ARAZAZARBAIJAN

آغاز سال تحصيلي با طعم فقر آموزشي


آغاز سال تحصيلي با طعم فقر آموزشي آغاز سال تحصيلي با طعم فقر آموزشي
گروه اجتماعي: همه‌گيري کرونا و تعطيلي مدارس در سراسر جهان نشان داد که چقدر زيرساخت‌هاي آموزشي در کشور‌هاي مختلف اهميت دارند. در حالي که بسياري از کشور‌ها توانستند به‌سرعت به آموزش آنلاين و از راه دور روي بياورند، ايران به دليل کمبود امکانات و ضعف زيرساخت‌هاي آموزشي، با مشکلات فراواني مواجه شد. اکنون که جهان در حال بازگشت به آموزش حضوري است، ايران همچنان با بحران کمبود مدارس، معلمان و امکانات دست‌وپنجه نرم مي‌کند. مدرسه براي بسياري از ما يادآور کلاس‌هاي کش‌دار، تکاليف گيج‌کننده و لحظات ملال‌آور و استرس‌زاست که به مدد زنگ‌هاي تفريح هرچند کوتاه و زنگ پايان و بي‌قراري براي رسيدن به خانه کمي قابل تحمل مي‌شد. اما چرا با وجود تمام فايده‌هايش، اين مکان هنوز جايي خوشايند و لذت‌بخش نيست؟ چرا دانش‌آموزان دوست ندارند تن به کلاس و درس و مشق بدهند؟ در دل اين پرسش‌ها، واقعيتي تلخ نهفته است؛ شايد ديگر نمي‌توان دانش‌آموزان اين نسل را به يادگيري در فضايي کسل‌کننده و دل‌گير سنجاق کرد. مدارس فرسوده و قديمي که ديوارهايشان از رنگ و شوق خالي است و به جاي الهام‌بخشي، حس يأس و نااميدي را منتقل، چراغ يادگيري را خاموش و دانش‌آموزان را به جاي کاوش و خلاقيت، در دنياي خمودگي و ملالت محبوس مي‌کنند. حال زنگ آغاز سال تحصيلي در حالي به صدا درآمده که طبق آمار‌هاي رسمي سيستم آموزشي از يک سو با کمبود مدارس و از سوي ديگر با تخريبي بودن حدود 30 درصد مدارس فعلي روبه روست که اگر تدبيري براي آن انديشيده نشود، طي سال‌هاي آتي، با بحران و مشکلات زيادي مواجه خواهد شد. فرسودگي مدارس؛ ريشه در سال‌ها غفلت وضعيت مدارس در ايران به نقطه بحراني رسيده است؛ بيش از 70 هزار کلاس درس به مقاوم‌سازي فوري نياز دارند و 30 هزار کلاس ديگر به تخريب و بازسازي کامل نيازمندند. با توجه به اينکه عمر مفيد يک مدرسه معمولاً 50 سال تخمين زده مي‌شود، فقدان نگهداري و تعميرات اصولي باعث شده تا اين مراکز آموزشي در وضعيت نامناسبي قرار بگيرند. استان‌هاي پرجمعيت مانند تهران، البرز و خراسان رضوي به‌ويژه در معرض اين مشکل هستند. در اين مناطق، ساخت و ساز‌هاي بي‌رويه بدون در نظر گرفتن نياز‌هاي آموزشي انجام شده است. طبق ماده 18 قانون شورا‌هاي آموزش و پرورش، براي هر 200 واحد مسکوني بايد يک مدرسه 12 کلاسه تأسيس شود، اما اين قانون در بسياري از پروژه‌هاي مسکن مهر به فراموشي سپرده شده و به تشديد بحران آموزشي کمک کرده است. در سمنان، به رغم احداث 8000 واحد مسکوني در شاهرود و 12 هزار واحد ديگر در مناطق مختلف، کمبود مدارس به وضوح احساس مي‌شود. در حالي که 30 درصد از مدارس اين استان فرسوده‌اند، عدم توجه به قانون مدرسه‌سازي آينده آموزشي اين منطقه را تهديد مي‌کند. مديرکل نوسازي و توسعه مدارس سمنان اعلام کرده که 1000 ميليارد تومان براي نوسازي مدارس در سفر رئيس‌جمهور اختصاص يافته و خيرين نيز 330 ميليارد تومان براي ساخت مدارس متعهد شده‌اند. در کردستان، اما اوضاع نگران‌کننده است؛ معاون عمراني استانداري از کمبود 277 هزار متر مربع فضاي آموزشي خبر مي‌دهد و به تلاش‌ها براي حل اين مشکل اشاره مي‌کند. در البرز نيز، رئيس مجمع خيرين مدرسه‌ساز از کمبود 7000 کلاس درس سخن مي‌گويد و بر ضرورت نگاه ملي براي تأمين نياز‌هاي آموزشي تأکيد مي‌کند. اين شرايط به‌خوبي نشان‌دهنده ناکارآمدي در برنامه‌ريزي آموزشي است. دانش‌آموزان در فضا‌هاي ناکافي و نامناسب به تحصيل مي‌پردازند و اين مسأله مي‌تواند به آينده آن‌ها و کشور آسيب جدي برساند. اکنون زمان آن است که نهاد‌هاي دولتي با تدابير موثر به اين چالش بپردازند و زيرساخت‌هاي آموزشي را بهبود بخشند. در جستجوي سرانه فراموش‌شده فضاي آموزشي آمار‌هاي جهاني نشان مي‌دهد که متوسط فضاي آموزشي مورد نياز براي هر دانش‌آموز بايد حداقل 8 متر مربع باشد. ميانگين اين عدد در جهان 10 متر مربع به بالا است. اما در ايران، به ويژه در برخي استان‌ها، سرانه فضاي آموزشي براي هر دانش‌آموز به کمتر از 2 متر مربع کاهش يافته است. به عنوان مثال، در استان تهران، سرانه فضاي آموزشي به‌طور ميانگين 2.2 متر مربع است و در برخي مناطق اين عدد به طرز نگران‌کننده‌اي به 1 متر مربع نيز مي‌رسد. اين در حالي است که کشور‌هايي مانند ژاپن، فنلاند، يا آلمان که الگو‌هاي جهاني در زمينه آموزش به شمار مي‌روند، نه تنها به فضاي آموزشي مناسب بلکه به کيفيت آن نيز اهميت فراوان مي‌دهند. در اين کشورها، مدارس نه‎تنها به‌طور منظم نوسازي مي‌شوند، بلکه مجهز به آخرين تکنولوژي‌هاي آموزشي هستند؛ اما ايران نه‌تنها با کمبود فضاي آموزشي بلکه با مشکل فرسودگي ساختمان‌هاي آموزشي نيز مواجه است. مدارس ويران؛ نظام آموزشي سرگردان حقيقت تلخ اين است که امروز مدارس ايران تنها مکاني براي يادگيري نيستند، بلکه به مرکزي براي نمايش کمبود‌ها و ناکارآمدي‌ها تبديل شده‌اند. نه‌تنها بيش از 30 درصد مدارس ايران فرسوده و تخريبي هستند، بلکه همين مدارس هم به دليل کمبود کلاس‌ها و امکانات، به صورت دوشيفت و گاهي حتي سه شيفت اداره مي‌شوند. در استاني مانند سمنان، با وجود اينکه در سفر‌هاي استاني رئيس جمهور مبالغ قابل توجهي براي ساخت و نوسازي مدارس اختصاص يافته، همچنان کمبود مدرسه و کلاس درس به شدت احساس مي‌شود. مسئولان اين استان پيش‌بيني مي‌کنند که اگر به زودي اقدامي جدي در اين زمينه صورت نگيرد، طي چند سال آينده با بحراني بزرگ‌تر مواجه خواهند شد. خيّرين؛ ناجيان موقت يا دائمي؟ يکي از اميد‌هاي اصلي آموزش و پرورش براي حل بحران کمبود مدارس، خيرين مدرسه‌ساز هستند. براساس آمارها، 40 درصد مدارس کشور با کمک‌هاي خيرين ساخته شده‌اند. در برخي استان‌ها مانند تهران، بيش از 1300 مدرسه با مشارکت خيرين احداث شده است. با اين حال، نقش دولت در اين زمينه هنوز ناکافي به نظر مي‌رسد. نکته اينجاست که خيرين نمي‌توانند به تنهايي مشکل کمبود مدارس را حل کنند. نياز به يک برنامه جامع و منسجم از سوي دولت وجود دارد که نه تنها به ساخت مدارس جديد بلکه به نوسازي مدارس فرسوده نيز توجه کند. آموزش بدون تغذيه؛ يک بحران پنهان تغذيه رايگان در مدارس ايران بيش از نيم قرن سابقه دارد. از نان و کره تا ميوه و آجيل، اقلامي بود که طبق تعريف پدران و مادران دهه 40 تا 50 در مدارس به عنوان تغذيه به دانش‌آموزان داده مي‌شد. در دهه 50 افزايش درآمد‌هاي نفتي تأثير قابل توجهي بر وضعيت تغذيه خانواده‌ها داشت و بهبود شرايط غذايي را به همراه آورد. در سال 1355 به منظور حمايت از سلامت کودکان، طرحي براي ارائه تغذيه رايگان در مدارس و همچنين براي شيرخوارگان تا دو سالگي، همراه با مادرانشان، معرفي شد. اين برنامه به عنوان يکي از ارکان »انقلاب سفيد« شناخته مي‌شد و به طور رسمي تمامي دانش‌آموزان را تحت پوشش قرار مي‌داد. به واسطه اين طرح، هر روز يک وعده غذايي شامل شير، بيسکويت و ميوه به بيش از 6 ميليون دانش‌آموز ارائه مي‌شد. پس از انقلاب نيز اين رويه جسته و گريخته ادامه داشت. در سال جاري، اما اين مهم منوط به ارائه بودجه بيشتر شده است! درحالي که طبق ادعاي يکي از نمايندگان مجلس، تغذيه يک مدرسه غيرانتفاعي در بهترين رستوران‌هاي تهران هم سرو نمي‌شود، اما بي توجهي اين مقام مسئول و ديگراني چون او به سرنوشت تغذيه در مدارس که حدود يک دهه است وعده آن داده مي‌شود، نيز جالب توجه است. تورم افسارگسيخته و گراني مواد غذايي در سال جاري باعث شده کالا‌هايي مانند مرغ و گوشت و لبنيات و ميوه از سبد کالاي دهک‌هاي پايين جامعه به تدريج حذف شوند. در اين ميان کودکان که نياز بيشتري به مواد غذايي به خصوص مواد پروتئيني و سبزي و ميوه دارند، از رشد طبيعي بازمي‌مانند. دادن يک وعده غذاي گرم در روز به دانش‌آموزان محروم از طرف مدرسه مي‌تواند تا حدودي اثرات وخيم سوء‌تغذيه بر کودکان را کاهش دهد. سرانه امکانات آموزشي؛ از استاندارد جهاني تا واقعيت ايران همان‌طور که اشاره شد، سرانه فضاي آموزشي در بسياري از کشور‌هاي به 8 تا 10 متر مربع مي‌رسد، اما اين تنها يک بخش از ماجراست. سرانه امکانات آموزشي شامل دسترسي به تکنولوژي‌هاي آموزشي، آزمايشگاه‌ها، کتابخانه‌هاي مجهز و خدمات روان‌شناسي و مشاوره نيز بايد در نظر گرفته شود. به‌عنوان مثال، در کشور‌هاي پيشرفته مانند فنلاند، سرانه فضاي آموزشي به 12 متر مربع براي هر دانش‌آموز مي‌رسد و مدارس به آخرين تکنولوژي‌هاي آموزشي، از جمله تخته‌هاي هوشمند، تبلت‌هاي آموزشي و اينترنت پرسرعت مجهز هستند. بر اساس آمار سازمان همکاري و توسعه اقتصادي (OECD)، 90 درصد از مدارس در اين کشور‌ها به منابع ديجيتال و دسترسي به اينترنت بهره‌مندند. در مقايسه، در ايران بخش قابل توجهي از مدارس به ابتدايي‌ترين امکانات، مانند کتابخانه يا آزمايشگاه‌هاي علمي، دسترسي ندارند. کتابخانه‌ها عملا کارايي ندارند و استفاده فرعي مي‌شوند. همچنين بيش از 40 درصد از دانش‌آموزان در مناطق روستايي به امکانات آموزشي اوليه، مانند اينترنت و کامپيوتر، دسترسي ندارند. اين کمبود‌ها نه تنها بر کيفيت آموزش تأثير مي‌گذارد، بلکه توانايي دانش‌آموزان براي رقابت در دنياي مدرن را نيز محدود مي‌کند. علاوه بر اين، خدمات روان‌شناسي و مشاوره نيز در بسياري از مدارس ايراني به‌خوبي فراهم نشده است. اين امر نشان‌دهنده ناتواني در سرمايه‌گذاري در آينده کشور و عدم توجه به نياز‌هاي جامع و چندبعدي دانش‌آموزان است. کلام آخر؛ آينده‌اي درخشان يا ادامه تاريکي؟! همه‌گيري کرونا و تعطيلي مدارس در سراسر جهان نشان داد که چقدر زيرساخت‌هاي آموزشي در کشور‌هاي مختلف اهميت دارند. در حالي که بسياري از کشور‌ها توانستند به‌سرعت به آموزش آنلاين و از راه دور روي بياورند، ايران به دليل کمبود امکانات و ضعف زيرساخت‌هاي آموزشي، با مشکلات فراواني مواجه شد. اکنون که جهان در حال بازگشت به آموزش حضوري است، ايران همچنان با بحران کمبود مدارس، معلمان و امکانات دست‌وپنجه نرم مي‌کند. به گزارش آراز آذربايجان به نقل از اقتصاد24، براي حل اين بحران، نياز به يک برنامه جامع و بلندمدت وجود دارد که نه‌تنها به ساخت مدارس جديد بلکه به بهبود کيفيت آموزش نيز توجه کند. اگرچه کمبود کلاس‌هاي درس، فرسودگي مدارس و کاهش امکانات آموزشي تنها بخشي از مشکلات آموزش و پرورش در ايران هستند، اما اين مشکلات مي‌توانند تأثيرات عميقي بر آينده کشور داشته باشند. دانش‌آموزاني که در چنين شرايطي تحصيل مي‌کنند، چگونه مي‌توانند در آينده به افراد موفق، خلاق و توانمند تبديل شوند؟ آموزش و پرورش نياز به يک تحول اساسي دارد، تحولي که نه تنها بر روي کاغذ بلکه در عمل نيز اجرايي شود.
برچسب ها:

تاریخ: 1403/07/03 08:01 ق.ظ | دفعات بازدید: 65 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور