ARAZAZARBAIJAN

سفر در ايران؛ رويايي و گران


سفر در ايران؛ رويايي و گران

سميرا محمدي

گروه اجتماعي: براي بسياري از خانواده‌ها، سفر باکيفيت، هزينه‌اي معادل خريد يک دارايي ارزشمند دارد در مقابل برخي هم به گزينه‌هايي کم‌هزينه‌ اما بي‌کيفيت‌ روي مي‌آورند چون سفر اين روزها گرانتر از هميشه است.


در سال‌هاي اخير، شکاف قابل‌توجهي ميان توان مالي خانواده‌هاي ايراني در زمينه سفر مشاهده مي‌شود. بخشي از جامعه توان آن را دارد که هم از سفرهاي خارجي بهره‌مند شود و هم از سفرهاي داخلي با هزينه‌هاي بالا، در حالي که گروهي ديگر هنوز براي سفري ساده به استان‌هاي شمالي يا جنوبي کشور بايد ماه‌ها و گاه سال‌ها برنامه‌ريزي مالي کنند.
براي بسياري از خانواده‌ها، يک سفر باکيفيت، هزينه‌اي معادل خريد يک دارايي ارزشمند دارد. همين موضوع سبب شده سفر از سبد تجربه‌هاي فرهنگي و تفريحي سالانه حذف شود. در مقابل، برخي خانواده‌ها براي حفظ سنت سفر و تنوع، به گزينه‌هايي کم‌هزينه‌تر اما بي‌کيفيت‌تر روي مي‌آورند؛ اقامت در فضاهاي غيررسمي، چادرها يا مراکز سازماني که گاه رزرو آن‌ها از ماه‌ها پيش نياز به هماهنگي دارد.اين نوع سفرها، هرچند به ظاهر آمار گردشگري داخلي را بالا مي‌برند، اما از روح سفر، يعني آرامش، کشف و لذت، فاصله زيادي دارند. سفري که بايد خستگي را بزدايد، گاه خود مبدايي از خستگي و حسرت مي‌شود.در چنين شرايطي، دعوت به »ديدن ايران پيش از جهان« که از سوي برخي کارشناسان گردشگري با نيت خير و روحي ميهن‌دوستانه مطرح مي‌شود، در اصل انديشه‌اي درست و ارزشمند است. اما اولاً فقط در مورد قشر خاصي قابل پياده سازي است. سفري ملي، بايد قابل دستيابي براي تمام اقشار بوده و در شأن مردم شکل گيرد، نه تجربه‌اي محدود به طبقه‌اي خاص.
1. هزينه بالاي اقامت و خدمات گردشگري
نخستين مانع در مسير توسعه سفرهاي داخلي، قيمت بالاي اقامت در هتل‌ها و مراکز رسمي گردشگري است. بررسي نرخ‌هاي اعلام‌شده در پايگاه‌هاي معتبر رزرو اقامتگاه‌ها نشان مي‌دهد که هزينه يک شب اقامت در هتل‌هاي چهار و پنج‌ستاره در کلان‌شهرها و مقاصد پرطرفدار، از چند ميليون تومان آغاز مي‌شود و در برخي ايام به مراتب بيشتر از آن است.
اين سطح از قيمت، براي بسياري از خانوارهاي طبقه متوسط و پايين جامعه قابل پرداخت نيست. بنابراين، بخش قابل‌توجهي از مسافران ترجيح مي‌دهند از اقامتگاه‌هاي سازماني، خانه‌هاي بستگان يا چادر استفاده کنند. نتيجه آن، تجربه‌اي حداقلي از سفر و گردشگري است که نه سودي براي صنعت گردشگري دارد و نه رضايتي پايدار براي مسافران ايجاد مي‌کند.
2. ضريب پايين اشغال هتل‌ها و فشار اقتصادي بر صنعت گردشگري
طبق گزارش‌هاي رسمي سال 1403 ميانگين ضريب اشغال هتل‌هاي کشور در حدود 40 تا 45 درصد برآورد مي‌شود. اين رقم نشان مي‌دهد بيش از نيمي از ظرفيت اقامتي کشور در بيشتر ايام سال خالي مي‌ماند.هرچند در ايام خاص مانند نوروز يا برخي تعطيلات، اين عدد به شکل مقطعي افزايش مي‌يابد، اما تداوم ندارد. هتل‌داران نيز براي پوشش هزينه‌هاي ثابت خود ناگزير به حفظ نرخ‌هاي بالا هستند، که همين امر موجب کاهش بيشتر تقاضا مي‌شود. اين چرخه‌ معيوب، به تضعيف هر دو سوي بازار منتهي مي‌شود؛ نه مسافر رضايت دارد و نه عرضه‌کننده به پايداري مالي مي‌رسد.
