گروه اقتصادي: کاهش سفر تنها ضربه خود را به اقتصاد گردشگري نميزند، بلکه هرچه سهم سفر از سبد هزينه خانوار ايراني کم شود، بيشتر از آن ميزان نشاط و انگيزه افراد براي ادامه فعاليت از دست ميرود.
گروه اقتصادي: کاهش سفر تنها ضربه خود را به اقتصاد گردشگري نميزند، بلکه هرچه سهم سفر از سبد هزينه خانوار ايراني کم شود، بيشتر از آن ميزان نشاط و انگيزه افراد براي ادامه فعاليت از دست ميرود.
اکنون پديده سفر قسطي حکم سراب را دارد؛ در نگاه اول شايد راهي براي کاهش فشار اقتصادي بر خانوادهها باشد و بتواند امکان فراغت را فراهم کند، اما بار مالي که در بلند مدت بر دوش خانواده ميگذارد با هدف سفر رفتن که آسودگي ذهن است، در تناقض قرار دارد و فشار مالي و رواني را تشديد ميکند.
- »آسايش، آرامش و استراحت ضد گرفتاريهاي ناشي از کار و شغل« معنا و ريشه واژه فراغت است. سفر رفتن گرچه يکي از راههاي رهايي از بند فشار کار و زندگي روزمره بوده است، اما هر سال بستن بار سفر براي خانوارهاي ايراني سختتر و دورتر ميشود. تا حدي که پس از لوازم خانگي، پوشاک و خوراک قسطي، امسال در آستانه نوروز با موج تبليغات سفر قسطي از سوي برخي سکوها مواجه هستيم. صنعت گردشگري ايران که طي سالهاي اخير با چالشهاي متعددي از سياسي گرفته تا شيوع ويروس کرونا مواجه بوده است، حال به نظر ميرسد که سهم سفر در سبد هزينه خانوار ايراني به ميزان چشمگيري کوچکتر شده است.
براساس گزارشي که اتاق بازرگاني تهران در زمستان امسال منتشر کرد، هر خانوار تهراني در سال تنها قادر به صرف ?.? ميليون تومان براي سفر و تفريح است که بهزعم بسياري از کارشناسان اين رقم حتي براي يک سفر يکروزه نيز ناکافي است. اين در حالي است که هزينههاي يک سفر متوسط، از جمله هزينههاي اقامت و حملونقل، به شدت افزايش يافته است.
براساس اين گزارش حدود 75 درصد از خانوارهاي ايراني قادر به سفر نخواهند بود، چراکه هزينهها براي بسياري از آنها بيشتر از خط فقر سفر است. طبق نتايج بررسيهاي اخير، خط فقر سفر در سال 1403 معادل 15 تا 16 ميليون تومان تخمين زده شده است و تنها حدود يکچهارم خانوارها قادر به گذراندن تعطيلات در اين شرايط اقتصادي هستند. هرچند گفته ميشود هزينه ماهانه دهک نهميها نزديک به 26.5 ميليون تومان است، اما با توجه به نرخ تورهاي نوروزي، حتي دهک نهميها نيز نميتوانند در تعطيلات نوروز به سفرهاي دلخواه بروند.
کاهش سفر تنها ضربه خود را به اقتصاد گردشگري نميزند، بلکه هرچه سهم سفر از سبد هزينه خانوار ايراني کم شود، بيشتر از آن ميزان نشاط و انگيزه افراد براي ادامه فعاليت از دست ميرود. اکنون پديده سفر قسطي حکم سراب را دارد؛ در نگاه اول شايد راهي براي کاهش فشار اقتصادي بر خانوادهها باشد و بتواند امکان فراغت را فراهم کند، اما بار مالي که در بلند مدت بر دوش خانواده ميگذارد با هدف سفر رفتن که آسودگي ذهن است، در تناقض قرار دارد و فشار مالي و رواني را تشديد ميکند.
سفر قسطي راه چاره نيست
اردشير گراوند، جامعهشناس درباره تبعات سفر اقساطي در بلندمدت گفت: »فراغت يکي از ارکان زندگي افراد و همچون مسکن، آموزش و بهداشت جزو نيازهاي ضروري است. فراغت اساسا بخش جدايي ناپذيري از زندگي بشر است و حتي حيوانات هم به آرامش و استراحت نياز دارند. در سراسر دنيا و بخصوص ايران ما تعطيلات زيادي داريم. در اين تعطيلات خانوار نيازمند يک فراغت است ولي تمام اعضاي خانوار اين را نميتوانند متوجه شوند که ما منابع و پول رفتن به سفر را نداريم.
يک کودک ميبيند که اطرافيانش به سفر ميروند يا حتي مرد يا زن خانواده دوست دارد به يک سفر فراغتي برود ولي خودش هم ميداند که منابعش را ندارد؛ بنابراين ما فکر ميکنيم که فراغت يک امر اختياري نيست بلکه امري ضروري براي تمدد اعصاب و آرامش و جدا شدن از فضاي پرتنش زندگي و محل کار است.«
وي با بيان اينکه هزينه درآمد خانوارها منفي شده است، افزود: «در چنين شرايطي خانوار منبع خود را براي فراغت نميگذارد چراکه اولين اقلامي که در زمان تورم از سبد هزينه حذف ميشود در وهله اول امور فرهنگي است، در وهله دوم امور آموزشي، سوم امور فراغت و در نهايت امور مربوط به سلامت عمومي مانند ويتامينها، پيشگيري از بيماري و... است.
اکنون که اين منبع براي سفر وجود ندارد، مانند دندان نيست که بگوييم آن را ميکشم و راحت ميشوم بلکه روح ناخواسته آن را طلب ميکند و افراد سفر رفتن را دوست دارند. زماني که فرد نميتواند با پساندازش سفر کند مجبور است خود را زير بار قرض ببرد.«
گراوند ادامه داد: »از طرفي کساني هم که عرضهکننده خدمات گردشگري هستند مانند تورگردانان و هتلداران، خودشان ميدانند که مردم توان پرداخت پول نقد را ندارند و مجبور به تقسيط ميشوند. اين است که به نظر من سفر قسطي فعلا پاسخگوست ولي در بلند مدت راه چاره نيست.
به اين دليل که عموم مسافرتها ما در چادرخوابي، ماشين خوابي يا خانه آشنايان ميگذرد و مسافرت به آن معنايي که قبلا در ايران وجود داشت دچار چالش شده است چراکه پس اندازي وجود ندارد.«
حذف سفر از سبد هزينه خانوار به معناي عدم انگيزه و نابودي اقتصاد است
اين جامعهشناس درباره پيامدهاي حذف سفر از سبد هزينه خانوار عنوان کرد: »هر محدوديتي مانند زخمي در وجود بشر ميماند و انرژي فرد را ميگيرد و او را دچار افسردگي ميکند. ممکن است اين زخم خوب شود ولي جايش ميماند؛ بنابراين در سطح فردي تبديل به افسردگي و زخمهاي فراموش نشدهاي ميشود. در سطح نظام اجتماعي نيز عدم انگيزه، تحرک اقتصادي و اجتماعي را از بين ميبرد و اين به معناي انباشت سختيهاي زندگي است. به همين دليل هم ما با آمار بالاي خودکشي، افسردگي و اعتياد مواجه هستيم چراکه انگيزهاي براي حرکت مجدد وجود ندارد.«
حال و روز عمومي مردم براي سلامتشان هم به خطر افتاده است چه رسد به فراغت
گراوند همچنين با اشاره به تبعات اقتصادي کاهش سفرها بر صنعت گردشگري، بيان کرد: «نکته جديتر اين است که گردشگري يک صنعتي است که تنوع فرصت شغلي ايجاد ميکند. حتي گردشگري داخلي خود منجر به بازتوليد ثروت در کشور ميشود از اين رو وقتي گردشگري داخلي تعطيل شود چرخه گردش ثروت نيز متوقف ميشود. زماني که اقتصاد عمومي جامعه ناقص شود هم اساسا مردم مريض ميشوند. در مجموع حال و روز عمومي مردم براي سلامتشان هم به خطر افتاده است چه رسد به فراغت.«
سفر قسطي يک گزينه براي اقشار ضعيف جامعه است
محسن حاجي سعيد، رئيس جامعه انجمنهاي حرفهاي راهنمايان گردشگري نيز درباره اثر تورم بر گردشگري داخلي گفت: »تاثير تورم همين است. وقتي درآمد مردم کاهش پيدا کند سفر از يک الزام به کالاي لوکس تبديل ميشود. وقتي درآمد مردم کاهش و از سوي ديگر هزينههاي زندگي افزايش پيدا کند سفر ديگر از فهرست نيازهاي ضروري خط ميخورد. درحالي که سفر به نوعي براي برگرداندن انگيزه دوباره فرد براي کار کردن است. يعني به لحاظ رواني فرد نياز دارد سفر برود تا بهتر زندگي کند و تجربيات سفرش را در کارش لحاظ کند، اما وقتي نتواند امرار معاش کند و نيازهاي اوليهاش را تامين کند، سفر از زندگيها حذف ميشود.«
وي ادامه داد: »الان وضعيت به اين شکل است که هزينه پرواز و هتلها را چند ماه پيش از عيد افزايش ميدهند بدون اينکه توجهي به توان درآمدي مردم داشته باشند و بعد هم ادعا ميکنند که براي عيد افزايش نرخ نخواهيم داشت. هزينههاي بازديد و خوراک را هم که اضافه کنيد يک فرد کارمند محاسبه ميکند که براي يک سفر عادي داخلي با خانواده بايد سه ماه حقوقش را خرج کند. از اين روست که گردشگري ما دچار چنين وضعيتي شده است.«به گزارش آراز آذربايجان به نقل از اقتصاد 24 اين فعال صنعت گردشگري در ارزيابي خود از پديده سفر قسطي گفت: »اين گزينه را هم ميتوان نقد کرد و هم ميتوان به عنوان راهکاري براي اقشار ضعيف و طبقه متوسط ديد که در آستانه نوروز و افزايش هزينههاي خوراک و پوشاک هزينه سفر هم به آن اضافه ميشود که ممکن است از پس آن برنيايد.
ولي اگر بتواند که در سه يا چهار قسط پرداخت کند، آنوقت ميتواند در زمان مناسب تعطيلات نوروز با خانوادهاش سفري داشته باشد؛ بنابراين نگاه من نسبت به اين موضوع حمايتي است. هرچند که نياز به نظارت هم دارد يعني نبايد سودش طوري باشد که باز هم از درآمد افراد بيشتر شود. از ديد من اين خود يک فرصت براي حمايت از اقشار متوسط و ضعيف جامعه است که با اقساط بتوانند سفر خود را داشته باشند.«
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com