گروه فرهنگي:مستند »ملت در خطر« به کارگرداني مهدي جوزايي درباره مشکلاتي است که آموزش و پرورش در ايران را تهديد ميکند.
مهدي جوزايي، پژوهشگر و کارگردان مستند »ملت در خطر« درباره موضوع اين اثر اظهار کرد: عنوان »ملت در خطر« براي کساني که در حوزه آموزش و پرورش و در رابطه با نظام آموزشي مستقر و تحولات آن تحقيق و بررسي ميکنند مانند پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگيان و پژوهشکدهها مرتبط با آن، آشنا است. عبارت ملت در خطر در واقع اشاره دارد به سندي که در دهه هشتاد در ايالات متحده امريکا منتشر شد. اين سند به افت تحصيلي، خطرها و چالشها که نظام آموزشي ايالات متحده با آنها روبهرو بود اشاره داشت. از آن جهت که بتواند در رقابت با ابرقدرتها در دنيا، جايگاه علمي و اقتصادي خود را حفظ کرده و بهبود ببخشد.
وي افزود: از خطري که نظام آموزشي ما را تهديد ميکند، من روي بخش مربوط به آموزش فني حرفهاي و مهارتي تمرکز کردم. بايد توجه داشت در دنيا، آموزشها فني حرفهاي و مهارتي سابقه زيادي دارد و شروع اين آموزشها به دوران صنعتي شدن برميگردد چراکه جامعه صنعتي نياز به نيروي کار ماهر داشت. همچنين امروز هم سند صلاحيت حرفهاي ملي که هر کشوري براي خود تنظيم کرده است، نشان ميدهد سطوح صلاحيت حرفهاي از کارگر ساده تا دکترا تخصصي به چند بخش تقسيم ميشود و هر کدام بايد چه شغلي داشته باشند.
اين پژوهشگر خاطرنشان کرد: در واقع هر کسي در هر جاي کشور که مشغول به کاري است يک کد شغلي دارد. اين کدهاي شغلي در نظام آموزش فني حرفهاي و مهارتي تجزيه ميشود به يک سري مراحل تقسيم شده و براي آن کتاب نوشته ميشود، دوره آموزشي ايجاد ميگردد و برنامه درسي طرح ميشود که براي آموزش اين برنامه درسي کسي به عنوان هنرآموز يا دبير تربيت ميشود. بنابراين سوالي که براي من در اين مستند مطرح بود، از اينجا شروع شد. بطور دقيقتر چطور مشاغلي که در بازار کار وجود دارد ترجمه ميشود و در قالب کتاب قرار گرفته و براي آن برنامه درسي نوشته ميشود و اين برنامه درسي چگونه در هنرستانها اجرا ميگردد؟ اين اتفاق در قالب برنامهاي به اسم نيازسنجي در دفتر تعريف فني حرفهاي سازمان پژوهش انجام ميشود. بنابراين با دو دنيا در ادبيات آموزش مواجه هستيم: يکي دنياي کار و ديگري دنياي آموزش. دنياي کار کاملا زير نظر اصناف است که اين مشاغل را توسعه ميدهند و دنياي آموزش کاملا زير نظر آموزش عمومي و نظام آموزشي است که به عنوان آموزش و پرورش در بين مردم شناخته ميشود.
سرعت کُند تحول در نظام آموزشي
اين مستندساز دلايلي را براي جذب نشدن فارعالتحصيلان هنرستان را با بازار کار بيان کرد و گفت: دلايل مختلفي براي اين اتفاق وجود دارد، از جمله: با توجه به سرعت تحولات فناوري و علمي، اگر کسي با کتابي متعلق به سه الي چهار پيش آموزش ببيند، فرصتها شغلي سه سال آينده را از دست خواهد داد. به عبارتي نظام آموزشي اينقدر کند پيش ميرود که کمتر تغييراتي در کتابهاي درسي شاهد هستيم. چنين سرعت کندي در تغيير و تحول، هيچ تناسبي با بنياد بازارکار ندارد. درواقع اين تقريبا شروع پرداخت من به پروژه ملت در خطر بود. به دنبال آن، نهاد و سازمانها مختلفي مانند معاونتهاي مربوط به آموزش و پرورش، دفتر تحليل، سازمان پژوهش و همينطور اداره کل آموزش و پرورش و هنرستانها را تعقيب کردم تا به پرسشهاي تحقيق خود پاسخ بدهم.
وي ادامه داد: به عبارتي با نگاهي به سند تحول بنيادين آموزش و پرورش روي مسائل، چالشها و راهکارهاي آموزش فني حرفهاي و مهارتي و رابطه آن با مفهوم کارآفريني تمرکز کردم. در پي جواب به اين پرسش بودم که تمام کساني که وارد اين دورهها ميشوند بايد جذب مشاغل شوند يا آموزش ميبينند که بعد بتوانند شغل ايجاد کنند. دراين ميان به يافتهها پژوهشي جديدي دست پيدا کرديم.
