اراده ای برای حذف متکدیان در ارومیه وجود ندارند

رقیه قربانی
گروه گزارش: علی رغم اینکه ۱۱ دستگاه متولی جمع آوری و ساماندهی متکدیان در ارومیه هستند متاسفانه هیچ سازمانی برای رفع این معضل برنامه ریزی نکرده و از انجام این مسئولیت خطیر شانه خالی می کنند.
به گزارش آراز آذربایجان، تکدی گری عوارض و مخاطرات زیادی دارد. بخشی از مطالعات مقطعی و روبنایی روی این پدیده درباره مسائلی نظیر درآمد، مسکن، فقر مادی، فقر فرهنگی، ناکامی اقتصادی، نابسامانی اجتماعی، و سرانجام، دستگیری و بازپروری سخن می گوید. عده ای سعی کرده اند این مشکلات و مخاطرات را تعدیل کنند و در نتیجه، آن را به گردن فرد انداخته نشان دهند که تکدی گری امری طبیعی و پذیرفتنی است که می شود آن را نادیده گرفت و با آن کنار آمد. برخی محققین ضمن بررسیهای خود به ریشه ها، شیوه ها، انگیزه ها، پیامدها و راههای رفع تکدی گری، نظر داشتنه اند، این ریشه ها شامل پیری و از کارافتادگی، مسائل خانوادگی، اعتیاد، مهاجرت، معلولیت و غیره می_شود. پرسش از تکدی گری یک پرسش فکری، فرهنگی و اجتماعی است که در رابطه با دیگر عناصر جامعه موضوعیت می یابد و نمی_توان آن را به گونه ای مجزا مورد تحلیل قرار داد. با توجه به اینکه گاهی تکدی گری در برخی فرهنگ ها ظهور و بروز برجسته تری دارد و بالعکس فرهنگ هایی هم هستند که این پدیده را برنمی تابند و آن را بشدت پس می زنند؛ بنابراین باید دید این تفاوت های فرهنگی در کجا ها و چه مؤلفه هایی است.
تکدی گری و گدایی را می توان »درخواست برخورداری و طلب دسترنج دیگران« تعریف کرد. افرادی که حرفه و تخصص مشخصی ندارند و خود را از مسؤلیت های اجتماعی معاف می بینند، اما درخواست برخورداری از دسترنج دیگران را با روحیه ای طلبکارانه دارند به عنوان متکدی معرفی و شناسایی می شوند. به این ترتیب می توان گدا ها را در زمره کسانی دید که از کار و تولید گروهی جامعه برخوردار می_شوند در عین حال که خود در تولیدات جامعه نقشی ایفا نمی کنند.
ارومیه از جمله شهرهای است که شاهد وجود بسیاری از متکدیان در گوشه و کنار این شهر بودیم و بسیاری از آنان معتاد و یا کلاه بردار باشند.
مدیرعامل سازمان پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری ارومیه گفت: طی ۵ ماه گذشته ، ۴۰۰ نفر متکدی از سطح شهر ارومیه جمع آوری شده است.
بهروز فریورنیا، با بیان اینکه این تعداد متکدیان بعد از جمع آوری به مددسرای شهرداری ارومیه انتقال داده شده اند، اظهار کرد: مددسرا با هدف جمع آوری، ساماندهی متکدیان حفظ منظر شهری توسط شهرداری ارومیه ساخته شده است که متکدیان بعد از اسکان و تشکیل پرونده به مراجع زیربط انتقال داده می_شود.فریورنیا با اشاره به دستگیری سرکردگان متکدیان در ارومیه، بیان کرد: طی یک عملیات منسجم با همکاری پلیس، سرکرده ۳ باند متکدیان دستگیر و در بازجویی هایی به عمل آمده اعتراف کردند که تعداد ۲۳ نفر کودک را بر سر چهار راهها گمارده و از هرکدام روزانه مبلغ ۲۰ هزار تومان اخذ، که بهمراه پرونده متشکله تحویل مقامات قضایی شد.
وی بیان کرد: مدیریت پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری ارومیه اجازه نخواهد داد عده ای سودجو با سوء استفاده از احساسات مردم و انجام اعمال غیرقانونی و تکدی گری در سطح شهر، سیمای شهری را دچار خدشه کنند و باعث ایجاد مزاحمت برای شهروندان و معضلات و مشکلات عدیده ای را برای شهر بوجود آوردند.
مدیر سازمان پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری ارومیه از شهروندان در خواست کرد در راستای ایجاد شهری بدون تخلف از پرداخت هرگونه وجه و یا کمک به متکدیان خودداری و کمک های خود را به نهادهای خیریه و حمایتی ارائه تا به دست نیازمندان واقعی برسد، چرا که این امر باعث کاهش فعالیت اشخاص سودجو در زمینه تکدی گری می شود و تأثیر پیشگیرانه در بروز تخلفات شهری دارد
این مسئول افزود: دواکیپ گشت سیار در سطح شهر ارومیه جمع آوری متکدیان را بر عهده دارند. فرمانده انتظامی ارومیه، حسین صمدپور در گفت وگو با آراز آذربایجان در خصوص دستگیری متکدیان ارومیه، اظهار داشت: عوامل انتظامی شهرستان موفق شدند طی یک عملیات منسجم و با استفاده از شگردهای خاص پلیسی سرکرده ۳ باند متکدیان را دستگیر که در بازجویی های بعمل آمده اعتراف کردند که تعداد ۲۳ نفر کودک را بر سر چهار راهها گمارده و از هر کدام روزانه مبلغ ۲۰ هزار تومان اخذ که بهمراه پرونده متشکله تحویل مقامات محترم قضایی گردید.در حال حاضر معضل تکدی‌گری در ارومیه به عنوان یکی از مهمترین معضلات اجتماعی و فرهنگی شهر ارومیه محسوب می شود که نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولان است.
طبق مصوبه ای که فرمانداری ارومیه صورت گرفته شده است ۱۱ دستگاه اجرایی متولی جمع آوری و ساماندهی متکدیان هستند که بنظر می_رسد عملیات منسجمی در جهت جمع‌آوری متکدیان در بین آنان وجود ندارد.
عضو شورای شهر ارومیه، لطیفه مبین در گفت وگو با خبرنگار آراز آذربایجان بر ضرورت مشارکت دستگاه های متولی در جهت ساماندهی متکدیان تاکید کرد و گفت: فرمانداری ارومیه باید دستگاه های اجرایی را مجاب به جمع آوری متکدیان کند.
وی از عدم همکاری دستگاه های اجرایی با شهرداری ارومیه در جهت حل این معضل اشاره کرد و گفت: هیچ دستگاه اجرایی به صورت صددرصد با شهرداری در جهت حل این معضل همکاری نکرده و در این خصوص شهرداری ارومیه علی رغم تهیه مکانی برای اسکان و پایش متکدیان نتوانسته است عملکرد مطلوبی در جهت جمع آوری و ساماندهی متکدیان انجام دهد.طبق اظهارات نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی چنانچه اتحادی مابین دستگاه های متولی جمع آوری متکدیان به وجود بیاید می توان تمام متکدیان ارومیه در عرض یک روز جمع آوری کرد و علاوه بر زیبا کردن چهره شهر از بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی جلوگیری کرد.اگر نیم نگاهی به جامعه نمونه تبریز در این باب بیندازیم، جست‌وجو برای یافتن راهکار ساماندهی شهرهای گوناگونی که با این دو پدیده زشت (تکدی‌گری و کودکان کار) مواجه هستند، کاری بیهوده جلوه خواهد کرد، چراکه آب در کوزه هست و رفع عطش ‌به‌ تصمیمات محیر العقولی همچون شناسنامه‌دار کردن مبتلایان به یک پدیده غیرقانونی نیاز نخواهد داشت.
به عبارت بهتر، هنگامی که می‌توان چگونگی در امان ماندن کلان‌شهر تبریز از این آفت‌های جوامع شهری را به تحقیق و پژوهش دریافت و نسخه درمان درد به ظاهر بی درمان کلان‌شهرهایی همچون تهران را پیچید، چه نیاز به دست انداختن‌ ‌به آزمون و خطا‌‌، چرا که در این صورت، نه تنها هزینه‌ای بر بیت‌المال تحمیل نمی‌کنیم، بلکه در صورت شکست خوردن در این طرح‌های خلق‌الساعه، بر شائبه درمان ناپذیر بودن این دردهای اجتماعی مهر تأیید زده و به نوعی اذهان را به ناکارآمد بودن امثال سیستم ضابطین قضایی و نهادهای حمایتی بکشانیم؟
اگر این دردها درمان پذیر نیستند، چگونه است که در تبریز اثری از آثارشان به چشم نمی‌خورد؟ آیا غیر از این است که همان نیروی انتظامی که در تهران مشغول ارائه خدمت است، با همان رویکرد در تبریز به ‌خدمات می‌کند؟
آیا شعبه کمیته امداد و یا سازمان بهزیستی در استان آذربایجان غربی اینقدر تافته جدا بافته از اصل خود هستند که در اثر کارکرد فوق‌العاده ایشان نه گدایی در پیاده‌روهای این شهر به چشم می‌خورد و نه کودکی در چهار راه‌ها منتظر توقف خودروهایی است که به چشم وی مشتری بالقوه ارزیابی می‌شوند؟
شاید هم باید عینک بدبینی بزنیم و مثلا مردمان تبریز را سخت‌گیر دانسته و به نوعی جایگاه این دو پدیده را در این دیار تا حد مذمت عمومی پیش ببریم تا عاری بودن جامعه‌شان از گدا و کودکان کار را به نوعی توجیه کنیم؛ اما این وصله‌ها هم به مردمان آذربایجان چسبیدنی نیست، چراکه بارها و بارها در رویدادهای گوناگون‌ نشان داده اند که در نوع دوستی زبانزد خاص و عام هستند.
ریشه ماجرا هر چه باشد، تبریز کلاس درسی رایگانی است برای مسئولانی که می‌خواهند ـ یا ادعا دارند که می‌خواهند ـ راهکار زدودن زشتی گدایی و کودکان کار از چهره شهرها را بیابند ولی حتی حاضر نیستند زحمت سفر به مرکز آذربایجان شرقی و تحقیق در ریشه پدیدار‌سازی این کیمیا را به جان بخرند؛ شاید اگر تبریز شهر کوچکی ـ نه حتی کلانشهری که ما سراغ داریم ـ در یک کشور نیمه پیشرفته بود، صف مسئولان برای رفتن به آنجا و آوردن تحفه ای برای گره گشایی از دردهای رایج کشورمان تمامی نداشت!