استاندارد، ضرورتی انکارپذیر
بهرام جلوداری
استاندارد (به معنی تعیین حداقل معیارهای پذیرفته شده برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت) مفهومی است که در تمامی جوامع برای تعیین حداقل جایگاه اجتماعی سازمانها و به عبارتی ایجاد تعهد مسئولیت اجتماعی برای سازمانهای مختلف تولیدی و خدماتی مورد استفاده قرار میگیرد.
استانداردهای شهری، استانداردهای صنعتی، استانداردهای خدماتی و انواع مختلف استانداردها امروزه همه و همه برای رفاه اجتماعی مردم و البته برای تضمین دسترسی دولتها به اهداف و چشمانداز به کار میروند. گستره این واژه به حدی است که از تولید استاندارد محصولات صنعتی فراتر رفته و بخشهای مختلف اقتصادی و خدماتی را درنوردیده است.
این امر موجب شده تا موفقیت دولتها، به شکلی مدیون تفکر استاندارد باشد. دولتی که استاندارد فکر کرده و رویکرد استاندارد دارد میتواند در تمامی بخشهای مختلف اقتصادی بهبود و بهرهوری را شاهد باشد، چرا که استاندارد به معنی تعریف و تدوین حداقل معیارهای اندازهگیری و قابلقبول یک خدمت یا تولید یک محصول است.
دانشمندان علم مدیریت بر این باورند که مدیریت بدون اندازهگیری امکان پذیر نبوده و بدون توجه به آن تضمینی در موفقیت برنامههای مدیریتی مشاهده نخواهد شد. از طرف دیگر بیتوجهی به این واژه مهم هزینههای متعدد و کلان و از دست رفتهای را برای جامعه به همراه دارد که تمامی تلاشهای دولتها را در ارائه خدمات مناسب برای مردم زیر سؤال میبرد. بر این اساس درک اهمیت استاندارد، استانداردسازی، کاربرد و زندگی با استاندارد در عرصههای مختلف ضرورتی انکارناپذیر است.
آموزش و پرورش: نبودن استانداردهای فضای آموزشی، استانداردها و حداقل نیازهای یک محیط آموزشی، استانداردهای پذیرش معلمان و آموزگاران، استانداردهای ثبت نام استانداردهای انتقال و جابهجایی معلمان استانداردهای پرداخت و استانداردهای بهکارگیری معلمان، همه و همه منجر به کاهش میزان اثربخشی و کارایی بخشهای آموزشی شده و افت شدید تحصیلی و عدم علاقه آموزگاران به تدریس و غیره را با خود به همراه خواهد داشت.
نارضایتی معلمان از مدارس، نارضایتی آنان از ارتقاء شغلی مناسب، نارضایتی از کیفیت تدریس، نارضایتی اولیا از عملکرد مدارس بروز حوادثی از قبیل آتش سوزی در مدارس بهدلیل نبودن استانداردهای تجهیزات مدارس مرگ و میر دانشآموزان بیگناه، حوادث و تصادفات بهوجود آمده در اردوگاهها و امثالهم حاکی از اهمیت ویژه نگاه استاندارد به آموزش و پرورش دارد.
تولید: تولید کالاهایی با کیفیت پایین و اخذ انواع گواهینامههای استاندارد، درج آرم استاندارد روی محصولات، عدم آموزش رعایت الزامات استانداردهای مختلف و نبودن نظارتهای کافی بر این امر منجر به افزایش تولیدات صنعتی بدون کیفیت شده و با حمایت مالی دولت، منجر به افزایش غرور بیجای تولیدکنندگان صنعتی و کاهش توان رقابتی آنان در بازارهای جهانی خواهد شد.
امنیت: طویل شدن پروندههای متعدد در دادگستری، افزایش جرائم، نبودن استانداردهای کافی برای برخورد با متخلفین و عدم ترس متخلفین از ارتکاب جرم، نبودن استانداردهای مناسب برای برخورد یکسان با متخلفین و جلوگیری از اعمال سلایق، نشان از خالی بودن جای استاندارد در امور قضائی دارد.