3. نابرابري درآمد و قدرت خريد محدود خانوارها
از منظر اقتصادي، بخش قابل‌توجهي از خانوارهاي ايراني در دهک‌هاي مياني و پايين درآمدي قرار دارند. براي اين گروه، سفر تفريحي و اقامت در مراکز رسمي در اولويت هزينه‌هاي خانوار نيست. در مقابل، اقشار مرفه‌تر از آزادي عمل و امکانات بيشتري براي انتخاب مقاصد و کيفيت سفر برخوردارند.اين نابرابري موجب شده تصوير گردشگري داخلي، بازتاب‌دهنده کل جامعه نباشد و بيشتر به طبقه‌اي خاص محدود شود. در حالي‌که تجربه سفر، اگر به درستي مديريت و سياست‌گذاري شود، مي‌تواند بستري براي نشاط اجتماعي، تبادل فرهنگي و حتي عدالت منطقه‌اي باشد.
4. هزينه بالاي حمل‌ونقل داخلي
عامل ديگر، بهاي بالاي حمل‌ونقل هوايي و زميني است. در بسياري از مسيرهاي داخلي، به‌ويژه در ايام پيک سفر، قيمت بليت پروازها با پروازهاي کوتاه‌برد خارجي برابري مي‌کند. افزون بر آن، هزينه‌هاي سوخت، نگهداري ناوگان و نوسان نرخ ارز نيز مستقيماً بر بهاي تمام‌شده تأثير مي‌گذارند.در نتيجه، برخي مسافران ترجيح مي‌دهند با هزينه مشابه، مقصدي خارجي را تجربه کنند که از نظر امکانات و خدمات، ارزش ادراکي بالاتري دارد. اين واقعيت، يکي از عوامل اصلي خروج بخشي از تقاضاي گردشگري از داخل کشور است.
5. جمع‌بندي و راهکارها
با همه احترام به آرمانِ »شناخت ايران پيش از سفر خارجي«، بايد پذيرفت تحقق اين هدف نيازمند اصلاحات بنيادي در سياست‌گذاري گردشگري است.براي آنکه مردم بتوانند واقعاً ايران را ببينند و از ظرفيت‌هاي گسترده آن بهره‌مند شوند، چند اقدام کليدي ضروري به نظر مي‌رسد:
بازنگري در نظام قيمت‌گذاري خدمات اقامتي و حمل‌ونقل، تا با قدرت خريد عموم جامعه هماهنگ شود.توسعه اقامتگاه‌هاي بوم‌گردي و اقتصادي در چارچوب استانداردهاي مشخص، به عنوان جايگزيني دردسترس‌تر و جذاب‌تر براي اقشار مختلف.اعمال حمايت‌هاي مالياتي و تسهيلاتي براي فعالان صنعت گردشگري، با هدف کاهش فشار هزينه‌اي و افزايش کيفيت خدمات.توزيع متوازن گردشگر در کشور، از طريق تبليغ و معرفي مقاصد کمتر شناخته‌شده و ايجاد زيرساخت در مناطق جديد.
در يک جمله، اگر مي‌خواهيم مردم ايران پيش از سفر خارجي، کشور خود را ببينند، بايد ابتدا شرايطي فراهم کنيم که سفر داخلي براي اکثريت جامعه ممکن، در دسترس و مقرون‌به‌صرفه باشد.به گزارش آراز آذربايجان به نقل از مهر،تا زماني که اين توازن ميان هزينه، کيفيت و قدرت خريد برقرار نشود، سفر داخلي هرچند آرماني زيبا و ملي‌گرايانه است، اما براي بسياري از مردم، همچنان رويايي با »بليت گران« باقي خواهد ماند.


برچسب ها:

تاریخ: 1404/07/20 08:33 ق.ظ | دفعات بازدید: 1804 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور