ARAZAZARBAIJAN

افکار فاجعه‌آميز منجر به اضطراب مي‌شود


افکار فاجعه‌آميز منجر به اضطراب مي‌شود

گروه فرهنگي:زهرا امام‌زماني: در شرايط بحراني بهتر است اعضاي خانواده با يکديگر به همدلي پرداخته و اجازه ابراز هيجان‌ها به همديگر بدهند و هيجان‌ها را بپذيرند. در اين شرايط به هيچ وجه احساسات و هيجان‌ها را مورد سرزنش قرار ندهند.


در دوران بحران و جنگ، سلامت روان افراد به شدت در معرض تهديد قرار مي‌گيرد. فشارهاي ناشي از شرايط استرس‌زا، ترس و عدم امنيت، همگي مي‌توانند منجر به افزايش سطح اضطراب و کاهش خلق و روحيه شوند.
بررسي عوامل محيطي و فردي که در اين فرايند نقش دارند، اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌کند؛ چراکه شناخت آنها مي‌تواند راهکارهاي موثر براي مقابله و کاهش آسيب‌هاي رواني فراهم آورد.
دکتر زهرا امام‌زماني، استاد دانشگاه، روان‌شناس باليني و متخصص در حوزه اختلالات اضطرابي و تنظيم هيجان در اين زمينه به بررسي تاثيرات جنگ بر روان افراد و ارائه راه‌حل‌هاي عملي مي‌پردازد. در مصاحبه با ايشان، ضمن بررسي عوامل موثر بر افزايش اضطراب و افسردگي در زمان جنگ، به گروه‌هاي سني حساس، فرآيندهاي مغزي درگير و نقش خانواده و جامعه در مقابله با چالش‌ها خواهيم پرداخت.
خانم دکتر در چه شرايط و با چه عوامل محيطي، سطح اضطراب و افسردگي افراد و گروه‌هاي سني مختلف در اثر جنگ و بحران افزايش مي‌يابد و چگونه مي‌توان اين عوامل را شناخت؟
افزايش سطح اضطراب و کاهش خلق در شرايط بحران و جنگ امري طبيعي و تقريباً همگاني مي‌باشد زيرا جنگ نوعي شرايط استرس‌زا به حساب مي‌آيد. با اين‌حال برخي عوامل باعث مي‌شود سطح اضطراب تا حدي زياد شود که براي عملکرد فرد مشکل‌آفرين باشد. برخي از اين عوامل مي‌تواند شناختي باشد. به عبارتي افکار فاجعه‌آميز و پيش‌گويي منفي در مورد آينده منجر به افزايش افراطي اضطراب مي‌شود.
همچنين برخوردار نبودن از عوامل حمايتي مانند عدم ارتباط با منابع معنوي، روابط سازنده و مثبت با اعضاي خانواده و شبکه دوستان نيز منجر به افزايش بيش از پيش اضطراب خواهد شد.
کدام گروه‌هاي سني، به‌طور خاص، در معرض خطر تنش‌هاي رواني قرار دارند و چه تفاوت‌هايي در ماهيت اضطراب و افسردگي در اين گروه‌ها ديده مي‌شود؟
کودکان و سالمندان نسبت به ساير گروه‌هاي سني بيشتر در معرض افزايش اضطراب و کاهش خلق هستند. کودکان به علت اينکه تجربه، دانش و توانمندي‌هاي مقابله اي جسماني و روانشناختي اندکي با شرايط بحراني دارند و از طرفي تفکر منطقي در آنان به سطح کيفي بزرگسالي نرسيده است، بيشتر در برابر شرايط بحراني آسيب‌پذير هستند. سالمندان نيز به علت بيماري، ضعف جسماني و دور بودن از فرزندان و اعضاي خانواده ممکن است در برابر فشارهاي روانشناختي ناشي از جنگ آسيب بيشتري ببينند.
از نظر علمي، چه فرآيندهايي در مغز و روان افراد در اثر استرس جنگي فعال مي‌شود که مي‌تواند منجر به اضطراب و افسردگي مزمن گردد، و چه مداخلاتي مي‌تواند اين فرآيندها را کاهش دهد؟
در سيستم عصبي افراد در هنگام مواجهه با رويدادهاي استرس‌زا چند مدار فعال مي‌شوند که در ابتدا به مقابله موثر بدن با شرايط استرس‌زا کمک مي‌کنند.
به عنوان مثال ترشح کورتيزول در شرايط استرس‌زا در ابتدا مي‌تواند به مقاومت بدن در برابر اين شرايط کمک کند اما با مزمن شدن بحران، ترشح طولاني مدت کوزتيزول مي‌تواند به افزايش فشار خون، کاهش توان سيستم ايمني در برابر عفونت‌ها و بيماري‌ها و کاهش توان جسمي‌براي انجام امور روزمره بينجامد.
همچنين با فعاليت بيش از حد مداري در مغز مانند مدار سپتوهيپوکامپ فرد اضطراب زيادي را تجربه مي‌کند. در اين شرايط با مداخلاتي همچون درمان‌هاي دارويي و روانشناختي مي‌توان فعاليت اين مدارها را تعديل نمود. در نتيجه بهترين راهکار مراجعه به متخصصان سلامت روان از جمله روانپزشکان و روانشناسان مي‌باشد.
چه راهکارهاي پيشگيرانه و مداخلات اوليه، در کاهش سطح اضطراب و افسردگي در افراد و گروه‌هاي مختلف، در مواجهه با شرايط جنگي موثر واقع مي‌شود؟ در حقيقت آيا راهي در اين بازه زماني وجود دارد که باعث جلوگيزي از توسعه اختلال مزمن و ترس و تروما يا… شود؟
به عنوان راهکارهاي پيشگيرانه بهتر است متخصصان سلامت بسته‌هاي آموزشي در مورد نحوه مواجهه با شرايط بحراني، تاب آوري و خودمراقبتي جسمي‌و رواني (نحوه مراقبت از جسم و روان خود در شرايط دشوار) در برابر اين شرايط را در اختيار عموم افراد جامعه قرار دهند. محتواي اين بسته‌ها بهتر است کوتاه، قابل فهم و مناسب با گروه‌هاي سني و فرهنگي مختلف باشد.
چه برنامه‌هاي مدون و علمي‌در سطح ملي و محلي مي‌توانند سطح اضطراب و افسردگي در جامعه و گروه‌هاي سني متنوع را پايش و مديريت کنند
برگزاري کارگاه‌ها و وبينارهاي انلاين و آفلاين جهت ارتقاي سطح سلامت روان، انتشار و پخش بروشورهاي حاوي نکات مفيد آموزشي براي کاهش سطح اضطراب بسيار مفيد است
لطفاً بفرماييد که چه روش‌هاي درماني فردي و جمعي بر پايه شواهد علمي‌در کاهش اضطراب و افسردگي در مراحل اوليه و طولاني‌مدت موثر است؟
روش‌هاي درماني همچون درمان شناختي رفتاري، درمان هيجان مدار که در قالب جلسات فردي و گروهي برگزار مي‌شود مي تواند تا حد زيادي موجبات کاهش تنش در سطح فردي و جمعي را مهيا کند.
به عنوان سوال آخر بفرماييد که چه راهکارهاي عملي، فرهنگي و حمايتي در کاهش استرس و تنش در ميان اقشار کم‌درآمد و آسيب‌پذير و در بين افراد داراي سابقه بيماري‌هاي رواني يا جسمي‌وجود دارد؟
براي اين قشر خاص نيروهاي سلامت روان به صورت داوطلبانه در مساجد يا مراکز بهداشت مي‌توانند مستقر شده و خدمات روانشناختي با هزينه کم يا رايگان ارائه دهند. همچنين با برگزاري کلاس‌هاي آموزشي مي‌توانند به تعداد مخاطبان بيشتري خدمات ارائه نمايند. افزون بر اين مهم‌ترين عامل، حمايت اعضاي خانواده و دوستان مي‌باشد.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايبنا، در اين شرايط خانواده لازم است هم به لحاظ هيجاني از اين افراد حمايت کرده و هم مراقبت‌هاي جسماني لازم مانند نظارت بر مصرف به موقع داروها را ارائه کنند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


برچسب ها:

تاریخ: 1404/04/08 12:24 ب.ظ | دفعات بازدید: 1655 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور