایران و آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل برای »لیونل مسی» افتاد یا حمله به صفحه شخصی والیبالیست_های ایتالیایی و لهستان که در تیم های مقابل تیم والیبال ایران قرارداشتند، نمونه هایی از این دست است. آخرین آن شاید به حمله این گروه از کاربران به اکانت اینستاگرام دی‌کاپریو باشد جایی که این بازیگر سینما عکسی از دریاچه ارومیه را منتشر کرد و نسبت به خشک شدن آن واکنش نشان داد. حمله کاربران ایرانی با فحاشی و انتشار رکیک‌ترین الفاظ انجام گرفت به طوری که بسیاری از دیگر کاربران را که با این اقدام آنها موافق نبودند را نیز وادار به واکنش در همان جا کرد.
بی‌اخلاقی مجازی اما، گریبان خودی‌ها را هم گرفته است. چهره‌های هنری و ورزشی ایرانی هم گاه و بی‌گاه آماج این بی‌اخلاقی‌های شبکه‌ای قرار می‌گیرند.رامبد جوان آخرین نمونه این آسیب مجازی- اجتماعی بود که به خاطر برنامه اخیر خندوانه که در نقد تلاش چند جوان برای شبیه شدن به مرتضی پاشایی پخش شد مورد عنایت طرفداران این خواننده فقید قرار گرفت.
این گونه فحاشی ها نه تنها روان افراد را بهم می ریزد بلکه آثار بسیار سوء و مخربی بر روی فرهنگ و جامعه خواهد داشت. یکی از مهم ترین انتقادات افراد در فیلتر کردن فضای مجازی این است که با این کار جلوی آزادی بیان و اندیشه گرفته خواهد شد. اما متاسفانه همین جماعت به محض مشاهده هر نظر و عقیده ای خلاف آنچه جو فضای مجازی تعیین می کند، فحاشی ها را شروع خواهند کرد.
تداوم این وضعیت سبب ساز ایجاد کمپین بزرگی با هشتگ من رکیک نیستم در فضای مجازی شده است. کمپینی که ویدیویی درباره چرایی آن طراحی شده و با حمایت سایت آپارات تا کنون حدود ۵۰هزار بازدید داشته است. اما در این که چنین اقداماتی تا چه اندازه قدرت پیشگیری از تعمیق چنین معضلی را دارد جای سئوال دارد.هوشنگ گلمکانی، منتقد پیشکسوت سینما در صفحه اینستاگرام خود درباره این کمپین نوشته است: »[این کمپین] به عنوان یک تجربه،کار بدی نیست؛ یعنی ضرری که ندارد اما بعید است ثمری داشته باشد.بعید است کاربران فحش ندانند فحاشی بد است! اما فحاشی می‌کنند به هزار و یک دلیل. مثل خیلی از ویژگی‌ها و اعمال بد و منفی دیگر، وگرنه می‌شود کمپین‌های دیگری هم راه انداخت؛ مثلا کمپین من بد نیستم، من دزد نیستم، من متعصب نیستم، من حسود نیستم و انواع کمپین‌های مشابه«.
دکتر مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی علت این وضعیت در فضای مجازی را ضعف تربیت خانوادگی، فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و کم رنگ شدن اصول معنوی در بعضی از افراد دانسته و می افزاید:» قبل از ورود هر فناوری به جامعه ابتدا باید فرهنگ سازی فکری در جهت استفاده از آن ابزار ایجاد گردد تا بتوان از محاسن و نکات مثبت آن بهره مند شد، این اواخر با ورود ناگهانی نرم افزارهای شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به جامعه، فرهنگ سازی های لازم انجام نگرفت و متاسفانه برخی از کاربران با رعایت نکردن ادب نوشتاری افراد را مورد هجمه قرار می دهند«.
این متخصص علوم رفتاری در ادامه افزود:»روش پیشگیری از این گونه رفتارها بی توجهی و پاسخ ندادن به این گونه افراد است و در سطح فضای مجازی و گروه های مختلف این افراد باید تحریم شده و مورد بی اعتنایی قرار گیرند«.
وی در پایان با اشاره به آثار مخرب چنین سوء رفتارهایی گفت:»این گونه رفتارها در مرحله اول باعث ایجاد الگوهای منفی رفتاری برای دیگران،مخصوصا نوجوانان و جوانان است. دوم، توسعه و گسترش فرهنگ یاوه گویی است و سوم آلوده سازی فضای مجازی و محیط های دیجیتالی است که باعث بدبینی مردم به این گونه ابزارها می شوند«.
مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۳ روی کاربران فیس‌بوک انجام شده نشان می‌دهد ۸۸ درصد از اعضای این شبکه معتقدند افراد در فضای آنلاین بی‌ادب‌تر و گستاخ‌تر از ارتباطات رو در رو هستند و از هر چهار نفر سه نفر گزارش کرده‌اند که بارها شاهد توهین، دعوا یا فحاشی در حساب کاربری خود بوده‌اند. ۷۵ درصد از پاسخگویان این مطالعه هم اعلام کرده‌اند که فحاشی و بی‌ادبی در شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده است.
همچنین مطالعات نشان می‌دهد در اغلب موارد جوانان عاملان این جنگ‌های مجازی هستند، افراد زیر ۳۰ سال چهار برابر بیش از دیگران احتمال دارد که درگیر مکالمات یا پیام‌های هیجانی، عصبی یا پرخاشگرانه شوند. آنچه در اکثر این مطالعات مغفول واقع می‌شود پاسخ به این سوال است که چرا افراد در فضای آنلاین ادب و نزاکت را کنار می‌گذارند و گستاخ‌تر از زندگی واقعی رفتار می‌کنند؟
از منظر جامعه‌شناسی می‌توان گفت علت این پدیده تا حد زیادی به نبود هنجارهای اجتماعی یا کمرنگ شدن آن در فضای مجازی بازمی‌گردد. در دنیای واقعی، در شرایط و موقعیت‌های مختلف، رفتارهای مختلفی به عنوان هنجار پذیرفته شده‌اند. این بدان معناست که محیط و افرادی که در آن هستند نوع و شیوه ارتباطات ما را تعیین می‌کنند. هر دو این عوامل در فضای مجازی رنگ می‌بازند چرا که افراد تنها خود را در برابر صفحه کامپیوتر یا گوشی موبایل می‌بینند؛ نه محیط حس می‌شود و نه فرد یا افراد درون آن قابل رویت‌اند. اما هنجارهایی که به ما بگوید در فضای مجازی چگونه باید رفتار کنیم وجود ندارد. از سوی دیگر نمی‌توان انکار کرد آنچه در دنیای واقعی رخ می‌دهد در فضای مجازی هم نمود پیدا می‌کند و حتی با سرعت بیشتری گسترده می‌شود. در جامعه‌ای که عصبانیت و پرخاشگری به‌وضوح در مراودات روزمره افراد دیده می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت فضای مجازی از این رفتارهای نابهنجار در امان بماند.
از منظر روانشناسی، ناشناس بودن در فضای مجازی نیروی قدرتمندی است که سبب می‌شود اشخاص احساس کنند نامرئی هستند. پنهان شدن پشت یک هویت قلابی یا نام جعلی به کاربران اجازه می‌دهد بی‌هراس از طرد یا تنبه اجتماعی، هر چه دل‌شان می‌خواهد بر زبان برانند. این‌گونه افراد بدون احساس ترس و مسوولیت، اتیکت‌های اجتماعی را نادیده می‌گیرند و حتی به این هنجارشکنی‌های گستاخانه افتخار می‌کنند. آنها تصور می‌کنند فضای سایبر به آنان آزادی نامحدودی اعطا کرده است.
در مورد نوجوانان و جوانان هم تکنولوژی ماهیت دست انداختن، تحقیر و توهین به همسالان را تغییر داده است. به جای نامه و‌ ای‌میل و دیوار نوشته، نوجوانان حالا برای همدیگر کامنت‌های استهزاآمیز می‌گذارند و به یکدیگر اهانت می‌کنند. بچه‌ها در فضای مجازی‌ای بزرگ می‌شوند که قوانین و اتیکت‌های آن نامشخص و سردرگم است و نظارتی هم بر هنجارشکنان وجود ندارد.
»پیتر کو وایت« یکی از پژوهشگران دانشگاه »سایمون فریزر« می‌گوید این شبکه‌های اجتماعی نیستند که ما را گستاخ کرده‌اند بلکه تنها فضایی ایجاد کرده‌اند که در آن، مردم چهره واقعی خود را نشان می‌دهند. صرف نظر از رفتارهایی که هر شخص در زندگی واقعی خود دارد، رفتارهای آنلاین تنها نگرش‌هایی را منعکس می‌کند که در زندگی واقعی پنهان مانده‌اند. به بیان ساده‌تر گرچه بیشتر افراد نمی‌توانند در محافل عمومی گستاخ و بی‌ادب باشند اما، نگرش‌های منفی آنان از بین نمی‌رود و مانند آتش زیر خاکستر باقی می‌ماند. هر جا فرصت پیدا شود این آتش پنهان دوباره برافروخته خواهد شد.
به نظر می رسد این کمپین مسکن گونه حداقل تلاش برخی کاربران متعهد اینترنتی برای جلوگیری از گسترش این معضل مجازی باشد. معضلی که اگر روند گسترش آن با همین سرعت فعلی ادامه یابد زمینه بسیاری از آسیب_های اجتماعی را فراهم می کند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۵:۴۸ ق.ظ

دیدگاه


2 + = ده