حقوق زنان در جامعه، متناسب با تکالیفشان نیست
ناهید زمانی
گروه گفتوگو: در حال حاضر جامعه و مردان هستند که برای زنان و مادران تعیین میکنند که چگونه باشند و چگونه نقش ایفا کنند و زنان خودشان تصمیمگیر در این زمینه نیستند در حالی که آیا تاکنون جامعه به مردان گفته است که چگونه باشند و چگونه نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا کنند؟
نتایج برخی از بررسیها و تحقیقات صورت گرفته بیانگر این است که برای دختران و زنان جوان امروز مادری گزینهی مطلوب نیست و به عبارتی دیگر برای آنها این موضوع از اسطوره به یک نقش تبدیل شده است. نگاه آنها به مقوله مادری متفاوت از نگاه مادرانشان به این موضوع است. به نحوی که به نظر میرسد با توجه به تغییر نگرشهایی که در دختران و جوان ایرانی صورت گرفته آنها از بین نقش اجتماعی و مادری اگر قرار بر انتخاب باشد اولی را ترجیح میدهند. برای بررسی این موضوع و همچنین جایگاه مادران و زنان در خانواده و جامعه با دکتر افسر افشار نادری جامعه شناس گفت و گویی انجام دادیم که میخوانید:
*در حال حاضر نگرش جامعه به مادران و جایگاه آنها چگونه است؟
نگرش جامعه نسبت وظایف مادران همان است که قبلا بود. جامعه انتظار دارد که زنان بچهدار شوند و از آنها مراقبت کنند و مطالبی همچون اینکه جایگاه مادران مقدس و در بهشت است مطرح میکنند ولی در برابر آن هیچ حقی برای مادران در نظر گرفته نمیشود و در واقع ما شاهد یک پارادوکس در این زمینه هستیم. همانطور که اشاره کردم میگویند مادری امری مقدس است و در کلام برای مادران احترام زیادی قائلند و آنها در برابر جامعه، همسران و فرزندان خود وظایفی بر عهده دارند اما بحث به حقوق که میرسد میبینیم حقوقی جامعه برای آنها قائل نیست. در حالی که زنان در حال حاضر میخواهند در برابر تکالیفی که بر عهده دارند حقوقشان نیز مشخص باشد.
*شما اشاره کردید که پارادوکسی در ارتباط با حقوق و وظایف در ارتباط با مادران وجود دارد. آیا میتوانید نمونههایی از این پارادوکس را اشاره کنید.
برای نمونه زن ۹ ماه جنین را در شکم خود نگه میدارد و وقتی که فرزند به دنیا میآید وظیفه بزرگ کردن و تربیت آن را بر عهده دارد و دارای جایگاهی مقدس است، اما موقعی که دو زوج تصمیم میگیرند براساس اختلافات و مشکلاتی که بین آنها وجود دارد از یکدیگر جدا شوند، دادگاه در حالت معمولی حضانت را به پدر میدهد و مادر نسبت به فرزند حقی ندارد. گویی تا قبل از جدایی مادر، مقدس است ولی بعد از جدایی مقدس بودن او از بین میرود، پدر مقدس میشود و حضانت فرزند به پدر داده میشود. نمونههایی از این پارادوکس در جامعه بسیار است. مثلا یک زن برای بچه خود سرمایهگذاری بانکی میکند، سهام میخرد ولی وقتی میخواهد از آن پول و یا سود سهام استفاده کند این اجازه را به او نمیدهند و باید پدر یا خود فرزند اگر به سن قانونی رسیده این کار را انجام دهد.