1776 ساعت آموزش با نتيجه بيکاري
جوزائي با اشاره به تاريخچه آمورش فني و حرفهاي در ايران گفت: هر هنرآموز در طول سه سال، بين هزار و چهارصد و هشتاد تا هزار و هفتصد و هفتاد و شش ساعت آموزش تخصصي ميبيند. باتوجه به چنين زماني به نظر ميآيد هر فردي در هر کجا دنيا، پس از گذراندن اين ميزان ساعت آموزش، بايد در حوزه کاري خود تا حد زيادي متخصص شود. اما يافتهها نشان ميدهد اصلا اين تخصصگرايي وجود ندارد. يعني يا ساعتهاي آموزشها کيفيت نداشته است يا دبير و هنرآموز آن حوزه تخصص لازم را نداشته است و يا امکانات و تجهيزات کافي براي آموزشي با کيفيت وجود نداشته است. درنتيجه خروجي آموزش براي بازار کار مناسب درنميآيد.
چالشها يکي دو تا نيست
اين کارگردان در رابطه با چالشهايي که در ساخت اين مستند با آنها مواجه شده است، اينگونه گفت: همواره در راه مستندهاي پژوهشي، علمي و آموزشي چالش وجود دارد. من در طول تحقيق متوجه شدم که سامانهاي در ايالات متحده آمريکا وجود دارد که در آن هر شخص محل و رشتهي تحصيل و فارغالتحصيلي او بعلاوهي شغل،ميزان حقوق دريافتي و ارتقا شغلي او ثبت ميشود. اما چنين سامانهاي در ايران وجود ندارد. يعني اگر از آموزش و پرورش پرسيده شود که فارغالتحصيلان سال گذشته هنرستانها فني حرفهاي درحال حاضر مشغول چه کاري هستند، نميداند. پس يکي از چالشها که با آن مواجه شديم همين بود. از ديگر چالشها، خيلي از مسئوليني که در صدر بودن از معاونتها وزارتخانه، هنگامي که قصد مصاحبه با آنها را داشتيم نه مصاحبه را رد ميکردند و نه قبول ميکردند. شايد بتوان گفت اين مشکل ساختاري به تضادها منافع و شکافهاي مختلفي که درون وزارتخانه وجود دارد، برميگردد. يعني حتي بخشهايي در آموزش و پرورش در تضاد با يکديگر قرار دارند. ازاينرو با خيلي از کساني که در ليست بودند، نتوانستيم مصاحبهاي ضبط کنيم.
جوزائي چالش ديگر را کمبود بودجه دانست و گفت: چالش ديگر، مشکلات بودجه بود که در پي آن نتوانستيم جلسات ضبط زيادي داشته باشيم درحاليکه بايد استانها مختلف ميرفتيم. هرچند باتوجه به ملي بودن اين پروژه، انتظار ميرفت که حمايتي از سوي آموزش و پرورش اتفاق بيوفتد اما اين سازمان حامي نبود. وي در پايان با اشاره به نقطه قوت اين پروژه از منظر خود، افزود: از نقاط قوت کار اين بود متودي که در اين مستند استفاده کردهام، جامعه پژوهش و رويکرد من درباره اين موضوع تازه است و اسناد زيادي براي بررسي در دست داشتيم. هرچند در راه آموزش فني حرفه اي و مهارتي شوراي تخصصي بود آن که در اصل بايد با اعضا آن صحبت مي کرديم، مکاتبه کرديم اما نتوانستيم با رئيس و اعضاي شوراي فني حرفهاي و مهارتي ديدار کنيم و مصاحبه بگيريم.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايلنا،عوامل پروژه ملت در خطر عبارتاند از تدوينگر: حسين تورنگه، فيلمبردار: عليرضا نادري، صدابردار: شاهين ثابت، دستيار و برنامهريز: مريم ترکاشوند، توليد مرکز گسترش سينماي مستند، تجربي و پويانمايي.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


تورم بالاي 40 درصد و فروپاشي تدريجي طبقه متوسط
تئاتر کودک جاي تجربه نيست جاي تخصص است
گياهان دارويي و طب ايراني؛ راهکارهايي نو براي درمان ناباروري و اصلاح سبک زندگي
ستادهاي وفاق ملي؛ فعالان ديروز فراموششدگان امروز
نظارت بر تامين پايدار آرد وکيفيت نان در آذربايجان غربي
شناسايي شبکه فساد ارزي 229 ميليون يورويي در آذربايجان غربي
انسداد ۲۸۷ حلقه چاه غیرمجاز در آذربایجان غربی
هشدار درباره افزايش فقر در جامعه با حذف ارز ترجيحي
بحران دارو در کمين است؛ آيا مجلس ميتواند راهحلي بيابد
حوزه پوشاک ما روان نيست
