سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا

سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا

گروه دین و زندگی: امروزه سبک های زندگی غربی که توسط امپراتوری رسانه ای به مردم دنیا القا می شود بشر را به سوی قهقرایی سوق می_دهد که مظاهر آن در بیماری های روحی و روانی گرفته تا ناهنجاری های اجتماعی به خوبی قابل مشاده است .
این سبک زندگی الگوهایی را به جوانان ما با همان ابزار رسانه معرفی می کند که نه تنها باعث ارتقا روش و سبک زندگی نیستند بلکه اساسا خود این الگو ها یا در نهایت خودکشی کرده اند و یا سراسر زندگی آنان مملو از مشکلات و ناهنجاری است.
بنابراین ضرورت معرفی الگو های مناسب یکی از مهم ترین نکاتی است که در برهه کنونی برای هدایت صحیح باید مد نظر قرار داد.
یکی از شخصیت هایی که می تواند الگوی مناسبی برای مردم جامعه ما باشد ،‌حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) است.
کسی که امام زمان (عج) او را الگوی خود معرفی می کند . ایام شهادت این بانوی بزرگ دو سرا فرصت مغتنمی است که گوشه هایی از حیات فردی ،‌اجتماعی و حتی سیاسی ایشان بازگو شود.
گرچه در دوران کودکی و نوجوانی حضرت زهرا(س) هنوز نگاه به زن نگاهی منفی، و عرصه ای برای تجلی توانمندیهای مثبت و مفید زنان کارآمد وجود نداشت.
اما تعالیم عالیه اسلام و آموزه های علمی و عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت به شخصیت دادن به زن توانست زمینه ساز رشد و شکوفایی شخصیت زن شود.
بانوی بزرگوار اسلام که در چنین مکتبی پرورش یافته است و خود نیز از علم و آگاهی و معرفت بالایی برخوردار است، توانست در عمر کوتاه خود، در عرصه های مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام درخشش نماید و منشأ خیر و برکت برای تمام بشریت باشد.
*سیره سیاسی
حضرت زهرا (س) در حالی که در تربیت فرزندان و خانه داری نمونه کاملی است اما به موقع نیاز حضور در صحنه سیاسی و اجتماعی را دارد و حمایت از پیامبر گرامی اسلام (ص) و همچنین ولایت مولا علی (ع) خود گواه روشنی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س) است.
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر صلی الله علیه و آله و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهم ترین رسالتهای جامعه نو پای اسلام و وظیفه خطیر کسانی بود که علیرغم مشکلات و تنگناهای موجود به حقانیت پیامبر و آیین او ایمان آورده بودند.
تعداد انگشت شماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و تواناییهای دیگر خود، بیشتر به این امر می پرداختند که از جمله آنها حضرت زهرا علیهاالسلام بود. بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز با پیش آمدن حوادث ناگوار، این رسالت ابعاد دیگری به خود گرفت و از جمله آنها، حمایت و دفاع از امامت و جانشینی به حق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.
تنی چند از مسلمانان راستین و بیشتر از همه آنها بانوی عالی مقام جهان اسلام بود که در انجام این رسالت نهایت تلاش را نمود.
*دفاع و حمایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
رسول خدا از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند تا زمانیکه به مدینه هجرت کردند، در مکه مورد اذیت و آزارهای فراوانی قرار گرفتند. بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علاوه بر تشویق و تحریک مردم و حتی کودکان به اذیت و آزار پیامبر، خود نیز به طور مستقیم از هیچ تلاشی در این کار دریغ نداشتند.
گاهی خاک بر سر پیامبر می ریختند و زمانی سنگ بارانش می کردند و یا در کنار کعبه و هنگام نماز، شکنبه حیوانات بر سر و پشت حضرت می_گذاشتند.
در این دوران مردانی مانند حمزه سیدالشهداء به دفاع از پیامبر بر می خاستند؛ اما تاریخ نام بانویی بزرگوار که در آن وقت بین ۵ تا ۸ سال بیشتر نداشته است را نیز در کنار مدافعان پیامبر ضبط و ثبت کرده است، او علاوه بر اینکه در منزل و خصوصا بعد از رحلت مادر بزرگوارش خدیجه پرستاری پدر را نیز بر عهده داشت، بیرون از منزل نیز همیشه مراقب پدر بود.
*دفاع و حمایت از امام علی علیه السلام
حضرت زهرا علیهاالسلام مقام و موقعیت و جایگاه امام علی علیه السلام را خوب شناخته بود و از تواناییهای ذاتی و خدادادی و شایستگیهای ایشان نیز مطلع بود.
دیدگاههای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را نسبت به امام به صورت مرتب شنیده بود و بدان ایمان و اعتقادی راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپای اسلام را در رهبری و امامت امام علی علیه السلام می دانست و جایگزین دیگری را با وجود ایشان برای این مقام و منصب جایز نمی دید.
از اینرو برای اثبات و تحقق آن از هیچ تلاشی دریغ نکرد و تا آخرین لحظه دست از حمایت و دفاع از امام علیه السلام و مقام امامت بر نداشت.
*آگاهى‌بخشى و هشدار پس از رحلت پیامبر
پس از رحلت رسول خدا و بروز اختلافی که به خاطر جانشینی آن حضرت به وجود آمد؛ حضرت زهرا(س) مداخله نمود؛ چرا که ایشان برای مومنین حجت بوده و رسول خدا او را ملاک حق و باطل معرفى کرده و رضایت فاطمه را رضایت خدا و خشم او را خشم خدا دانسته است و او در هر جبهه‏ اى قرار بگیرد حقانیت آن را ثابت مى ‏کند و ناخشنودى وى از جناحى دیگر، بیانگر بطلان آن جناح است. از این رو، ایشان لازم دید موضع خود را در قبال رخدادهاى جدید روشن کند تا حق از باطل شناخته و حجت بر مردم تمام شود.
رسالتى که فاطمه(س) در این مقطع از تاریخ ایفا کرد، از کسى جز او حتى امیرمؤمنان(ع) ساخته نبود؛ زیرا على(ع) در رأس جبهه حق قرار داشت و خود مدعى جانشینى پیامبر(ص) بود و مدعى نمى ‏تواند شاهد باشد. علاوه بر آن که سوابق درخشان و مواضع قاطعانه على(ع) در ریشه کن کردن کفر و ستیز با کافران و مستکبران، کینه‏اى دیرینه از وى بر دل‌هاى بازماندگان و وارثان اندیشه آنان نهاده بود که زدودن آن کار آسانى نبود. روى این جهات پرچمدار مبارزه با توطئه‏ گران باید فردى باشد که در عین محور بودن وجود او براى حق و باطل، بر روى هیچ کس شمشیر نکشیده و با هیچ فرد از در ستیز در نیاویخته باشد و در عین حال محبوب‏ترین و نزدیک‏ترین فرد به پیامبر(ص) باشد و چنین شخصى‏ جز حضرت فاطمه (س) نبود.
*تلاش برای بیدار کردن خواص
حضرت زهرا(س) در گام عملى دیگر به سراغ خواص از مهاجر و انصار رفت و با سخنان هشدار دهنده و یادآورى رخدادها و خاطرات دوران حیات رسول خدا (ص) سعى کرد وجدان‌هاى خفته آنان را بیدار کند.به گزارش آراز آذربایجان به نقل از فارس، ایشان همراه حضرت على (ع) و فرزندانش امام حسن و امام حسین- علیهما السلام- شبانه به منازل و مجالس انصار و مهاجران مى ‏رفت و آنان را به مبارزه با باطل و جانبدارى از جبهه حق دعوت مى‏ کرد و مى ‏فرمود:
»اى مهاجران و انصار! خدا را یارى کنید. من دختر پیامبر شما هستم و شما با رسول خدا (ص) بیعت کردید که از او و فرزندانش در برابر یورش دشمنان دفاع کنید، همان گونه که از خود و فرزندان خود دفاع مى‏کنید. پس بر سر پیمان با رسول خدا(ص) استوار بمانید.«

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۷:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


− 9 = هیچ