زير پوست آمارهاي سقط جنين در ايران
زير پوست آمارهاي سقط جنين در ايران
گروه اجتماعي: والدين از آينده کودک چشم انداز مثبتي ندارند؟ اگر قرار است آرمان فرزندآوري و حفظ حيات جنين محقق شود، اول بايد رضايت اجتماعي، اميد و انگيزه افراد افزايش پيدا کند. واقعيتها و آمار و ارقام موجود به شکلي است که گويي ميزان رضايت اجتماعي و انگيزه و اميد افراد هر روز به سقوط نزديک است. فاطمه محمدبيگي، رئيس فراکسيون زنان مجلس شوراي اسلامي، اخيرا گفته است: "اگر بخواهيم ماجراي سقط جنين را با جنگ غزه مقايسه کنيم بايد بدانيم هر يک ماه يکبار معادل تعداد شهداي جنگ غزه، سقط جنين در کشور رخ ميدهد." وي در بخش ديگري از سخنان خود اشاره کرده که 80 درصد سقطها توسط خود خانوادهها يا در منزل و به وسيله داروهاي شيميايي انجام ميشود و 20 درصد آن در حوزه سلامت رخ ميدهد.
اين سخنان محمدبيگي که البته با ارائه آمار رسمي و در دسترس، از سوي وي همراه نبود، در شرايطي مطرح ميشود که مدتهاست مسئله نرخ رشد منفي جمعيت کشور و پايين بودن تمايل خانوادهها به فرزندآوري نيز در کانون توجه قرار دارد. مسئله پيري جمعيت ايران و تبعات اقتصادي و اجتماعي اين موضوع نيز از ديگر مسائلي است که گرچه بارها در سخنان مسئولان مطرح شده، اما عملا تغيير بزرگي رخ نداده است.
با استناد به سخنان رئيس فراکسيون زنان مجلس، پرسش اول اين است که چرا اين اطلاعات به لحاظ آمار و ارقام و به شکل رسمي در دسترس عموم پژوهشگران و علاقهمندان به حوزه مطالعات زنان و خانواده قرار نميگيرد و چرا در کشور ما نرخ سقط جنين بالا است؟ سعيد معيدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسي ايران در گفتگو به اين پرسشها پاسخ داده است:
بدون اطلاعات و آمار دقيق نميشود طرح مسئله مطرح کرد
سعيد معيدفر گفت: «وقتي چنين مسئلهاي طرح ميشود و گفته ميشود که اين تعداد سقط جنين رخ ميدهد، خود، محل اشکال است، چرا که نه اطلاعاتي در دست داريم، نه آمارهاي دقيقي داريم.
با اين شيوه که اصلا نميشود درباره هيچ موضوعي صحبت کرد. نميشود که عدهاي به دادههاي کشور دسترسي نداشته باشند و نامحرم باشند و براي عدهاي، بهترين دادهها در دسترس باشد. برخي افراد نيز از چنين وضعيتي سوءاستفاده ميکنند و بر اساس اولويتها و سلايق خود طرح مسئله ميکنند.
آيا واقعا مسئله کشور ما هم اکنون سقط جنين است؟ اين نماينده مجلس اصلا با چه رويکردي اين موضوع را مهم ميداند؟ بنابراين موضوع اول، اهميت اين موضوع است. آيا سقط جنين واقعا مسئله مهمي است يا خير. ضمن اين که در حوزه مسائل زنان نيز نميتوان به راحتي اظهارنظر کرد و بايد با رويکردهاي مختلفي به مسائل زنان، جنين، زنانگي، سقط جنين و امثالهم پرداخت.«
وي افزود: »نکته مهمي که اين نماينده ناديده ميگيرد اين است که اصلا چرا شرايط به سمتي است، که افراد علاقه خود به فرزندآوري را به طور کامل از دست دادهاند؟ يا پرسش ديگر اين که آيا جامعه و زيرساختهاي آن براي تولد کودک آماده است؟
والدين اين روزها نه فقط به شادي لحظهاي فرزندآوري، بلکه به آينده فرزند خود هم فکر ميکنند و نگرانيهاي مرتبط با آينده فرزندان، بيش از سالهاي گذشته پررنگ شده است. به همين دليل است که برخي تصميم به ختم بارداري ميگيرند. اما در برابر اين طرز تفکري که براي سقط جنين تصميم ميگيرد، مسئله حق جنين نيز مطرح است. درواقع اين جنين هم حق حيات دارد و با سقط جنين، حق حيات جنين سلب ميشود. در اين مرحله است که يک مسئله بسيار مهم بار ديگر پررنگ ميشود، آن هم حق رفاه و آسايش جنين است. به هر حال جنيني که قرار است به دنيا بيايد نياز به شرايط پايدار و آرامش دارد. اين پارادوکسها بايد به دقت بررسي و در جامعه ايراني پاسخ داده شوند.«
جامعه نااميد و غير همبسته اين جامعه شناس در ادامه گفت: »وقتي حتي پدر و مادر هم يک جنين را پس ميزنند و نميخواهند، در اغلب موارد، آينده روشني در انتظار جنين نيست. خانم نماينده مجلس طرفدار موضوع حق جنين و افزايش جمعيت هستند، اما بايد در کنار اين ايده، با صراحت روشن کنند که براي آينده جنينها چه تمهيداتي انديشيده شده است.
هم اکنون بسياري از خانوادهها در شرايط سخت زندگي ميکنند و فرزندان آنها نيز در سختترين وضعيت بزرگ ميشوند. اين نکته هم مهم است که اغلب خانوارهايي که در شرايط سخت معيشتي زندگي ميکنند، در مناطقي هستند که سرشار از آسيبهاي اجتماعي و مشکلات بزه است. افزون بر اينها مشکلات زيست محيطي، فرونشست زمين، بحرانهاي اجتماعي از اعتياد تا فساد و سرقت و کودکان کار نيز جامعه را در مقياس بزرگ تهديد ميکند. با اين شرايط، بايد اين پرسش توسط مسئولان پاسخ داده شود که براي حفظ حيات جنين و ايجاد آيندهاي روشن براي فرزندان کشور، دقيقا چه برنامهاي دارند؟«
وي افزود: »متاسفانه برخي از افرادي که در مسند تصميم گيري قرار دارند، هيچ تعريف دقيقي از وضعيت کشور ندارند و صرفا يک آرمان را مطرح و از آن دفاع ميکنند، ان هم بدون فراهم کردن لوازم تحقق اين آرمان. چه بخواهيم و چه نخواهيم هم اکنون آمار سقط جنين به گفته همين نماينده در کشور ما بالاست، درست است که اين اقدام در کشورما قانوني نيست، اما به شکل غيرقانوني انجام ميشود و والديني که در کشور ما خواه مشروع و خواه نامشروع، فرزنددار ميشوند، اين کودک را نميخواهند و با هر ترتيب ممکن اجازه نميدهند فرزندشان حيات پيدا کند. چرا اين والدين از آينده کودک چشم انداز مثبتي ندارند؟
اگر قرار است آرمان فرزندآوري و حفظ حيات جنين محقق شود، اول بايد رضايت اجتماعي، اميد و انگيزه افراد افزايش پيدا کند. واقعيتها و آمار و ارقام موجود به شکلي است که گويي ميزان رضايت اجتماعي و انگيزه و اميد افراد هر روز به سقوط نزديک است. مردم به شدت از زندگي روزمره خود ناراضي هستند. رفع اين نارضايتيها در کدام بخش از آرمانهاي اين نماينده قرار دارد؟
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از فرارو،ما مردم را به شکل پراکنده و تکه تکه ميخواهيم نه افراد منسجم و همبسته. اميل دورکايم در بحث خودکشي ميگويد اگر ميخواهيد ببينيد چرا در يک جامعه خودکشي زياد است، ابتدا بررسي کنيد ميزان همبستگي اجتماعي در آن جا چطور است و ميزان خودکشي ارتباط با ضعف همبستگي اجتماعي دارد و اتفاقا همين را ميتوان درباره فرزندآوري مطرح کرد. وقتي خود فرد نه همبستگي و نه اميد دارد، چرا بايد فرزندآوري کند؟
اگر قرار است ميزان سقط جنين کاهش پيدا کند با اقدامات قانوني و امنيتي نميشود کاري کرد. بايد اميد و رضايت را ارتقا داد. نق زدن و بيان کردن آرمانها بدون نقشه علمي هيچ سودي نخواهد داشت، حتي اگر اين نق زدنها و آرمانها درست باشد. ريشه عدم فرزنداوري يا سقط جنين به همان نابهنجاريهايي بر ميگردد که همين افراد بايد اصلاح و درست کنند. شايد اين نمايندهها نق ميزنند و شعار ميدهند تا رانت و تشويق دريافت کنند، در غير اين صورت صحبتهاي اينچنيني هيچ سودي براي کشور ندارد.«
تاریخ:
1403/07/02 10:53 ق.ظ
|
دفعات بازدید: 31 |
چاپ