سینمایی که نباید باشد سینمایی که باید باشد

سینمایی که نباید باشد سینمایی که باید باشد

سیده فاطمه علوی
گروه جامعه :یکی ازتاثیرگذارترین اتفاقات تاریخ سده اخیر، انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ بود که توانست بازی ثابت قدرت های جهانی را به هم بریزد.
انقلابی با ماهیتی نه صرفا سیاسی و اقتصادی بلکه با ریشه های عمیق دینی و فرهنگی آن هم در دوره ای از تاریخ جهان که دین را افیون توده ها میدانستند و تمامی جهان به دنبال دین زدایی از سیاست بودند. در این دوره، این اسلام تشیع و انقلابی بود که با تکیه بر کلمه توحید، توانسته بود به بروز در مقیاس جهانی برسد. از این رو بیشتر تحلیلگران، انقلاب ایران را “انقلابی فرهنگی” میدانند.
سینمای ایران تا قبل از انقلاب اسلامی سینمایی بدون محتوا، غیر قابل قبول و در اغلب موارد ضد ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه بود. بسیاری از تولیدات سینمای ایران قبل از انقلاب دارای کلیشه های عاشقانه، سطحی و مبتذل بود که بیشتر فرهنگ برهنگی را ترویج میکرد. کلیشه ای که بعد ها به “فیلم فارسی” مشهور شد. در آن دوران تنها فیلم هایی که مردم را به گیشه سینما میکشاند در بیشتر موارد جزو همین ژانر محسوب میشدند.
فیلم‌هایی که بیشتر از هر چیز جنبه سرگرمی داشت و با رویا پردازی افراد را از واقعیات زندگی خود جدا میساخت. در این شرایط، دیگر ذائقه مخاطب به این نوع فیلم ها خو گرفته بود. برای مثال هر چند اواخر عمر رژیم پهلوی دو فیلم “سفر سنگ ” و “تنگسیر ” که محتوایی ارزشمند نیز داشتند، اکران شد ولی تماشای فیلم_های جدی و معنا گرا برای این مخاطب جذابیت خود را از دست داده بود و با استقبال خوبی روبرو نشد.
به همین دلایل هم بود که در بحبوحه انقلاب مردم دید مثبتی به سینما نداشتند و یکی از شیوه های مخالفت با حکومت شاهنشاهی را به آتش کشیدن سینماها می_دانستند. و انقلابیون بین خود و سینما هیچ قرابتی نمی_دیدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بیان این دو جمله کلیدی و استراتژیک که “ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم” و ” سینما از مظاهر زندگی مدرن است” از زبان امام خمینی (ره) آن هم در نخستین سخنرانیشان، توانست تکلیف سینما را روشن کند.
همین سخنان امام کافی بود تا عده ای از مردم که با اهدافی غیر از دین خواهی و بعضا با دغدغه های اقتصادی و … با سیل عظیم انقلاب همراه شده بودند و نگران تحجر بعد از انقلاب بودند آرام شوند. و البته بسیاری از سینماگران آن زمان که تکلیف خودشان را نمیدانستند با علاقه به امام ماندند و فعالیت خودشان را ادامه دادند.
در سال های ابتدایی انقلاب هنوز سینماگران به روشنی نمی_دانستند که چکار باید بکنند و در واقع تغییر دفعتی فضای جامعه برایشان غیر منتظره بود لذا فیلم هایی که در چند سال ابتدایی ساخته می شد، عمدتا یا فیلم هایی شعاری بودند با فرمی ضعیف و نامناسب همچون فیلم “پرواز به سوی مینو” و “فریاد مجاهد” یا اینکه فیلم هایی بودند با همان روح و باطن فیلم های قبل از انقلاب. با این تفاوت که به تعبیر شهید آوینی عفیف تر و شرعی تر شده بودند. طولی نکشید که در شهریور سال ۵۹ رژیم بعثی عراق به مرزهای ایران حمله کرد و همین اتفاق مولد یکی از مهمترین ژانرهای سینمای انقلاب اسلامی به نام “سینمای دفاع مقدس” شد.
بسیاری از نیروهای جوان و انقلابی در همین دوران دست به دوربین شدند و به خطوط جبهه رفتند تا حقایق جنگ تحمیل شده و روحیات رزمندگان را به تصویر بکشند. از میان آنها هنرمندانی چون سید مرتضی آوینی که جزو بهترین مستند سازان این ژانر به حساب می آید، پدید آمد.
تا آنجا که ماندگارترین مستندات مربوط به دفاع مقدس را به ایشان نسبت می دهند. و بعدها افراد دیگری چون ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و رسول ملاقلی پور به این جمع پیوستند و جنگ را با شکوه خاص خود به تصویر کشیدند. شکوهی که برگرفته از نگاه امام بود که جنگ تحمیلی را با همه تلخی هایش به عنوان یک ظرفیت انسان سازی می دانستند.
و نهایتا همین افراد به عنوان شاخص ترین کارگردانان سینمای دفاع مقدس شناخته شدند. این افراد متولد همان نگاه ایدئولوژیک اسلامی تشیع بودند که با تفکری انقلابی رسالت اجتماعی جدید خود را برعهده گرفتند.
گذشت زمان و رشد مضمون و محتوا و فرم در کنار هم باعث شد تا دیگر سینما با سینمای قبل از انقلاب تفاوت بسیار کند. و مردم چیزی را بر پرده های سینما می دیدند که تا آن روز نظیر آن را ندیده بودند. سینمایی که صرفا برای سرگرمی و تفریح نبود. سینمایی که ایده و اندیشه داشت و با بهره گیری از مضامین اخلاقی و انسانی در قصه هایش نمایی متفاوت از گذشته را نشان میداد و این نگاه را به یک اندیشه عمومی بدل کرد و همه این ها را مدیون انقلاب اسلامی بود.
آیت الله جوادی آملی درباره تاثیر انقلاب اسلامی بر سینما در دیداری که با عوامل فیلم محمد رسول الله (ص) داشتند بیان کردند که ” بین بازی (سرگرمی، لهو و لعب) و هنر فرق است، این فرق مفهومی بین بازی و هنر به وسیله انقلاب اسلامی فرق عینی شده و انقلاب بازی را به هنر تبدیل کرد.
البته ممکن است بعضی‌ها هنوز بازیگرند و اهل بازی‌اند و این هنر شریف را به بازی بگیرند ولی انقلاب زمینه را فراهم کرده چه اینکه یک عدّه کاملاً متحوّل شدند از بازیگری به هنرمندی منتقل شدند.”
همین معدود کارهای ساخته شده در عنفوان انقلاب و دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ که توسط نیروهای همسو با انقلاب ساخته شده بود، توانست تا حد زیادی جو مسموم سینمای آن دوره را تغییر دهد و ذائقه مردمی را که به دیدن فیلم های سطحی عادت کرده بودند، را ارتقا بخشد. به گونه ای که مردم دیگر علاقه مند دیدن فیلم هایی با مضامین انسانی، اخلاقی بودند و البته سینمای دفاع مقدس هم به جهت ریشه های ملی و مذهبی طرفداران خاص خودش را داشت.
با این حال جو به وجود آمده در سینما بعد از انقلاب نتوانست به راه خود به گونه ای پیوسته ادامه دهد و با وجود عده ای چون آوینی و حاتمی کیا که در سیل عظیم افرادی که وارد به عرصه هنر سینما و تلویزیون شدند، حضور داشتند، از راه خود منحرف شد. چرا که لزوما همه افراد راه یافته به این عرصه افرادی همسو با دیدگاه انقلاب نبودند. در این دوران به نقل از شهید آوینی » سینمای ایران گرفتار بحران هویت است و این بحران به این دلیل ایجاد شده که سینما از مردم و غایات فرهنگی مقدس آنان دور است.
فیلم‌های سینمای ایران پس از انقلاب عموماً سعی دارند که از کنار انقلاب رد شوند و به همین دلیل غالباً هیچ نشانی از این زمان و مشخصات فرهنگی و اجتماعی آن در فیلم‌ها وجود ندارد«. این مسئله در کنار عدم کادرسازی صحیح برای این حوزه سبب شد که به مرور خط سینمای ایران پس از انقلاب با آنچه انقلابیون انتظار دشتند زاویه پیدا کند.
آیت الله خامنه ای که در سال ۶۳ رئیس جمهوری کشور بودند در مصاحبه ای درباره سینما به مطالبی اشاره می کنند که به گونه ای افق سینمای انقلاب را واضح می سازد.
ایشان اشاره می_کنند:”امروز مسئله ما این است که ما در سینما میخواهیم محتوای فیلم پیام انقلاب را داشته باشد. من فکر می‌کنم که اگر ما »باید«های فیلم فارسی را بدانیم، »نباید«ها به خودی خود برای ما روشن می‌شود.
و ما باید به مرور در پاسخ به این سؤالات بایدهای فیلم‌فارسی را پیدا کنیم. در مورد نبایدها من می‌توانم به همین اندازه بگویم، هر چیزی که ضد ارزش‌های به خورد سینمای فارسی گذشته رفته را احیا کند یا تشدید کند، یکی از نبایدهاست، چیز بدی است. هر فیلمی که به معارضه با ارزش‌های اسلامی برخیزد، این فیلم به نظر ما یک فیلم بد به حساب می‌آید. پس معارضه با ارزش‌های اسلامی و معارضه با فطرت سالم انسانی و معارضه با ارزش‌هایی که برای مردم و تکامل آن‌ها مفید و لازم است، جزو منفی‌ترین خصوصیات یک سینماست و این‌ها را ما قبول نداریم.
از این‌ها که بگذرد، ما به هر سینمایی یک نمره موافق می‌دهیم. منتها نگاه می‌کنیم ببینیم در چه مرحله‌ای قرار دارد، نمره را با آن حساب می‌کنیم. آن سینمایی که حامل پیام مورد قبول ماست و مقصود مورد تصدیق و تأیید اسلام و انقلاب را حاصل می‌کند، برای آن خیلی احترام قائلیم و آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‌کند، بودنش را به مصلحت هم نمی‌دانیم و هیچ برایش ارزش قائل نیستیم.” یکی از اقداماتی که میتواند بسیاری از مشکلات این عرصه را کاهش دهد ترویج همین اندیشه ها در میان مسئولان و هنرمندان است.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۶:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


× 7 = چهل دو