*نگرش خانواده به مادر چیست؟ آیا این پارادوکس را در خانواده نیز مشاهده میکنیم؟
در خانواده هم نگرش فرهنگی غلطی جا افتاده و مردان انتظارات گذشته از زنان و مادران دارند ولی در کنار آن میخواهند که زنان به مانند مانکنهای غربی باشند، به مانند آنها آرایش کنند، لباس بپوشند و به مانند کسی باشند که با صرف هزینههای کلان و رژیمهای سخت مانکن شدهاند. چگونه یک زنی که یکی، دو تا بچه به دنیا میآورد و تربیت میکند میتواند به مانند این مانکنها باشد. زنان و مادران در قبل از وضعیت خود راضی نبودند و مجبور بودند خود را با آنچه که جامعه و ساختار از آنها میطلبد تطبیق بدهند. اکنون نیز زنان و مادران از وضعیت خود راضی نیستند.
در حال حاضر جامعه و مردان هستند که برای زنان و مادران تعیین میکنند که چگونه باشند و چگونه نقش ایفا کنند و زنان خودشان تصمیمگیر در این زمینه نیستند در حالی که آیا تاکنون جامعه به مردان گفته است که چگونه باشند و چگونه نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا کنند. در واقع زنان و مادران همواره در قالب کلیشههایی بودند که مردان و جامعه برای آنها تعیین کرده است.
*در حال حاضر شاهد این هستیم که دختران امروزی تمایل کمتری نسبت به گذشته برای بچهدار شدن دارند و باروری کمتری در این زمینه شاهد هستیم. آیا علت این امر به تغییر نگرشهای از سوی زنان و دختران نسبت به مقوله مادری برمیگردد.
بخشی از این موضوع به تغییر نگرشها از سوی زنان و دختران برمیگردد و بخش دیگری از آن نیز به انتظاری برمیگردد که جامعه در قالب کلیشههای جدید از زنان میخواهد. در حال حاضر در جامعه تبلیغ میشود که دختران باید زیبا باشند، با الگوهای غربی و مانکنها برابری کنند و اگر زمانی چاقی در جامعه ما ارزش بود اکنون اینگونه نیست و اکنون دختران و مادران جوان برای اینکه مانکن باشند دیگر نمیتوانند به مانند قبل فرزندآوری داشته باشند چرا که با زایمان این زیبایی را از دست میدهند. از سوی دیگر دخترانی میبینیم که با عشق به بچهها نگاه میکنند و در واقع دوست دارند بچه دار شوند، ولی اقدام به فرزندآوری نمیکنند چرا که سرنوشت مادرشان را میبینند که وقتی زایمان کرده و به قول معروف از ریخت و قیافه افتاده پدرش، مادرش را ترک کرده و به سمت زن جوانتری رفته است، بنابراین آنها برای اینکه چنین دلیل مهم دیگری که در این ارتباط وجود دارد این است که زنان ما امروز میخواهند در اجتماع نقش داشته باشند و اگر قرار است که بین بچهدار شدن و فعالیت اجتماعی یکی از این دو را انتخاب کنند فعالیت اجتماعی را انتخاب میکنند و زیر بار بچهدار شدن نمیروند.
*نگرش دختران امروز نسبت به مادری با مادران خود چه تفاوتی دارد؟
با توجه به تغییراتی که در جامعه و محیط به وجود آمده نگرش دختران امروز به مقوله مادری نیز تفاوت کرده و این تغییر غیرقابل اجتناب است. در گذشته زنان کار نمیکردند، در خانه بودند، فعالیت اجتماعی نداشتند و به صورت منفعلانه عمل میکردند و کاملا در قالب یک الگوی مادرانه که جامعه تبلیغ میکرد عمل میکردند اما امروز همانطور که اشاره کردم وضعیت متفاوت است. زنان در پستها و مناصبی قرار دارند که خود صاحبنظر و صاحب اراده دارند، استقلال مالی دارند، خودشان تصمیم میگیرند، تحت فرمان نیستند و مالک خیلی چیزها هستند و این صاحب رای و عقیده بودن در نگرششان نسبت به مقوله مادری و تربیت فرزند تاثیر گذاشته است.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۴:۴۲ ق.ظ