سياستهاي سينمايي حامي سينماي کمدي هستند نه استراتژيک
سياستهاي سينمايي حامي سينماي کمدي هستند نه استراتژيک
گروه فرهنگي:سعيد پرويني گفت: هزينه بالاي توليد و فروش پايينتر آثار استراتژيک نسبت به فيلمهاي ارزان و پرفروش کمدي باعث شده اين فيلمها به ندرت توليد شوند و متاسفانه در اکران هم سياستها حامي توليدات کمدي هستند. در سينماي امروز جهان يکي از گونههاي پرمخاطب، فيلمهاي اکشن و جاسوسي هستند؛ کارهايي که با استقبال مخاطبان هم مواجه شده ميشود. در چندين سال اخير نيز در سينماي ما اقبال به سمت اين دست توليدات زياد شده است و با آميختن به مفاهيم ارزشمند دفاع از وطن و حفظ امنيت کشور، نوعي زيرگونه بومي در اين زمينه فراهم آمده است.
در هفته سينماي ملي، با سعيد پرويني تهيهکننده »قلب رقه« گفتوگويي انجام داده ايم که در ادامه با آن همراه ميشويم.
در ابتداي بحث درباره چگونگي ساخت و انگيزه توليد »قلب رقه« بفرماييد.
متن اين کار توسط آقاي تقيانيپور، کارگردان فيلم به من پيشنهاد شد. من سناريو را خواندم و متوجه شدم داستان با دغدغههاي شخصي من همخواني دارد پس تهيه آن را قبول کرده و فيلم جلوي دوربين رفت. اين فيلم به دليل پروداکشن و لوکيشنهايي که داشت هزينههاي زيادي را براي ساخت طلب ميکرد. ما در ابتدا بدون کمک اقدام به ساخت فيلم کرديم ولي بعد از اين اينکه فيلم جلوي دوربين رفت با نهاد و سازمانهاي مختلف مذاکره کرديم تا براي فيلم کمکهاي لازم را بگيريم. در اين ميان نيز مشارکتهايي انجام شد اما نميتوانم کتمان کنم تا زماني که کار جلوي دوربين نرفته بود هيچ مرکزي از ما حمايت نکرد!
فيلمهايي نظير »قلب رقه« يکي از گونههاي پرمخاطب سينما در جهان هستند زيرا جذابيت بصري و دراماتيک در آن بسيار است. اين قبيل توليدات همچنين صلابت نيروهاي نظامي و اطلاعاتي کشور را به تصوير ميکشد براي همين ساخت اين قبيل آثار جز الزامات است. چرا تا به اين اندازه در اين حوزه کمکار هستيم؟
جاي چند ژانر در سينماي کشور بسيار خالي است. يکي از اين گونهها، سينماي حادثهاي و اکشن است. فيلمهايي نظير »قلب رقه« به دليل ريتم تندي و اکشني که دارد هميشه مورد توجه مخاطبان است. درباره دلايل کمکاري در اين حوزه دو عامل مهم به نظرم ميرسد. دليل اول، اين قبيل توليدات هزينههاي بسياري بالايي براي توليد طلب ميکنند براي همين بخش خصوصي قادر به تأمين امکانات هزينههاي آن نيست پس تنها مراکز دولتي هستند که قادرند در اين رابطه ورود داشته باشند. موضوع ديگر؛ اکثراً سينماگران ترجيح ميدهند براي ساخت کار جنگي، سراغ موضوعات دفاع مقدس بروند چون فکر ميکنند بازگشت سرمايه اين دست توليدات بيشتر است اما در چند سال اخير بهواسطه توليداتي که در تلويزيون شاهد آن بودهايم ثابت شده مردم از کارهاي اطلاعاتي حمايت ميکنند براي همين اميدوارم روند توليدات نظير »قلب رقه« در سينما بيشتر شود.
مشکل ديگري که در اين حوزه وجود دارد نگاه از زاويه ديد خاصي است که به توليداتي نظير »قلب رقه« ميشود. برخي اين دست توليدات را صرفاً آثاري پروپاگاندا يا حکومتي ميدانند درحاليکه اين توليدات آثاري استراتژيک هستند. پيرامون اين موضوع توضيح دهيد.
متأسفانه سينماي ما بهشدت سياسي شده است درحاليکه در دنيا همانگونه که گفتيد توليدات امنيتي و اطلاعاتي رايج است حتي برخي سازمانهاي اطلاعاتي دنيا، خود سفارشدهنده آثار سينمايي هستند. در کشور ما برخي اهالي سينما از کارگردان گرفته تا بازيگر فکر ميکنند اگر در کارهايي امنيتي حضور پيدا کنند برايشان حاشيه ايجاد خواهد شد و ديگر قادر به فعاليت در سينما نخواهند بود البته همانگونه که گفتم بهواسطه سريالهايي که در تلويزيون ساختهشده، اين سوءبرداشت در حال از بين رفتن است و سينماگران به سمت توليداتي اينچنيني متمايل شدهاند.
اينکه توقع داشته باشيم روزي فرا رسد که آثاري نظير »قلب رقه« توسط بخش خصوصي توليد شود اتفاقي دور از انتظار است؟
توقع ساخت فيلمهاي استراتژيک توسط بخش خصوصي شايد به لحاظ علمي و منطقي امري غير عادي نباشد اما اگر بخواهيم واقعبينانه نگاه کنيم متوجه ميشويم فيلمساز يا تهيهکننده بخش خصوصي ترجيح ميدهد که در حوزه کارهاي اجتماعي يا طنز فعال باشد چون ميداند اين قبيل توليدات هم هزينه کمتري براي توليد به خود اختصاص ميدهند هم اينکه بازگشت سرمايه آنها مطمئنتر است.
کمي به موضوعات فني فيلم بپردازيم. نفراتي که براي کار در حوزه بازيگران انتخاب شد آن اتفاقي بود که در نظر داشتيد يا اينکه مشکلاتي پيش آمد؟
تمام تلاش ما اين بود در پشت و جلوي دوربين اتفاقات خوبي رخ دهد ولي بههرحال نميتوان گفت که تمام اتفاقات در فيلم در بهترين حالت خود رخ داده است زيرا اصولاً در سينما نميتوان نمره 100 را به کاري داد چون هميشه ممکن است برخي محدوديتها و کمبودها وجود داشته باشد. ولي بههرحال فکر ميکنم اتفاقات خوبي در اين کار بهويژه در بحث بازيگري رخ داده است. در اينجا بايد از بازيهاي خوب شهرام حقيقتدوست، فرهاد قائميان، هدايت هاشمي، محمدرضا شريفينيا، عبدالرضا نصاري و... به نيکي ياد کنم.
بحث بعدي ما به اکران فيلم مربوط ميشود. معمولاً کارهاي اين حوزه از اکران خوبي بهره نميبرند چون بهترين ساعت اکران معمولاً به آثار طنز اختصاص داده ميشود. آيا اين موضوع به کار شما صدمه نزد؟
درست است که اکران سينمايي بهترين زمانهاي نمايش به فيلمهاي کمدي اختصاص داده ميشود اما خوشبختانه از روزي که »قلب رقه« روي پرده رفته توانسته عنوان پرفروشترين فيلم کمدي را به خود اختصاص دهد. اين فيلم توانسته در 10 روز اول 2 ميليارد فروش داشته باشد. رقمي که براي فيلمي در اين ژانر اتفاق خوبي محسوب ميشود. اما درباره اکران نکتهاي دارم. چرا يک فيلم کمدي در يک روز بايد 8سئانس داشته باشد اما فيلمهايي جدي نهايت دو سئانس نمايش داشته باشد البته در اين ميان، سينمادار را مقصر نميدانم چون آنها بايد هزينههاي خود را تأمين کنند براي همين بيشتر تمايل دارند فيلم طنز نمايش دهند. به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايکنا،اين مشکل نيز به دليل سليقهسازي است که رخ داده و براي اصلاح آن بايد در شوراي اکران، سياستگذاري مطلوبي انجام شود.
Azarbaiijan.farhangi@gmail.com
تاریخ:
1403/06/25 09:10 ق.ظ
|
دفعات بازدید: 67 |
چاپ