ARAZAZARBAIJAN

موسيقي ايراني ميراث هزارساله با دستگاه‌هايي که هنوز جان تازه مي‌دهند


موسيقي ايراني ميراث هزارساله با دستگاه‌هايي  که هنوز جان تازه مي‌دهند

گروه فرهنگي:موسيقي ايراني، نه فقط هنري شنيداري بلکه شناسنامه‌اي فرهنگي و عاطفي براي مردمان اين سرزمين است؛ هنري که در دستگاه‌ها و گوشه‌هايش تاريخ، عرفان و زندگي روزمره مردم تبلور يافته و امروز همچنان با همان اصالت، اما در زبان نو، به حيات خود ادامه مي‌دهد.


موسيقي ايراني، که آن را موسيقي رديفي يا دستگاهي نيز مي‌نامند، يکي از عميق‌ترين ميراث‌هاي هنري و معنوي ايران است.
اين موسيقي از هزاران سال پيش تاکنون، در آئين‌ها، جشن‌ها، سوگواري‌ها و حتي لحظه‌هاي فردي زندگي حضور داشته و تا امروز توانسته جايگاه خود را در ميان فرهنگ‌هاي جهاني حفظ کند.
رديف و دستگاه‌ها؛ شاکله موسيقي ايراني
هسته اصلي موسيقي ايراني بر »رديف« استوار است؛ رديف مجموعه‌اي از قطعات و گوشه‌ها است که سينه‌به‌سينه ميان استادان و شاگردان منتقل شده و اکنون در فهرست ميراث ناملموس يونسکو نيز به ثبت رسيده است.
رديف دربرگيرنده دستگاه‌ها است؛ دستگاه‌هايي که هر يک اقليمي صوتي و عاطفي مي‌آفرينند.
موسيقي ايراني هفت دستگاه اصلي دارد؛ شور که پرکاربردترين دستگاه، همراه با حال‌وهوايي اندوهگين و عاطفي است.
ماهور که يادآور شادي و طراوت، هم‌سنگ ماژور در موسيقي غربي است.
سه‌گاه، دستگاهي تأثيرگذار که آميزه‌اي از غم و اميد را منتقل مي‌کند.
چهارگاه که پرشور و پرتحرک و مناسب بيان هيجان و حماسه است.
نوا آرام، متين و همراه با حالتي تفکرآميز است.
همايون، آميخته با لطافت و اندوه، نزديک به شور اما با رنگي متفاوت است.
راست‌پنج‌گاه دستگاهي کمياب‌تر از ديگر دستگاه‌ها و شناخته‌شده به پيچيدگي و شکوه خاص خود است.
هر دستگاه نيز خود از مجموعه‌اي از »گوشه‌ها« تشکيل شده که مانند واژگان يک زبان، امکان بيان احساسات متنوع را فراهم مي‌کند.
سازها؛ صداهايي که روايت مي‌کنند
سازهاي ايراني، زبان بي‌کلام اين موسيقي‌اند. کمانچه با صداي نافذش روايتگر غم و شادي است.
تار سيم‌هاي کوهستان و دشت را مي‌نوازد.
سنتور با ضربه‌هاي چکش‌هاي کوچک خود باراني لطيف بر جان شنونده مي‌ريزد.
ني اما، با صدايي سوزناک و عارفانه، روح را به سفر دروني فرا مي‌خواند.
اين سازها نه تنها ابزار موسيقي، بلکه حاملان تاريخ و فرهنگ اين سرزمين‌اند.
موسيقي و پيوند با شعر
يکي از ويژگي‌هاي ممتاز موسيقي ايراني، هم‌نشيني ناگسستني آن با شعر فارسي است. تصنيف‌ها و آوازهاي بسياري بر پايه اشعار حافظ، سعدي، مولوي و ديگر بزرگان ساخته شده‌اند.
بدين‌سان، شنونده در کنار موسيقي، با عميق‌ترين لايه‌هاي انديشه و احساس فارسي نيز روبه‌رو مي‌شود.
حضور در آئين‌ها
موسيقي ايراني تنها در تالارهاي کنسرت خلاصه نمي‌شود. از نواي تعزيه در محرم گرفته تا نغمه‌هاي نوروزي، از لالايي‌هاي مادران تا آوازهاي کار و تلاش، همه نشاني از اين موسيقي‌اند.
حتي کساني که اصطلاحات تخصصي چون »چهارگاه« يا »سه‌گاه« را نمي‌شناسند، با فضاي عاطفي آن‌ها زندگي کرده‌اند.
موسيقي امروز؛ ميان اصالت و نوگرايي
در سال‌هاي اخير، بسياري از هنرمندان کوشيده‌اند تا ضمن وفاداري به ريشه‌هاي سنتي، زبان موسيقي ايراني را با نيازهاي زمانه پيوند دهند.
همکاري با ارکسترهاي مدرن، ترکيب با موسيقي‌هاي جهان و خلق آثار تلفيقي، از جمله مسيرهايي است که آهنگسازان و نوازندگان پيموده‌اند.
با اين همه، اساس و ستون اصلي اين هنر همان دستگاه‌ها و رديف‌هاي کهن است که همچنان پابرجا مانده است.
ميراثي زنده و جهاني
ثبت رديف موسيقي ايراني در يونسکو، تنها يادآوري اين نکته است که موسيقي ايراني، ميراثي زنده است؛ هنري که از دل قرن‌ها گذشته و هنوز در کوچه‌ها، محافل و کلاس‌هاي آموزش موسيقي جاري است.
اين حضور مداوم، تضمين مي‌کند که موسيقي ايراني نه به عنوان يادگاري موزه‌اي، بلکه به مثابه هنري زنده و پويا به حيات خود ادامه خواهد داد.
موسيقي ايراني، زباني است براي بيان بي‌واسطه احساسات انساني؛ هنري که در عين پيچيدگي‌هاي علمي، ساده و روان بر دل مي‌نشيند.
به گزارش آرازآذربايجان دبه نقل از ايمنا، اين موسيقي، همچون رودخانه‌اي بي‌انتها، از گذشته مي‌آيد، امروز را سيراب مي‌کند و به آينده مي‌رود.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


برچسب ها:

تاریخ: 1404/06/04 09:32 ق.ظ | دفعات بازدید: 1797 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور