نشاط وشادابی فردی زیربنای سعادت جامعه

نشاط وشادابی فردی زیربنای سعادت جامعه

گروه جامعه : برخی جامعه‌شناسان می‌گویند‌‌ همان طور که شادی و شادمانی قابل انتقال از نسلی به نسل دیگر است، بدبینی و ناشادمانی نیز در بین نسل‌ها منتقل می‌شود.
برخی نظریه پردازان اعتقاد دارند سطح پایین رضایت از زندگی و احساس خوشبختی، به گرایش‌های منفی نسبت به کل جامعه منجر و دوره‌های طولانی برآورده نشدن آرزو‌ها و انتظارات موجب ظهور نگرش‌های بدبینانه یی می‌شود که این بدبینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.
زندگی یک مبارزه دائمی است. ما به دنبال خوشبختی هستیم، بدون اینکه بدانیم چه چیزی واقعا ما را خوشحال می کند.مشغول انجام کارهایی هستیم که ما را ازحقیقت منحرف می_کنند، هر چند این کار وضعیت مان را تغییر نمی دهد. مخفی کاری را کنار بگذارید. درآینه به خودتان بنگرید و این سوال را از خودتان بپرسید آیا واقعا خوشحالی اگر پاسخ تان نه است، پس احتمالا لازم دارید چیزی را در سبک و شیوه زندگی تان تغییر دهید.تا به این ترتیب یک جامعه شاد را پی¬ریزی کنید.حتی کوچکترین چیز هم می تواند تفاوت عظیمی در احساسات شما ایجاد کند. چه کسی می داند؟ شاید آن تغییر کوچک شما را به شادترین فرد جهان تبدیل کند. هرگز این موضوع را نخواهید فهمید، مگر زمانی که سعی کنید انجامش دهید.
حتی کوچکترین چیز هم می تواند تفاوت عظیمی در احساسات شما ایجاد کند. چه کسی می داند؟ شاید آن تغییر کوچک شما را به شادترین فرد جهان تبدیل کند. هرگز این موضوع را نخواهید فهمید، مگ رزمانی که سعی کنید انجامش دهید.
یکی از تغییرات کوچک زیرا را که شما را خوشحال تر خواهد کرد، انتخاب کنید و مطمئن شوید که آن تغییرات را در اسرع وقت در زندگی تان اعمال می کنید. تقریبا همه ما چنین تجربه ای را داشتیم که دوست سابق مان کارهای بدی در حق مان کرده یا پشت سرمان بد گفته و ما مدت_های مدیدی به فکر انتقام یا تلافی کارهای وی بوده ایم تا به نوعی به او آسیب برسانیم اما بعضی از ما از انجام این کار واقعا پشیمان شدیم و به این نتیجه رسیدیم که این کار نتیجه ای جز اتلاف زمان با ارزش مان ندارد. احساس می کنید لازم است چیزی را در زندگی تان تغییر دهید هیچ مشکلی وجود ندارد، کار فوق العاده ای دارید که دوستش دارید، پول، خانواده و دوستانی دارید و زندگی تان به اهداف زیادی دست یافته_اید. پس چرا تا این حد احساس سرگشتگی می_کنید؟ شادی مانند یک پروانه است، ممکن است از بیرون احساس شادی کنید اما از درون احساس بدبختی داشته باشید.
اگر از آن دسته افرادی هستید که پول زیادی به دست می آورید اما نمی دانید با آن همه پول چه کار کنید، کمی از آن را به دیگران بدهید. می دانم با خودتان چه فکری می کنید، »من هر روز سخت کار می کنم و حالا پولم را بریزم دور!« بله اگر می خواهید احساس شادی کنید باید این کار را انجام دهید.باور کنید یا نه، بخشندگی به ما احساس شادمانی می بخشد. یک بار امتحان کنید و پس از آن این کار را رها نخواهید کرد. به علاوه شما برای سرگرمی پول نمی دهید، بلکه به کسی که نیازمند است کمک می کنید. بدون هیچ چشم داشتی به دیگران کمک کنید.دست از انتقام گرفتن بردارید. بخشیدن و رها کردن سخت است. تقریبا همه ما چنین تجربه ای را داشتیم که دوست سابق مان کارهای بدی در حق مان کرده یا پشت سرمان بد گفته و ما مدت_های مدیدی به فکر انتقام یا تلافی کارهای وی بوده ایم تا به نوعی به او آسیب برسانیم اما بعضی از ما از انجام این کار واقعا پشیمان شدیم و به این نتیجه رسیدیم که این کار نتیجه ای جز اتلاف زمان با ارزش مان ندارد.
اگر شما کاری برای تلافی و جبران بدی دیگران انجام ندهید، در واقع با این کارتان نشان می دهید که یکی مثل آنها نیستید، بلکه بهتر و عاقل تر هستید اما سرنوشت کار خودش را می_کند.
هیچ فردی نیست که به دیگران بدی کند و جهان هستی تقاص بدی اش را از او پس نگیرد پس یادتان باشد، مهم نیست چه اتفاقی افتاده هرگز سعی نکنید انتقام بگیرید. زمان تان را هدر ندهید، تقدیر و سرنوشت به جای شما این کار را خواهد کرد.
حالا که در فصل پاییز هستیم، پس چرا با طبیعت ارتباط برقرار نکنیم؟ صرف نظر از اینکه تا چه اندازه موفق هستید، روح تان برای نزدیکتر شدن به طبیعت تقلا می کند. ۲۰ دقیقه در پارک پیاده روی یا اینکه یک روز را در جنگل، کنار کوه و دریا بگذرانید.
این روش ساده ای برای نزدیکتر شدن به طبیعت است. با این کار قدرت نامرئی طبیعت را حس خواهید کرد و احساس شادمانی در درون تان شروع به پیدایش می کند. شاید داشتن پول به زندگی شما شادی ببخشد ولی این شادی گذرا است اما شادی که به وسیله طبیعت در وجودتان رخنه کند، ماندگارتر و مفیدتر است.
خودتان را از شر این عادت که درباره خودتان و اطرافیان تان بد بگویید و از کلمات و جملات با بار معنایی منفی استفاده کنید، خلاص کنید. شما با این کار فقط منفی بودن را گسترش می دهید که بر زندگی دیگران نیز تاثیر می گذارد.
امروز، فردا، برای یک هفته، برای یک ماه هیچ چیز منفی نگویید و ببینید زندگی خودتان و اطرافیان تان تا چه اندازه شاد خواهد شد. اگر شما مثبت و شاد بودن را ترویج دهید، خودتان نیز سرشار از آن خواهید شد.
شما در زندگی تان هر آنچه می خواهید را دارید اما تمام آن اظهارنظرها، شایعه ها و بدگویی_ها مانع می شوند که به صورت حقیقی شاد باشید. تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که ابدا به حرف هایی که دیگران می_زنند و کارهایی که انجام می دهند توجهی نداشته باشید، حتی اگر آن دیگران افرادی هستند که دوست شان دارید.مهم نیست چه کاری انجام می دهید، همیشه افرادی هستند که شما را می_سنجند، از شما بدشان می آید و حتی تلاش می_کنند که شما شکست بخورید. قوی باشید و قوی بمانید. به خودتان گوش دهید، نه به اظهارنظرهایی که دیگران درباره شما می کنند. این زندگی شما است، پس هر کاری که قلب تان می گوید را انجام دهید.
افراد زیادی از رفتن به تعطیلات اجتناب می_کنند زیرا تلاش می کنند بیشتر و بیشتر پول در آورند تا بتوانند چیزهایی که می خواهند را بخرند. البته خرید همین چیزها به جای اینکه آنها را خوشحال سازد در واقع آنها را می کشد.
آیا واقعا به یک گوشی هوشمند یا تلویزیون بزرگ جدید نیاز دارید؟ به جای سرمایه گذاری بر بسیاری چیزهای دیگر، بر روی شادی تان سرمایه گذاری کنید. تعطیلات، یک سفر جاده ای کوتاه یا کمپینگ آخر هفته تمام آن چیزی است که در حال حاضر برای استراحت و بازگرداندن احساس شادی دوباره تان به آن نیاز دارید.
آیا می خواهید تمام روز را بخوابید؟ پس همین کار را کنید. می خواهید مدیتیشن را آغاز کنید اما می ترسید که والدین یا همسرتان فکر کنند که دیوانه شده اید؟ اینطور فکر کنند، اصلا مهم نیست، کاری که می خواهید را انجام دهید. نمی خواهید امروز کار کنید؟ پس چرا هنوز در دفتر کارتان هستید؟ زندگی کوتاه است، پس هر روز همان کاری را انجام دهید که آن روز شما را خوشحال می کند.
اگر رژیم غذایی خاصی دارید یا هر روز ۸ تا ۹ ساعت کار می کنید، به خودتان پاداش دهید. هر از گاهی در خوردن پیتزا، یک تکه کیک یا بستنی مورد علاقه تان زیاده روی کنید. شما استحقاقش را دارید اگر می خواهید صبح کمی بیشتر بخوابید، به خودتان سخت نگیرید و ساعت تان را برای یک ساعت دیرتر کوک کنید. البته نمی_توانید این کار را هر روز انجام دهید اما پیروی از قوانین بدون شکستن شان هرگز به شما احساس شادی نخواهد بخشید.
به خودتان گوش دهید. روح تان به دنبال چه چیزی است؟ به جای اینکه تمام روز را مانند همستری که روی یک چرخ می دود در تلاش و تحرک باشید و سعی کنید همه را خوشحال کنیدزمانی را به خودتان اختصاص دهید.
برای یک دقیقه مکث کنید تا بفهمید امروز باید چه تغییری در خود و زندگی تان ایجاد کنید تا فردا شادتر باشید. اجازه ندهید شک در دل تان خانه کند. شک بدترین دشمن شماست.
آیا واقعا خوشحالید؟اگر تمام این کارهای کوچک را در زندگی فردیمان انجام دهیم فردای جامعه را به سمت شادی وموفقیت سوق خواهیم داد چرا که جامعه جمع فردیت های ماست.اگر فقط کمی شادتر باشیم، اگر شادی و نشاط بیش از پیش به زندگی‌مان راه پیدا کند، خیلی‌ چیزها عوض می‌شود. خیلی از اتفاقات خوب جایگزین تلخی‌ها و ناراحتی‌های زندگی می‌شود.
آن وقت خانواده‌های‌مان هم شادتر و خوشبخت‌تر خواهند بود. آنها هم بهتر زندگی می‌کنند. زن و شوهرها راضی و خشنود می‌شوند و طلاق و نابسامانی‌های خانوادگی نیز کاهش می‌یابد.
با این حال، نباید فراموش کنیم شادی و خوشحالی در جامعه نمی‌تواند تمام این مشکلات را برطرف کند ومعمولا شادی از ایجاد احساس‌ اندوه یا غم‌های معمولی پیشگیری می‌کند، ولی برای کسانی که تنش‌ها و مشکلات خانوادگی جدی و زیادی دارند، شادی‌های اجتماعی نیز نمی‌تواند مشکلات‌شان را صددرصد برطرف سازد.
خیلی از مشکلاتی که امروز در جامعه با آنها روبه‌رو هستیم؛ مشکلاتی مانند اعتیاد، خودکشی اختلاف‌های خانوادگی، فرار از خانه و داشتن خانواده‌هایی نابسامان و نامنسجم همگی می‌تواند نشانه‌هایی باشد از نبودن نشاط و شادی در خانواده‌ها و در جامعه است اگر شادی را نرم‌افزار زندگی بدانیم، تمام هزینه‌هایی که برای ایجاد شبکه‌های سخت‌افزاری انجام می‌گیرد، بدون یک نرم‌افزار مطمئن، بی‌حاصل و بدون نتیجه خواهد بود.
خیلی‌ها می‌گویند باید شاد باشیم، باید شادتر زندگی کنیم و باید جامعه‌ای شاد بسازیم؛ اما مگر فقط با گفتن و توصیه کردن کار درست می‌شود؟ مگر شادی دارو است که بتوان آن را در رگ و پی جامعه تزریق کرد؟ شادی با این توصیه‌ها و سفارش‌ها ایجاد نمی‌شود، بلکه برای ایجاد آن باید سرمایه‌گذاری کرد. باید با برنامه، جامعه را به سمت و سویی برد که شادی و نشاط وارد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تمام افراد شود.
افرادی که منشا شادی و آرامش آنها خانواده‌شان است و در محیط خانواده آن را حس می‌کنند، بی‌شک می‌توانند چنین حسی را در جامعه هم ترویج دهند. این افراد در جامعه با آرامش بیشتری حاضر می‌شوند، ارتباطات موفق‌تری دارند، مسئولیت‌هایشان را به خوبی انجام می‌دهند .
فردی که خودش شاد و خوشحال است و در محیط اجتماع هم این شادی را حس می‌کند، از نظر سلامت روانی نیز در وضع خوبی قرار خواهد گرفت وچنین شرایطی به تقویت سلامت روانی نیز کمک می‌کند. نگرش مثبت یکی از مهم‌ترین راهکارهایی است که می‌تواند موجب افزایش شادی و نشاط شود. همچنین باید شادی کردن را به‌طور عملی در زندگی بیاموزیم و تجربه کنیم.
می‌گوییم باید شادتر زندگی کنیم، ولی خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم شادی واقعا چه معنایی دارد؟ هرکس شاد بودن و شاد زندگی کردن را برای خودش همان‌طور که دوست دارد، معنا می‌کند. در حالی‌که شادی هم معنایی دارد؛ معنایی که مشخص می‌کند چه کسانی خوشحال هستند و چه کسانی از این حس بی‌بهره‌اند.
شاد باشیم یا نباشیم، جامعه‌ای شاد داشته باشیم یا نداشته باشیم چه فرقی به حال و روز ما می‌کند؟ این نشاط و شادی چه تاثیری در زندگی‌مان خواهد گذاشت؟ اصلا شادی و شاد بودن کدام مشکل زندگی آدم را حل می‌کند و کدام درد را دوا؟ این سوال‌ها برای خیلی از افراد مطرح می‌شود. سوال‌های بی‌جوابی که در ذهن‌مان می‌چرخد و هرقدر بیشتر سعی می‌کنیم کمتر پاسخی برایش یافت می‌شود.اینها همه در حالی است که متخصصان می‌گویند در جامعه‌ای که شادی و نشاط در آن وجود نداشته باشد نمی‌توان هیچ چیز خوب و زیبایی پیدا کرد و در مقابل، جامعه شاد سرشار از خوبی‌ها و زیبایی‌هاست.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۹:۲۲ ق.ظ

دیدگاه


+ 8 = پانزده