بانکداری: نبودن استانداردهای بانک و بانکداری، عدم پرداخت تسهیلات بانکی به متقاضیان، عدم هدایت صحیح سرمایه و سپرده مردم به بخش صنعت، افزایش رانت خواری و خرید و فروش انواع وام، برخوردهای ناصحیح با سپردهگذاران، طولانی شدن فرآیند ارائه خدمات بانکداری، عدم اجرای صحیح سیستمهای پرداخت اتوماتیک و بیتوجهی بانکها به نیازهای مردم، همگی به دلیل فقر نگاه استاندارد به خدمات بانکی است.
استاندارد مقولهای فرابخشی است که بعد از انقلاب توجه نکردن به آن و محدود کردن آن به یک وزارتخانه هزینههای زیادی را برای جامعه ما داشته است. توجه نکردن به این رویکرد مهم را چه کسی باید پاسخگو باشد؟ سوختن کودکان مظلوم در کلاسهای درس به دلیل توجه نکردن به استاندارد فضای آموزشی، غرق شدن کودکان معصوم در استخر به دلیل رعایت نکردن استانداردهای اوقات فراغت، مرگ و میر روزانه دهها نفر در جادهها به دلیل رعایت نکردن استانداردها، مبتلا شدن تعداد قابل توجهی از شهروندان به بیماریهای ریوی و سرطان به دلیل رعایت نشدن استانداردهای محیط زیست شهری، واردات محصولات آلوده و نبود استانداردهای وارداتی را چه کسی باید پاسخگو باشد؟
سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران که مسئولیت استانداردسازی را در کشور بر عهده دارد، برای پاسخگویی به سؤالات فوق چه کاری انجام داده است؟ آیا سازمان استاندارد صرفا مسئول چسباندن یک آرم استاندارد بر کالای تولیدی است یا وظایفی فراتر از آن دارد؟ جالب اینجاست که این سازمان با همه مسئولیتهای اجتماعی خود نزدیک به ۶ ماه بدون مسئول بوده و از طرف وزارت صنایع برای این سازمان مهم متولی انتخاب نشده بود.
آیا هنوز ضرورت استانداردسازی برای این وزارتخانه مشخص نیست؟ آیا در بهکارگیری مدیران این مجموعه استاندارد، به واژه استاندارد توجه میشود یا خواهد شد؟به نظر میرسد سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی در صورتی که بخواهد به این مسائل پاسخ دهد باید مأموریتی فراسازمانی داشته، از مجموعه وزارت صنایع خارج شده و زیر نظر ریاستجمهوری باشد.
این سازمان باید بتواند به مسئولیت اجتماعی خود که شعار سازمان بینالمللی استاندارد است، پاسخگو بوده و نقش واقعی خود را ایفاء کند؛ در غیر این صورت هر کالای تولیدی غیراستانداردی که در مجموعه وزارت صنایع تولید میشود با اعمال فشار خیلی کم، آرم استاندارد را دریافت کند. آیا به راستی به این فکر کردهاید که خودروهای داخلی که با کیفیت پایین تولید و با قیمت بالا به فروش میرسند چگونه آرم استاندارد را اخذ میکنند؟
میدانیم که استاندارد به معنی حداقل الزامات قانونی و معیارهای فنی تولید یک محصول است؛ آیا با هزینههای بالایی که خریداران بابت محصولاتی مانند خودرو میدهند، حداقل انتظارات آنها از استاندارد برآورده میشود؟پاسخگویی به این مباحث و موضوعات مشابه، نیازمند باور و اعتقاد قبلی است که مدیران این صنعت و استاندارد باید داشته باشند.
گناه نبود توجه به واژه استاندارد، گناهی است که قربانیان آن باید از آن بگذرند. در خاتمه ذکر دو نکته اساسی ضروری است نخست جداسازی سازمان استاندارد از مجموعه وزارت صنایع که توجه نکردن به این موضوع هزینههای اشارهشده فوق را برای جامعه در پی خواهد داشت و دیگر، توجه به انتخاب مدیران این دستگاه. مدیران قبل از پذیرش میز مدیریت این دستگاه باید باور و اعتقاد به استاندارد و نقش اجتماعی آن داشته باشند و در غیراینصورت در برابر جامعه و انتظارات جامعه مسئول خواهند بود.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۳۶ ق.ظ