گروه خانواده و سلامت: کارشناس مسئول سلامت خانواده گفت: وقتي رؤياهاي والدين به سايهاي سنگين بر دوش فرزندان تبديل ميشود، مسير رشد و شکوفايي آنان به جاي آزادي، با انتظاراتي پايانناپذير رقم ميخورد.
شهناز محمدي با اشاره به تفاوتهاي تربيتي بين خانوادههاي تکفرزند و چندفرزندي، اظهار کرد: والدين تکفرزند آرزوهاي خيلي زيادي براي فرزند خود دارند. آنها فقط يک بچه دارند و اگر بچه خوب از آب درنيايد، شانس ديگري وجود ندارد. موفقيت يا شکست آنها در نقش يک پدر يا مادر، بهطور نزديکي به موفقيت يا شکست بچه گره خورده است.
او افزود: تجربه نشان داده که خانوادههاي چندفرزندي، بعد از اولين کوفتگي و کبودي ممکن است واکنش نشان دهند، اما براي دومي يا بعدي واکنش چنداني ندارند.
آنها ميدانند که زخمها نهايتاً خوب ميشوند، اما والدين تکفرزند به ندرت به اين دانش خود اعتقاد دارند. والديني که بلافاصله براي کمک به کودک خود نميشتابند، کودکاني دارند که ياد گرفتهاند وحشت خود را کنترل کنند، اما والديني که سعي کردهاند کودک خود را از همهچيز محافظت کنند و اضطراب او را کم کنند، در واقع موجب تشديد استرس بچه شدهاند.
او ادامه داد: در خانوادههاي چندفرزندي بچههاي دوم و سوم خيلي وقتها با اسباببازيهاي خواهر و برادر خود بازي ميکنند و لباسهاي خواهر و برادر بزرگتر را ميپوشند. منظور اين نيست که بچههاي خانوادههاي پرجمعيت نياز به توجه ندارند، آنها ميآموزند که کمتر درخواست و تقاضا بکنند. اما والدين تکفرزند، ناخواسته ممکن است در طول زمان به ماشين خشنودساز کودک خود تبديل شوند. مشکل اينجا است که آنها اطلاع ندارند که توجه بيش از اندازه و فراهم کردن همهچيز چقدر به بچه آسيب ميزند.
محمدي با بيان اينکه در خانوادههاي چندفرزندي، بچهها صبر ميکنند، زيرا مجبور هستند. آنها فرصت بيشتري دارند تا متوجه شوند فرد ديگري ممکن است بر نياز آنها اولويت و تقدم داشته باشد، افزود: تکفرزند ميداند که او در اولويت است و بر همهچيز تقدم دارد.
او با اشاره به دقت زياد تکفرزندها نسبت به رفتار والدين، عنوان کرد: در خانوارهايي که بيش از يک بچه دارند، بچهها زياد در حرکات و سلوک والدين خود درگير نيستند، اما در خانههاي تکفرزند، هيچ چيزي نشنيده يا نديده باقي نميماند.
محمدي بيان کرد: ما اغلب براي فرزندانمان وقت نميگذاريم و از طريق اسباب و لوازم، نبودمان را در کنار فرزند جبران ميکنيم. اگر بيش از يک فرزند داشتيم، نبود ما را وجود خواهر و برادر تا حد زيادي جبران ميکرد. آنچه که کودک نياز دارد در کنار والدين بودن است نه کنار هدايا!
کارشناس مسئول سلامت خانواده با يادآوري اينکه برخلاف کودکان تکفرزند، بچههايي که برادر و خواهر دارند دائم نگران نبودن والدين خود نيستند، ادامه داد: آنها نيز به توجه والدين نياز دارند، اما به واسطه وجود خواهر و برادر کمتر در اين زمينه احساس نياز ميکنند.
بچههاي داراي برادر و خواهر اين شانس را دارند که ناراحتي و نگرانيهاي خود را سر همديگر خالي کنند، که گاهي اوقات موجب افت عصبانيت آنها ميشود.
وي تاکيد کرد: بدترين احساس گناه، احساسي است که ممکن است نسبت به فرزندمان داشته باشيم، احساسي که ميتواند تا آخر عمر ما را عذاب دهد. اغلب والديني که به خاطر تکفرزند بودن احساس گناه ميکنند، اين نارضايتي را به بچه خود نيز منتقل ميکنند. اين نارضايتي بهويژه در مادران شاغل بيشتر است.
محمدي با اشاره اينکه داشتن تکفرزند گاهي منجر به توقعات غيرمنطقي و غيرواقعبينانهاي ميشود که در والدين چندفرزندي ديده نميشود، و اين به اين خاطر است که کل عشق و آرزو و اميد آنها در وجود يک فرزند جمع ميشود، افزود: تجربه به والديني که بيش از يک فرزند دارند، آموخته است که هر بچهاي داراي تواناييها و شخصيت متفاوتي است.
اگر يک بچه سر به هوا بوده و نميتواند به خاطر آورد که کفش خود را کجا گذاشته است، ديگري ممکن است يک فرد دقيق و سازماندهنده فوقالعاده عالي باشد.
او با تاکيد بر تاثير ساختار خانواده بر فضاي خانه، اظهار کرد: خلق خانهاي کودکانه در جايي که فقط يک بچه وجود دارد، تقريباً غيرممکن است، در حاليکه در خانههاي داراي دو يا سه بچه، هرگز تعداد بالغين از بچهها بيشتر نميشود.
کارشناس مسئول سلامت خانواده تصريح کرد: تکفرزندها اغلب به رابطه بين والدين خود چنان حساسيتي نشان ميدهند که در بچههاي داراي برادر و خواهر ديده نميشود. در خانواده چندفرزندي، اگر والدين بحث يا عدم توافقي داشته باشند، به احتمال کمتري بچهها آن را ميشنوند و اگر هم بشنوند خيلي به آن اهميت نميدهند، زيرا معمولاً با هم مشغول هستند.
او افزود: در خانوادههاي داراي بيش از يک بچه، بسياري از کارهايي که بچهها انجام ميدهند، بدون تحسين و ناديده گرفته ميشود. والدين چند فرزند زمان کافي براي تماشاي سه بچه با تشويقهاي بيست و چهار ساعته ندارند، اما والدين تکفرزند همهچيز را ميبينند و ميشنوند، ادامه داد: کوچکترين اظهارنظري که کودک بيان ميکند، بلافاصله از او تعريف ميکنند، به جاي اينکه بهصورت عادي فقط بچه را تماشا کنند. اگر اين والدين به بزرگ کردن بچه خود به اين شيوه ادامه دهند، فردي را بزرگ ميکنند که انتظار دارد در هر گامي که برميدارد، حتي اگر توپ را به ديوار بزند، با همان اشتياق تحسين و تمجيد شود.
محمدي اضافه کرد: وقتي فقط يک بچه داريد، فکر کردن به غير از او تقريباً غيرممکن است و اين مسأله فشار زيادي براي بچه به همراه دارد. هيچکس نميتواند تمام وقت عالي باشد و بچهاي که احساس ميکند هميشه بايد خارقالعاده باشد ـ چون والدينش اينطور فکر ميکنند ـ فشار خيلي زيادي را تحمل ميکند، بهطوري که هميشه در لبه تيغ زندگي ميکند.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از ايسنا،او تاکيد کرد: دوران بچگي فرآيندي است که بايد چشيده شود، مسابقهاي نيست که هرچه سريعتر به پايان برسد و لذا بايد حق گذر از اين مسير براي هر فرزندي تضمين شود، تا مسير زندگي را با روال طبيعي و به شيوه خودش طي کند. تکفرزندي به خودي خود فرصت تجربه کردن تمامعيار دوران کودکي را از فرزندمان ميگيرد، و شايد به همين علت باشد که استانلي هال، مؤسس و نخستين رئيس انجمن روانشناسي آمريکا، معتقد است که تکفرزند بودن به خودي خود يک بيماري است.